7 نتیجه برای حیدری
اصغـر ضــرابـی، رسول حیدری سورشجانی،
دوره 2، شماره 5 - ( سال دوم، شمارهي پنجم، پاییز 1390 1390 )
چکیده
شهرهای مناطق خشک دارای ویژگیهای خاصی چون: مهاجرت، افزایش نسبی رشد جمعیت شهری، پدیدهی ماکروسفالی، کمبود منابع، شکنندگی محیط، نارسایی زیرساخت-ها و ارتباطات و ... میباشند. بررسی توزیع اندازهی شهرهای مناطق خشک همانند سایر مناطق جغرافیایی کشور با روشهای کمی و سنتی همانند هم انجام میپذیرد. از جمله این روشها استفاده از مدلهای زیپف و تعدیل شده بهفروز است که کاملاً مبنایی ریاضی و پوزیتیویستی دارند. این مدلها بدون توجه به ماهیت منطقهای و ویژگیهای جغرافیایی از فقدان عوامل کیفی در بررسی سیستم شهرهای هر منطقه میپردازند و به شکل مونتاژ برای همهی مناطق بدون توجه به افتراق جغرافیایی آنان بکار میروند. در این تحقیق سعی بر آن بوده است که مدلی بومی و بدیل که با روش کیفی ـ کمّی تهیه شده است جایگزین مدلهای مذکور گردد. مدل بومی بر اساس تقسیم استان یزد به 6 زیر ناحیه تهیه شده که برای شهرهای زیر نواحی با ملاک قرار دادن جمعیت همهی شهرها، جمعیت پیشنهادی ارائه میدهد. در پایان بر اساس نتایج مدل بومی، پیشنهادات مناسب و کارآ برای تعدیل توزیع اندازه شهرها آورده میشود.
پیمان حیدریان، کاظم رنگزن، سعید ملکی، ایوب تقی زاده،
دوره 5، شماره 17 - ( سال پنجم، شماره هفدهم، پاییز1393 1393 )
چکیده
چکیده
برای رسیدن به توسعه پایدار شهری و همچنین تصمیمگیری بهتر برای جهتدهی توسعه در آینده، بازبینی دائمی فرآیندهای دینامیک شهری با توجه به توسعه در گذشته و پیشبینی آن در آینده، اجتنابناپذیر است. هدف پژوهش حاضر، مدلسازی توسعه کلانشهر تهران با استفاده از مدل LCM در دوره 11 ساله 1385_1374 است. برای این منظور ابتدا، معیارهای موثر در این فرآیند از سازمانهای مربوطه جمعآوری، آنالیز و آمادهسازی شدند و نقشههای کاربری زمین از تصاویر ماهواره لندست با ضریب کاپای 765/0 برای هر نقشه استخراج گردید. سپس با استفاده از دادههای اتوکد سازمان نقشهبرداری و نقشههای موجود (2000/1) تا ضریب کاپای 885/0 بهبود داده شدند. در مرحله بعد صحتسنجی نقشهها و آشکارسازی تغییرات صورت گرفت. نتایج آشکارسازی تغییرات با ضریب کاپای 85/91 % نشان میدهد که بیشترین افزایش مساحت در مناطق ساختهشده (68/4603 هکتار) و بیشترین کاهش مساحت در زمین باز (47/4561 هکتار) رخ داده است. بر مبنای این تغییرات، 11 متغیر مستقل به عنوان ورودی مدل انتخاب شده و سپس، پتانسیل تبدیل کاربری و پیشبینی برای سال 1396، با استفاده از روش MLP و زنجیره مارکوف، مدلسازی شدند. مقایسه نتایج پیشبینی با جدیدترین دادههای زمینی و مطالعات گذشته نشان میدهد که نتایج تحقیق حاضر به واقعیتهای زمینی نزدیکتر است. همچنین نقشه پیشبینیشده گویای این است که بیشترین میزان توسعه در سال 1396 به ترتیب در بخشهای غرب و شرق کلانشهر تهران رخ میدهند.
دکتر حسین محمدی، آقای محمدامین حیدری،
دوره 5، شماره 17 - ( سال پنجم، شماره هفدهم، پاییز1393 1393 )
چکیده
فعالیت کشاورزی در هر منطقه به میزان زیادی به آب وهوا و تغییرات مولفه های آب وهوایی وابسته است. تغییر در پوشش سطحی مانند خشک شدن دریاچه ها نقش موثری بر مولفه های آب وهواشناسی در مقیاس خرد و محلی دارد. این پژوهش با استفاده از شبیه سازی رایانه ای (مدل TAPM) اثر خشک شدن دریاچه ارومیه را بر مولفه های هوا، و همچنین با استفاده از محاسبه تبخیر و تعرق گیاه مرجع به روش فائو-پنمن-مونتیث، اثر خشک شدن دریاچه ارومیه را بر تبخیر و تعرق گیاه گندم را در بازه کاشت-برداشت مورد مطالعه قرار داده است. بر اساس یافته های این پژوهش، افزایش دمای روزانه و کاهش رطوبت همراه با افزایش سرعت وزش باد، موجب افزایش تبخیر و تعرق گیاه گندم، به ویژه در ماه های مارس تا ژوئن بین 10 تا 25 میلیمتر در شرایط خشک شدن دریاچه ارومیه خواهد گردید. بر اساس نتایج پژوهش گیاه گندم در ماه های مارس و اوریل در شرایط خشک شدن دریاچه بیشترین تغییر تبخیرو تعرق را تجربه را خواهد نمود، و بر این اساس نیاز به آبیاری بیشتری در این بازه خواهد داشت.
محمدامین حیدری، فرامرز خوش اخلاق،
دوره 6، شماره 22 - ( سال ششم، شماره بيستم و دوم، زمستان 1394 )
چکیده
در این پژوهش از سه پایگاه دادی سازمان هواشناسی ایران (در دوره 1961 تا 2010) بر اساس 14 ایستگاه در غرب کشور، پایگاه دادههای بازکاوی شدهی سازمان مطالعات محیطی ایالاتمتحده (در دورهی 1948 تا 2014) و پایگاه داده مرکز مدلهای GCM و RCM کشور کانادا با دورهی آماری (2050-1960) به صورت ماهانه استفاده شد. همچنین در این پژوهش با استفاده از آزمون روندیابی R همبستگی، مدل HADGEM1 و دو سناریو A1B و A2، اثر گرمایش جهانی بر تغییرات فشار و دما مرکز چرخندزایی شرق مدیترانه و ارتباط آن با ناهنجاری بارش غرب ایران مورد واکاوی قرار گرفت و الگوی مکانی این ارتباط با استفاده از روش IDW در محیط ArcGIS ترسیم شد. بر اساس یافتههای این پژوهش روند تغییرات مؤلفههای فشار و دما در شرق مدیترانه افزایشی و معنادار است که در این بین بیشترین افزایش عمدتاً در ترازهای بالایی جو رخ داده و همچنان ادامه دارد. در طول سه دههی آتی بر اساس سناریو A2 مقادیر فشار تراز دریا در این منطقه در ابتدای دهه تا انتهای آن در حدود 1.7 تا 3 میلی بار افزایش فشار به نسبت متوسط 1960-1990 را تجربه خواهد نمود. این مقادیر برای سناریو A1B، 1.8 تا 2.2 میلیبار برآورد گردید. در مجموع نتایج این پژوهش، نشاندهندهی افزایش دما و فشار جو در منطقهی شرق دریای مدیترانه در دورهی 65 سالهی اخیر و بر اساس نتایج مدلسازی تا سال 2050 تداوم این افزایش پیشبینی میشود و همچنین با توجّه به رابطهی وارون و قوی بین تغییرات فشار و دما جو در این منطقه و اثر آن بر ناهنجاریهای بارشی غرب ایران، احتمال رخداد خشکسالیهای فراگیر در نیمهی غربی ایران در دهههای اخیر و احتمالاً آتی افزایش یافته است.
حسن حیدری،
دوره 7، شماره 26 - ( دوره هفتم، شمارهی بيستم و ششم، زمستان 1395 )
چکیده
بارش بهعنوان یکی از عناصر مهم اقلیمی در هر منطقهای است که بر مبنای آن وضعیت منابع آبی منطقه مورد ارزیابی قرار میگیرد. درعینحال نوع بارش نیز بهعنوان یکی دیگر از مشخصات بارش هر منطقه است. دراینبین بارش برف در ذخیرهی آبی منطقه بهویژه در مناطق کوهستانی و مناطق بدون بارش در فصل تابستان خیلی مؤثر است؛ بهنحویکه در سالهایی که کمیت آن نزول مییابد، موجبات ایجاد کمآبی و بعضاً خشکسالی میگردد، هرچند که مقدار کل بارش تغییر نیافته باشد. این امر موجبات ایجاد مشکلات عدیدهای را بهخصوص در مدیریت منابع آب و کشاورزی فراهم میآورد. آذربایجان غربی بهعنوان یکی از استانهای کوهستانی و فاقد بارشهای تابستانی است که بخش مهمی از بارش خود را بهصورت برف دریافت میکند که در مهرومومهای اخیر با موضوع خشکسالی و ازجمله خشکیدن دریاچهی ارومیه مواجه شده است. در این تحقیق بهمنظور استخراج تغییرات صورت گرفته در استان از حیث نوع و مقدار بارش طی فصل سرد، با استفاده از آمار SCDATA مربوط به 7 ایستگاه سینوپتیک با دورهی زمانی متفاوت حدفاصل 1951 تا 2012 و با پراکنش استانی، نخست دادههای برف و باران تفکیک و سپس بر مبنای آزمون محاسباتی و نموداری مانکندال و شاخص تخمینگر شیب سن و نیز آزمون جمع تجمعی تحلیل شده است. نتایج نشان میدهد که در ایستگاههای جنوبی استان روند صعودی درصد بارش برف و در ایستگاههای شمالی روند کلی نزول بارش از سال 2000 به وقوع پیوسته است. ضمن آنکه در اکثریت ایستگاهها روند نزولی بارش برف از سال 1994 شروع شده است. در بین ایستگاهها، خوی دارای بیشترین تغییرات از حیث نوع و مقدار بارش و پیرانشهر بدون تغییر معنیدار بوده است. درعینحال عمدهی تغییرات شدید و ناگهانی بارش نیز در ایستگاههای خوی و ارومیه بوده است
مهدی حیدری نسب، امیر کرم، حسین نگارش، احمد پهلوانروی،
دوره 9، شماره 34 - ( دوره نهم، شماره سي و چهارم، زمستان 1397 )
چکیده
در دشت سیستان شرایط برای فرسایش بادی و در پی آن، جابهجایی ماسه فراهم است. با توجه به استقرار سکونتگاهها در کانونهای فرسایش بادی منطقه ضرورت منشأیابی ماسهها، تحلیل مخاطرات ناشی از جابهجایی تپههای ماسهای و عوامل مؤثر بر ایجاد مخاطرات از اهداف این پژوهش است. ﺗﺤﻘﯿﻖ از ﻧﻮع ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ-تحلیلی مبتنی بر روشﻫﺎی ﻣﯿﺪاﻧﯽ و ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪای اﺳﺖ. در ابتدا با بررسی نقشهها و مشاهدات میدانی مشخص شد که منشأ ماسهها، بستر خشک رودخانههای منطقه است. سپس پارامترهای مورفومتریک چند برخان (در مدت وزش بادهای 120 روزه) و میزان جابهجایی آنها اندازهگیری و ثبت گردید. نتایج تحلیل آماری نشان میدهد که فقط بین طول برخانها با میزان جابهجاییشان، رابطهی معکوس برقرار است و بین سایر پارامترها و جابهجایی برخانها رابطهی معنیداری وجود ندارد؛ که دلیل آن میتواند استقرار برخانها در محدودهی اراضی روستایی، نقش کاربریهای مختلف اراضی و عوارض سطح زمین در میزان سرعت باد، مقدار تولید ماسه و در میزان جابهجایی برخانها باشد. مخاطرات ناشی از جابهجایی تپههای ماسهای در سطح روستاها شامل تهدید سلامت اهالی، مدفون شدن روستاها، تخریب خاک و زیرساختهای عمومی و ... است. عوامل متعددی از قبیل وزش بادهای شدید و دائمی، کم شیب و کم عارضه بودن دشت، ریزدانه بودن خاک، خشکسالیهای متوالی و فقر پوشش گیاهی در میزان جابهجایی ماسهها در سطح دشت سیستان نقش دارند.
محمودرضا میرلطفی، حمید حیدری مکرر، زهرا شهرکی خمر،
دوره 10، شماره 40 - ( دوره دهم، شماره چهلم، تابستان 1399 )
چکیده
جاذبههای منطقهای، منبع قدرتدهنده به سیستم گردشگریاند و توسعهی گردشگری در نواحی روستایی مناطق خشک که دارای پتانسیلهای لازم برای گسترش گردشگریاند، از اهمیت و جایگاه ویژهای برخوردار است. هدف تحقیق حاضر، شناسایی و اولویتبندی پتانسیلهای گردشگری روستایی مناطق خشک در روستاهای شهرستان زهک است. این پژوهش، کاربردی از نوع توصیفی- تحلیلی و جامعهی آماری تحقیق، روستاهای دارای پتانسیل گردشگری شهرستان زهک و کلیهی خانوارهای ساکن در آن است. بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه برای خانوارها 362 در نظر گرفته شد. روش گردآوری اطلاعات و دادههای پژوهش بر اساس مطالعات کتابخانهای، اسنادی و پرسشنامه است و برای تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزارهای Excel، ArcGIS، Spss، مدل انحراف از اپتیمم و آزمون فریدمن استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که مهمترین پتانسیل گردشگری شهرستان زهک، جاذبههای اجتماعی-فرهنگی با میانگین 95/4 و پتانسیل تاریخی با میانگین 30/1 دارای پایینترین رتبه است. همچنین به لحاظ برخورداری از پتانسیل گردشگری بر اساس مدل انحراف از اپتیمم روستای قلعهنو، شیبگوره و خیرآباد دارای بالاترین رتبه و روستاهای پلگی خمر، بدیل و واصلان دارای پایینترین رتبه هستند.