محمد بـاعقیده، پرویز ضیائیان،
دوره 1، شماره 4 - ( سال اول، شمارهي چهارم، تابستان 1390 1390 )
چکیده
برای شناسایی شاخص جایگزین به جای شاخصهای اقلیمی ارزیابی و پایش خشکسالیها، آمار بارش ماهانهی دورهی رشد (مارس تا سپتامبر) ایستگاههای هواشناسی استان اصفهان و تصاویر ماهواره NOAA در دورهی آماری 1997 تا 2003 تهیه و پردازش شدند. از آمار بارش شاخص SPI و از تصاویر ماهوارهای شاخص NDVI محاسبه و استخراج شدند. نواحی پوشش گیاهی استان از روی نقشهی کاربری، اراضی به صورت مراتع غنی، متوسط، و فقیر تعیین شدند. در بین دورههای زمانی مختلف، شاخص SPI ، دورهی زمانی سه ماهه، همبستگی بالایی نشان داد و بقیهی محاسبات براساس این دوره زمانی محاسبه شد. نتایج تحقیق نشان داد که در همهی ایستگاهها و کل استان مقدار شاخصها در ماههای بهار، یعنی مارس تا می، بالا بود و در ماههای تابستان از مقدار آنها کاسته شد. در سطح استان اندازه شاخصها در مراتع غنی بالا و در مراتع فقیر کاهش نشان میدهد. همبستگی بین شاخصها نیز در همهی ایستگاهها قابل قبول بود، این مساله نشان داد شاخص پوشش گیاهی NDVI میتواند جایگزین مناسبی برای شاخصهای اقلیمی در ارزیابی و پایش خشکسالیها باشد. ارزش این شاخص در مناطقی که دادههای هواشناسی بسیار پراکنده هستند و یا سری زمانی مرتب و مداوم ندارند بسیار بالا است.
بهلول علیجـانی، کـوهـزاد رئیس پـور،
دوره 2، شماره 5 - ( سال دوم، شمارهي پنجم، پاییز 1390 1390 )
چکیده
طوفانهای گردوخاک از بزرگترین مشکلات جدّی محیطی در نواحی مشخصی از جهان هستند. در پژوهش حاضر که به منظور تحلیلآماری همدیدی طوفانهای گردوخاک منطقه سیستان براساس کدهای هواشناسی، طی دورهی (2008-1979) انجام پذیرفته، از آمار ساعتی سرعت و جهت باد ایستگاه همدید زابل و نقشههای جوی فشار، ارتفاع زئوپتانسیل، دما، الگوی هم جریان و خطوط هم سرعت و جهت باد در دو تراز سطح دریا و 850 هکتوپاسکال که به صورت میانگین روزانه تهیه شدهاند، استفاده شده است. براساس نتایج، هیچ یک از سالهای آماری فاقد طوفان گردوخاک نبودهاند. در میان فصول، تابستان طوفانخیزترین و زمستان کمطوفانترین فصل منطقه بوده ودر میان ماهها، ژوئن از بیشترین و دسامبر از کمترین فراوانی برخوردار بودهاند. نتایج حاصل از تحلیل همدیدی نشان داد: هنگام بروز طوفان گردوخاک در دورهی گرم سال، بر روی نقشهی فشار تراز دریا، با تقویت کم فشار موسمی هند، دو مرکز کم فشار فرعیتری در محدودهی جنوب پاکستان و جنوب افغانستان با فشار مرکزی کمتر از 1000 هکتوپاسکال بسته میشوند. در مقابل مرکز پرفشاری بر روی دریای خزر که عموماً فشار مرکزی آن بیش از 1020 هکتوپاسکال است مستقر میشود. در همین زمان تفاوت دمای سطح زمین منطقهی سیستان و دریای خزر حدود 20 درجه سانتیگراد میباشد. شیوفشاری و دمایی شدید بین دو منطقه، منجر به ایجاد بادهای شدید و طوفان گردوخاک میگردد. در تراز 850 هکتوپاسکال نیز یک مرکز چرخندی بر جنوب ایالت بلوچستان بسته شده و منطقهی سیستان توسط منحنی 1440 ژئوپتانسیل متر محدود شده است. در مقابل واچرخندی با منحنی 1540 ژئوپتانسیل متر بر روی دریای خزر بسته میشود که بیانگر همراهی جریانات این تراز از جریانات سطح زمین میباشد. در دورهی سرد نیز، هنگامی که پرفشار سیبری با فشار مرکزی بیش از 1040 هکتوپاسکال بر روی دریای خزر مستقر شود و منطقه سیستان به دلیل عدم حضور زبانههای پرفشار مذکور، از شرایط کم فشاری نسبت به پرفشار مذکور برخوردار باشد و در تراز 850 هکتوپاسکال نیز مرکز واچرخندی بر روی دریای خزر بسته شود. ریزش هوای سرد از پرفشار مذکور به منطقه، طوفان گردوخاک ایجاد مینماید. براساس پردازش تصاویر ماهوارهای، مهمترین منابع گردوخاک، بسترهای خشکیدهی هامونهای پوزک، صابری و شرق هامون هیرمند هستند.