240 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
محسن حمیدیانپور، بهلول علیجانی، علیرضا صادقی،
دوره 1، شماره 1 - ( 7-1389 )
چکیده
شمالشرق ایران بعضی اوقات تحت تأثیر بارشهای شدید قرار گرفته و همین عامل باعث خسارات فراوانی میگردد. این مطالعه از طریق طبقهبندی الگوهای همدیدی مرتبط با بارشهای سنگین، به بالابردن درک ما از مکانیزمهای دینامیکی که چنین بارشهایی را تولید کرده کمک میکند. در این مطالعه یک روز بارش سنگین، روزی تعریف شد که کل بارش روزانه در حداقل 3 ایستگاه، برابر یا بیشتر از 15 میلیمتر ثبت شده باشد. بر این اساس 186 روز در ماههای اکتبر تا می سالهای 1970 تا 2006 انتخاب شدند. علاوه بر آن از میانگین روزانه ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال، فشار تراز دریا و مؤلفههای باد مداری (U) و نصفالنهاری (V) در تراز 500 و 850 هکتوپاسکال در روزهای وقوع بارشهای سنگین با تفکیک مکانی 5/2 درجه در شبکه مختصاتی 20-60 درجه شمالی و 70-20 درجه شرقی نیز استفاده شده است. جهت طبقهبندی دادههای ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال و استخراج الگوهای آن از روش ترکیبی کمی و کیفی بهره برده شده است. ابتدا تحلیل مؤلفههای اصلی با آرایه S بر روی ماتریس دادهها انجام شدند و به کمک آزمون غربالی 9 مؤلفه نخست - که 91 درصد واریانس دادهها را توجیه میکردند- انتخاب و به روش وریمکس چرخانده شدند. سپس روش خوشهبندی K-means به منظور طبقهبندی نمرات عاملی که از روش PCA بدست آمده بودند، بکار برده شد . همچنین با استفاده از روش دستی نقشههای 6 ساعتهی هر روز بارش، تا حداکثر 72 ساعت قبل از شروع بارش بررسی گردیدند. نتایج حاصله بیانگر آن است که سه نوع الگو در ریزش بارشهای سنگین منطقه مورد مطالعه موثر هستند: کمفشارهای سودانی، کم-فشارهای ترکیبی سودانی- مدیترانهای و کمفشارهای مدیترانههای. در بین این سه الگو، سنگینترین بارشها مربوط به الگوی سودانی است.
عبدالله سیف، ملیحه محمدی ،
دوره 1، شماره 1 - ( 7-1389 )
چکیده
در ژئومرفولوژی برای تفکیک و شناسایی واحدهای شکلی ، روشهای متفاوتی وجود دارد. یکی از مهمترین آنها روش مبتنی بر نظریه سلسله مراتبی است. هدف اصلی در این مقاله شناسایی و تفکیک واحدهای شکلی زمین در پلایای گاوخونی و نمایش آنها بر روی نقشه ژئومرفولوژی براساس روش سلسله مراتبی است. برای تهیه نقشه ژئومرفولوژی، ساخت لایههای رقومی از جمله نقشهی واحدهای شکلی مناظر، نقشهی اطلاعات مواد مادری، واحد شکلی زمیننما و واحدهای ارضی ضروری است. در این راستا با تکیه بر قابلیت سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور واحدهای ژئومرفیک منطقهی مطالعاتی تفکیک و شناسایی شده؛ سپس براساس روش سلسله مراتبی روی نقشه ژئومرفولوژی نمادین گردید. پایگاه اطلاعاتی منطقه شامل نقشههای میان مقیاس توپوگرافی (1:25000، 1:50000)، نقشه زمینشناسی و تصویر ماهوارهای لندست 7 سنجنده ETM و... میباشد.
طبق نتایج به دست آمده در این تحقیق، پلایای گاوخونی یک چشمانداز ژئومرفولوژی است. این چشمانداز متشکل از واحدهای شکلی مناظر، زمیننما و واحدهای ارضی است. با تهیه نقشه ژئومرفولوژی و شناخت واحدهای شکلی میتوان گام مؤثری جهت ارزیابی قابلیت ارضی و شناخت مسایل مربوط به مدیریت محیط در سطح قلمروهای ژئومورفیک؛ از جمله منطقه مطالعاتی برداشت. همچنین قابلیت سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور میتواند برای رسیدن به اهداف این تحقیق مفید باشد.
محمدرضا پورمحمدی، کریم حسین زاده دلیر، عیسی پیری،
دوره 1، شماره 1 - ( 7-1389 )
چکیده
حکمروایی مطلوب شهری فصل مشترک تمام کنشگران اجتماعی است و ریشه در چشم انداز مدیریت عمومی نو دارد که از اواخر دهه 1980 با ابتکار عمل بانک جهانی و مرکز اسکان بشر سازمان ملل و سایر نهادهای بین المللی در ادبیات توسعه وارد شده است و در واقع رهیافتی ساختار شکنانه به برنامه ریزی توسعه شهری دارد و با مشارکت و کنش متقابل میان بازیگران اصلی مدیریت شهری یعنی جامعه مدنی، حکومت و بازار و بخش خصوصی، از یگانه الگوی توسعه شهری و مبتنی بر عقلانیت ابزاری گذر کرده و متشکل بر بنیان سرمایه اجتماعی شهروندان و عقلانیت ارتباطی، الگوی جایگزینِ شهرنشینی ارتباطی را پیش می گیرد. در این مقاله با استدلال قیاسی و با توجه به تعدد مولفههای حکمروایی مطلوب شهری، شاخصهای آن متناظر با متغیرمستقل تحقیق، یعنی سرمایه اجتماعی انتخاب شده است. جامعه آماری مورد نظر به منظور سنجش متغیر وابسته تحقیق( حکمروایی مطلوب شهری) شامل شهرداری تبریز به عنوان نهاد دولتی و رسمی، شورای شهر به عنوان فراگیرترین نهاد مدنی و شهروندان و بخش خصوصی به عنوان مولفه بازار می باشد که نتایج تحقیق همبستگی معنی داری را بین خلق و ایجاد حکمروایی مطلوب شهری از رهگذر جامعه مدنی و سرمایه اجتماعی نشان می دهد.
دکترابوالقاسم امیراحمدی، محسن عباس نیا،
دوره 1، شماره 1 - ( 7-1389 )
چکیده
پهنهبندی اقلیمی و شناخت مهمترین عوامل و عناصر تأثیرگذار بر هر ناحیه، یکی از راههای شناخت شناسنامهی اقلیمی نواحی است. برای دریافت شناخت صحیح و جامع از اقلیم استان اصفهان، پهنهبندی اقلیمی با روشهای نوین آماری مانند تحلیل عاملی و تحلیل خوشهای انجام شد. برای این منظور تعداد 25 متغیر اقلیمی از 12 ایستگاه هواشناسی استان انتخاب گردید. سپس طی فرایند میانیابی IDW ، ماتریس پهنهای دادهها به ابعاد 25×111 به دست آمد و مبنای ناحیهبندی قرارگرفت. بررسی اقلیم استان با روش تحلیل عاملی نشان داد که اقلیم استان ساختهی 5 عامل است، این عوامل به ترتیب اهمیت عبارتند از: عامل بارشی، عامل دمایی، عامل آسمان صاف و آفتابی، عامل بادی و غباری، عامل گرمایی و رطوبت. تحلیل خوشهای روی 5 عامل اقلیمی وجود 4 ناحیهی اقلیمی را در استان نشان داد. یافتهها حاکی از آن است که عوامل بارشی و دمایی به تنهایی نزدیک به 67 درصد رفتار اقلیمی را در استان تبیین مینمایند.
خدیجه بوذرجمهری، حمید شایان، فخری صادقی،
دوره 1، شماره 1 - ( 7-1389 )
چکیده
هدف اصلی این پژوهش شناسایی نقش زنان روستایی در توسعه بخش کشاورزی شهرستان بناب و شناسایی متغیرهای اثرگذار (عوامل فردی، خانوادگی، سازمانی) بر میزان مشارکت آنان در فعالیتهای مختلف کشاورزی است. روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی بوده و براساس مطالعات پیمایشی و کتابخانهای، اطلاعات لازم جمعآوری و مورد توصیف و تحلیل آماری قرار گرفته است. با فرمول کوکران، 353 زن روستایی فعال در امور مختلف کشاورزی، از 8 روستای نمونه دهستان بناب، به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند و با روش نمونهگیری تصادفی ساده مورد پرسشگری قرار گرفتند. برای توصیف و تحلیل دادهها از نرم افزار آماری spss و آزمونهای t تک نمونهای، t استودنت و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج حاصله حاکی از آن است که زنان در امور زراعی و در مرحله برداشت مشارکت بیشتری دارند و برخی از عوامل چون فردی، خانوادگی و سازمانی، مانع از مشارکت زنان روستایی در امور کشاورزی شده است.
سید حجت موسوی، محسن پورخسروانی، طبیه محمودی محمدآبادی،
دوره 1، شماره 1 - ( 7-1389 )
چکیده
نبکاها عموماً در مناطقی که میزان ماسه آن متوسط و رطوبت کافی برای حیات گیاه موجود باشد، ظاهر میشوند. به طور کلی نبکا واکنش خودتنظیمی اکوسیستم در مقابل تنش فرسایش بادی است، به عبارت دیگر، سیستم محیطی با ایجاد این چشمانداز، سعی در تعدیل فشار فرسایش بادی میکند. تنوع گستردهای از چشمانداز نبکا در کمربند سبز کویر سیرجان مشاهده میشود. هدف از این پژوهش گروهبندی مقایسهای نبکاهای شمالشرق کویر سیرجان و معرفی مناسبترین نوع آنها جهت تثبیت ماسههای روان، با استفاده از آنالیز مولفههای مورفومتری نبکا از طریق الگورینم TOPSIS است. این الگوریتم یکی از روشهای تصمیممگیری چندمعیاره است که ضمن ترکیب معیارهای کمی و کیفی متعدد و وزندهی متناسب با اهمیت هر معیار، میتواند در انتخاب بهترین گزینه به تصمیمگیران کمک کند. در این راستا ابتدا مهمترین پارامترهای مورفومتری 392 نبکا از گونههای گز، اشنان، خارشتر و گلگزی به روش نمونهبرداری طولی مورد اندازهگیری میدانی قرار گرفت؛ سپس با ارزیابی مقایسهای آنها از طریق الگوریتم TOPSIS، مبادرت به اولویتبندی نبکاهای مطالعاتی گردید. نتایج نشان میدهد که نبکای گز با وزن 818/0 بیشترین تأثیر را در تثبیت ماسههای روان دارد. نبکای اشنان نیز با وزن 151/0 نسبت به نبکای گز از اهمیت کمتر و نسبت به نبکاهای خارشتر و گلگزی از ارجحیت بیشتری برخوردار است. در مقابل، نبکای گلگزی و خارشتر به ترتیب با اوزان 028/0 و 002/0 کمترین بهرهوری را دارند. بنابراین برای اجرای طرحهای تثبیت ماسه در منطقه مطالعاتی، در درجه اول توسعه سیستم نبکای گز و در مرحله دوم توسعه سیستم نبکای اشنان بیشترین اهمیت را داشته و در صورت اجرا بالاترین بهرهوری را خواهند داشت. نتایج این پژوهش در مدیریت سیستمی مناطق بیابانی و طرحهای تثبیت ماسههای متحرک ارزنده خواهد بود.
عبدالله عبداللهی، جعفر جوان،
دوره 1، شماره 2 - ( 10-1389 )
چکیده
جهانی شدن، امروزه با روند رو به رشد خود، چنان ابهامی بر سر روشنگری نقطهی عزیمت تاریخی این همه دگرگشت و تحول آفریده که تا این لحظه تقریرِ مبدأیی دقیق از آن مقدور و میسور نگشته است. این مقاله بر آن است که جهانی شدن را به جای تفسیر از منظر یک نگرش خطی و تدریجی، با تکیه بر فلسفه تبارشناسی میشل فوکو و تأکید بر گسست و پیوستهای مکرر در سیر غیرخطی تاریخ مورد بررسی و مداقه قرار دهد. در این راستا میزان تعلق جهانی شدن به دورههای مدرنیته و پسامدرنیته را از زبان نظریهپردازان مختلف ارزیابی نموده و در فرجام، شرایط بومی ایران را در پیوند با تبار تاریخی جهانی شدن تشریح کرده است.
مسعود تقوایی، اسماعیل سالاروند،
دوره 1، شماره 2 - ( 10-1389 )
چکیده
توسعه فناوریهای جدید آبیاری یکی از مهمترین راهحلها برای توسعهی کشاورزی و افزایش تولیدات است که با توجه به محدودیت جدّی منابع آب در کشور به عنوان مسألهایی مهم مطرح است. از اینرو هدف اصلی این پژوهش بررسی موانع توسعه سیستمهای آبیاری تحت فشار در مناطق روستایی است که به صورت مطالعهی موردی در شهرستان ازنا آنجام گرفته است. روش تحقیق در این بررسی از نوع توصیفی ـ تحلیلی و همبستگی بوده که با استفاده از جمعآوری آمار و اطلاعات از طریق روشهای میدانی آنجام شده است. سرپرستان خانوارهایی که از سیستمهای آبیاری تحت فشار استفاده نکردهاند جامعه آماری تحقیق حاضر را در بر میگیرند که با استفاده از فرمول کوکران، نمونهای به حجم 212 نفر از بین آنها به روش نمونهگیری طبقهای انتخاب گردید. همچنین آزمون پیش آهنگی، برای بهدست آوردن ضریب اعتبار پرسشنامه آنجام گرفت که ضریب اطمینان آلفای کرونباخ آن بیش از 91/0 بهدست آمد. نتایج حاصل از طریق تجزیه و تحلیلهای آماری در نرم افزار SPSS نشان میدهد که تقطیع و پراکندگی اراضی کشاورزان، مهمترین مانع در توسعه سیستمهای آبیاری تحت فشار بوده است. همچنین یافتهها حاکی از آن است که سه عامل ساختاری، اقتصادی ـ اجتماعی و طبیعی 10/66 درصد از واریانس متغیرها را تبیین میکند که در این راستا توسعهی کمی و کیفی برنامههای آموزشی ـ ترویجی و بالا بردن اطلاعات و آگاهی کشاورزان، تربیت مروجان آگاه از مسائل سیستمهای آبیاری تحت فشار و تشویق کشاورزان منطقه، با حمایتهای مالی و اعطای آسانتر تسهیلات بانکی، در راستای مشارکت هرچه بیشتر در یکپارچهسازی اراضی، از جمله پیشنهادهایی هستند که براساس نتایج تحقیق ارائه شدهاند.
سید ابوالفضل مسعودیان،
دوره 1، شماره 2 - ( 10-1389 )
چکیده
در این پژوهش از دادههای روزانهی دمای 663 ایستگاه اقلیمی و همدید کشور، در بازهی زمانی 1/1/1340 تا 11/10/1383. بهرهبرداری شده است. به کمک روش زمین آماری کریگینگ، دادهها روی پیکسلهای 15×15 کیلومتر درونیابی شدند. به این ترتیب آرایهای به ابعاد 7187×15992 تشکیل شد. برای شناسایی روزهای فرین سرد از نمایهی انحراف بهنجار شدهی دما (NTD ) بهره بردیم، سپس دادهها برحسب مقدار این نمایه و گسترهی حاکمیت سرما (NTD<0) مرتب شد و 500 روز اول که شرط NTD<-2 را تأمین میکرد به عنوان نمونه انتخاب شد. سرانجام یک آرایه به ابعاد 7187×500 تشکیل شد. انجام تحلیل خوشهای به روش وارد بر روی این آرایه نشان داد که ایران را میتوان از نظر سرماهای فرین به شش ناحیه بخش کرد. آرایش جغرافیایی این نواحی نشان میدهد که همسایگی با تودههای بزرگ آب و موانع کوهستانی در منطقهبندی نواحی دمای فرین سرد ایران نقش بازی میکنند. از سوی دیگر آرایش جغرافیایی این نواحی بازتاب دهندهی مسیرهای نفوذ هوای بسیار سرد به ایران است.
قاسم عزیزی، علی حنفی،
دوره 1، شماره 2 - ( 10-1389 )
چکیده
برآورد حداکثر بارش محتمل، از جمله تحقیقاتی است که در طراحی سازههای بزرگ آبی، بهخصوص سدها، مورد توجه هیدرولوژیستهاست. در این پژوهش، به منظور برآورد حداکثر بارش محتمل در سطح حوضه آجیچای، از روش سینوپتیکی استفاده شده است. بدین منظور دادههای هواشناسی مربوط به 40 ایستگاه سینوپتیک، کلیماتولوژی و بارانسنجی مربوط به سازمان هواشناسی و شرکت تماب در یک دوره 30 ساله اخذ گردیده، پس از تکمیل و بازسازی مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین دادههای ترازهای فشار 850 و500 هکتوپاسکال از سایت مرکز ملی پیش بینی محیطی و مرکز ملی مطالعات جوی سازمان هواشناسی آمریکا اخذ گردیده و نقشههای سینوپتیکی مربوطه با استفاده از نرمافزار Grads تولید و مورد تحلیل قرار گرفتند. در این تحقیق، از فشار و دمای سطح 500 هکتوپاسکال به عنوان نماینده تراز میانی جو و از رطوبت و باد سطح 850 هکتوپاسکال برای تحلیل تغذیه رطوبت سیستم استفاده شده است. همچنین نقشههای همباران برای توفانهای منتخب با استفاده از GIS ترسیم و منحنیهای عمق ـ مساحت ـ مدت هر یک از توفانها تعیین شدند. در نهایت، مقدار حداکثر بارش محتمل در تداومهای 24، 48 و 72 ساعته مربوط به توفانهای منتخب برآورد گردید، بهگونهای که پیامپی 24 ساعته برای حوضه آجیچای در دورههای بازگشت 50 و 100 ساله به ترتیب 1/68 و 1/75 میلیمت ر، پیامپی 48 ساعته در دورههای 50 و 100 ساله به ترتیب 5/84 و 9/103 میلیمتر و پیامپی 72 ساعته در این دو دوره به ترتیب 9/103 و 7/128 میلیمتر تخمین زده شد.
مجتبی یمانی،
دوره 1، شماره 2 - ( 10-1389 )
چکیده
یکی از مظاهر فرایندهای فرسایش در مناطق خشک، فرسایش بادی است. همواری نسبی، فقر پوشش گیاهی، وزش بادهای غالب و وجود سازندهای سست آبرفتی مهمترین عواملایجاد فرسایش بادی است. این شرایط در مناطق پست مرکزی و جلگههای ساحلی جنوبایران وجود داشته و تودههای ماسهای حجیمی که در این مناطق بهطور پراکنده تشکیل شده است، نتیجه حاکمیت همین شرایط است. آنچه مسلم است، ماسههای بادی همواره به عنوان یک مخاطره محیطی قلمداد شدهاند. زیرا نقل و انتقال و تراکم آنها موجب تشکیل تودههای ماسهای شده و این پدیده تهدیدی برای فعالیتهای انسانی استقرار یافته در پیرامون آنها به شمار میرود. تسلّط شرایط خشک در طول دوره گرم سال در سطح جلگه خوزستان و وزش بادهای شدید با ماهیت گرم و خشک موجب حرکت ماسههای بادی در این منطقه میشود، لیکن تراکم و مورفولوژی خاص این اشکال به صورت تودههای ارگ در نقاط خاصی دیده میشود و در سطح تمامی جلگه ساحلی فراگیر نیست. مسئلهی اصلی تحقیق ارتباط دینامیک رودهای اصلی و مکان گزینی این تودههای ریگ در ارتباط با منشایابی ماسهها و علل مکان گزینی خاص و استقرار این تودههای ماسهای در سطح جلگه خوزستان است. روش تحقیق بر مبنای تجزیه و تحلیل ویژگیهای باد منطقه با استفاده از نرم افزار WR plot view و بررسی ارتباط راستای وزش بادهای غالب و مکان گزینی تودههای ماسهای منطقه است. نقشههای توپوگرافی و زمینشناسی، آمارهای باد روزانه و نمونههای ماسهی برداشت شده در کارهای میدانی، ابزار و دادههای اصلی پژوهش را تشکیل دادهاند. نمونههای ماسه در نرمافزار Gradisat تجزیه و تحلیل شده و با گلبادهای منطقه برازش داده شدهاند. نتایج تحقیق نشان میدهد که امتداد چین خوردگیهای زاگرس جنوبی موجب کانالیزه شدن و هدایت بادهای غالب شمال غربی شده و مخروط افکنههای حاشیهای و پادگانهها و بسترهای سیلابی رودخانههای مهم، منشا اصلی ماسههای سطح جلگه به شمار میروند. همچنین شبکهی زهکشی و رودهای اصلی سطح جلگه در مورفولوژی، پراکندگی و تغییرات مکانی تودههای ریگ تاثیرگذار بودهاند.
سیاوش شایان، محمد شریفیکیا، غلامرضا زارع،
دوره 1، شماره 2 - ( 10-1389 )
چکیده
در این مقاله لندفرمهای ژئومورفولوژیکی منطقه داراب شناسایی شده و وضعیت توانمندی و قابلیت ژئومورفوتوریستی آنها مورد ارزیابی قرار گرفته است. برای تشریح لندفرمهای ژئومورفولوژیکی شهرستان داراب از تصاویر ماهوارهای، نقشههای زمینشناسی، توپوگرافی و دادههای حاصل از بازدیدهای میدانی استفاده شده و میزان قابلیت و توانمندی ژئومورفوتوریستی این لندفرمها براساس روش پرالونگ مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان داد که شش لندفرم ژئومورفولوژیکی در محدوده مورد مطالعه وجود دارد. این لندفرمها براساس امتیاز دهی در روش پرالونگ رتبهبندی شدند. بر این اساس لندفرم گنبد نمکی دارابگرد به علت ارزش باستانشناسی، سابقه تاریخی و چشماندازهای زیبای طبیعی پیرامون آن به علت کسب بالاترین امتیاز، با اهمیتترین لندفرم ژئومورفوتوریستی منطقه داراب ارزیابی شده است.
تقی طاوسی، کوهزاد رئیس پور،
دوره 1، شماره 2 - ( 10-1389 )
چکیده
حدود 90 درصد از بلایای طبیعی که در جهان رخ میدهند در ارتباط با عوامل اقلیمی است و در میان آنها، طوفانها بعد از سیل، حدود 30 درصد از سهم این بلایا را به خود اختصاص میدهد. این پدیده یکی از مخاطره آمیزترین بلایای طبیعی است که منشأ اقلیمی داشته و همه ساله خسارات مالی و جانی جبرانناپذیری را تحمل مینماید. منطقه سیستان یکی از مناطق طوفانخیز است که در جنوب -شرق ایران و در شمال استان سیستان و بلوچستان واقع شده است. به منظور بررسی آماری طوفانهای با سرعت مساوی و بیشتر از m/s 24 (پایه طوفان در مقیاس بیوفورت) و پیشبینی احتمال وقوع طوفانهای شدید به روش تجزیه و تحلیل سریهای جزئی (Partial series)، از دادههای بادسنجی ایستگاه سینوپتیک زابل طی یک دوره آماری 30 ساله (1388-1359) استفاده گردید. صحت و همگنی دادهها با استفاده از آزمون دنبالهها (RunTest) تأیید شد. از میان دادههای ثبت شده در طول دوره آماری، 162 روز طوفانی مشاهده شد. بیشترین روزهای طوفانی مربوط به سال 1362 با 64 روز طوفانی است. در کل سه مورد از طوفانها، دارای سرعت بیشینه m/s 40 (km/h144) بوده که بیانگر شدت طوفانها در منطقه سیستان میباشد. فصل تابستان و تیرماه از بیشترین و فصل زمستان و دی ماه از کمترین روزهای طوفانی فصلی و ماهانه برخوردار بودند.ترسیم گلطوفان سالانه و فصلی به کمک نرمافزار WRPLOT نشان داد جهت طوفانهای چیره منطقه، شمال شمال غربی(NNW)، شمال (N) و شمال غربی (NW) میباشد. نتایج، احتمال وقوع شدیدترین طوفانهای سیستان را در دورههای بازگشت مختلف پیشبینی میکند. احتمال وقوع بالاترین سرعت طوفان در یک دوره بازگشت صد ساله در سیستان، تا m/s 42 KM/H)151) پیشبینی میشود. بنابراین، در برنامهریزیهای محیطی و ایمنسازی سازهها بایستی وقوع این مخاطره طبیعی را مدّ نظر قرار داد تا در صورت وقوع، خسارات وارده به حداقل ممکن کاهش یابد.
دکتـر محمدرضـا پـورمحمدی، کریم حسین زاده دلیر، عیسی پیـری ،
دوره 1، شماره 3 - ( 1-1390 )
چکیده
در این مقاله سعی بر آن است تا کیفیت سرمایهی اجتماعی به عنوان متغیری وابسته در ارتباط با اندازه و مقیاس شهری، به عنوان متغیری مستقل، مورد ارزیابی و تحلیل قرار گیرد. به همین منظور با روش استدلال قیاسی و از رهگذر تئوریهای مطلوب تحقیق و چارچوب روش شناختی مناسب، عناصر و مؤلفههای تشکیلدهندهی ابعاد و انواع سرمایه اجتماعی را، با اندازههای متفاوت شهری در مقیاسهای کوچک، متوسط و بزرگ در نظام شهری استان آذربایجان شرقی سنجیدهایم. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین نوع سرمایهی اجتماعی با نوع اندازهی شهر رابطه وجود دارد. بدین ترتیب که با افزایش اندازه شهر گسترش معکوسی در سرمایه اجتماعی اتصالی اتفاق میافتد.
منیژه قهرودی تالی ، حسـن لشـگری ، زهرا سـادات حسینی،
دوره 1، شماره 3 - ( 1-1390 )
چکیده
ایران کشوری است که در بخشهای داخلی آن، شواهد ژئومورفولوژیکی متعددی را، از تغییرات اقلیمی به صورت تناوب اقلیم خشک و بارانی دارا است. دریاچه مهارلو، یکی از بسترهایی است که این شواهد را به صورت سطوحی از رسوبات آواری و تبخیری حفظ کرده است. این دریاچه، حوضهی آبریز خود به مساحت حدود 4266 کیلومترمربع را زهکشی میکند و در حال حاضر دارای اقلیمی خشک، با تبخیر بیش از بارش است. شرایط اقلیمی و همچنین شرایط زمینشناسی آن، سبب شده است که این دریاچه به شکل پلایا تحول یابد. در حالی که بسترهای سیلابی و تراسهای کم ارتفاع اطراف دریاچه، حکایت از اقلیم با بارش بیشتر را در این حوضه دارد. این پژوهش با هدف شناسایی تغییرات دریاچه مهارلو انجام شده است. از نقشههای توپوگرافی 1:25000، دادههای ارتفاعی Aster، تصاویر ماهوارهای ETM+ و IRSP6، نقشه زمینشناسی 1:100000 و مشاهدات میدانی استفاده شده است. تکنیکهای تحلیل مؤلفههای اصلی و شاخص OIF برای شناسایی سطوح اطراف دریاچه انجام شده است و نتایج آنالیز به کمک مشاهدات میدانی و نمونهگیری، ارزیابی شده است. نتایج به دست آمده نشان داد که دریاچهی مهارلو در آخرین دورهی سرد، باران بیشتری دریافت نموده است و مساحتی معادل 517.6 کیلومترمربع را داشته است. به دلیل وجود کانیهای تبخیری از جمله کلسیت، ژیپس وهالیت در بستر زمینشناسی حوضه و با تغییر اقلیم، کاهش بارش و افزایش تبخیر، دریاچه کوچکتر شده و کانیهای تبخیری براساس میزان حلالیت خود رسوب نمودهاند و سطوح آهکی، گچی و نمکی را در اطراف دریاچه تشکیل دادهاند و دریاچهی مهارلو به صورت پلایا تحول یافته است. وجود کانی هالیت در سایر سطوح بیانگر این است که که تغییرات اقلیمی بعد از اولین دوره خشکی، تنها سبب تغییر سطوح نمکی شده است و تحول ژئومرفولوژیکی پلایای مهارلو را مختل ننموده است.
حمید نظری پـور ، محمود خسـروی ، سیـد ابوالفضل مسعودیان،
دوره 1، شماره 3 - ( 1-1390 )
چکیده
ایران در کمربند خشک عرض میانه قرار گرفته که متوسط بارش آن 250 میلیمتر بوده و از تغییرات زمانی و مکانی شدید برخوردار است. رویدادهای بارشی با تدوام کوتاه، یکی از مشخصههای مناطق خشک بوده که در ایران نیز ملموس است. هرچند بارش ایران تدوامی بین 1 تا 45 روز داشته و از تغییرات زمانی ـ مکانی شدید نیز برخوردار است اما بیشینه بارش و روزهای بارشی ایران توسط بارشهای تدوام کوتاه تأمین میگردد؛ بنابراین رخداد بارشهای تدوام طولانی، یک رویداد فرین تلقی میگردند که از تغییرپذیری شدیدی نیز برخوردارند. با توجه به اهمیت بارش بهویژه در تأمین منابع آب ایران، بررسی نقش تداومهای متفاوت بارش در تأمین آن ضروری میباشد؛ بنابراین فهم اینکه هر تداوم بارش، چه سهمی از روزهای بارشی و مقدار بارش گستره ایران را تولید مینماید، ضروری است. برای بررسی الگوهای فضایی اهمیت تداوم بارش در پهنه ایران از پایگاه داده بارش ایران با آرایش زمان ـ مکان استفاده گردیده است. در این پایگاه داده مشاهدات روزانه بارش از 01/01/1340 تا 10/10/1383 با فواصل 15 کیلومتر بر روی 7187 یاخته موجود است. ابتدا، تدوامهای مختلف بارش، متوسط مقدار بارش و روزهای بارشی در سری زمانی هر یاخته برآورد و سپس سهم تداومهای مختلف بارش در تأمین روزهای بارشی و مقدار بارش هر یاخته نیز محاسبه گردیده است. حاصل نسبت سهم هر تداوم در تأمین مقدار بارش هر یاخته به سهم همان تداوم در تأمین روزهای بارشی همان یاخته، میزان اهمیت آن تداوم را مشخص مینماید. نتایج این بررسی نشان داد که اهمیت تداومهای بارش در گسترهی ایران دارای الگوهای فضایی متفاوت میباشند. بارشهای با تدوام یک تا هفت روز، تقریباً در تمام گسترهی ایران و بارشهای با تدوام بزرگتر تنها در برخی از قسمتهای ایران رخ دادهاند. با افزایش تدوام بارشها، سهم آنها در تشکیل روزهای بارشی ایران به شدت کاهش مییابد. بر خلاف آن، افزایش تداوم بارشها، سبب کاهش تأمین بارش تمام گستره ایران نمیگردد. با افزایش تداوم بارش، سهم آنها در تأمین روزهای بارشی ایران به شدت کاهش مییابد؛ بهگونهای که بیشینه روزهای بارشی کُل ایران و بیشینه بارش بخش بزرگی از ایران توسط بارشهای با تداوم یک روزه، تأمین میگردد. با این وجود، سهم بارشهای با تداوم یک روزه در تأمین روزهای بارشی و بارش نیمهی شرقی ایران پُررنگتر است. در مقابل، با افزایش تداوم بارشها، روزهای بارشی و بارش ایران با الگوهای فضایی متفاوت کاهش مییابند. سهم تأمین بارش در مرکز و جنوب شرق ایران با افزایش تداوم بارش به شدت کاهش مییابد، اما در غرب و شمال غرب ایران این شرایط برعکس میباشد. در برخی مناطق پُربارش نیمه غربی و شمالی ایران، افزایش تداوم بارش با افزایش سهم آنها در تأمین بارش همسو بوده و در سایر مناطق پُربارش کاهش سهم تأمین بارش توسط تداومهای مختلف بارش تدریجی است. بنابراین الگوهای فضایی متفاوتی از سهم تأمین روزهای بارشی و مقدار بارش ایران توسط تداومهای مختلف بارش پدید میآید که نشانگر الگوهای فضایی اهمیت آنها در گستره ایران است. اهمیت بارشهای با تداوم یک روزه، الگوی فضایی خاصی را نشان نمیدهد و مهمترین تداوم بارش ایران، کم اهمیتترین تداوم بارش نیز محسوب میگردد. افزایش تداوم بارشها با افزایش میزان اهمیت آنها در ایران همسو بوده و الگوهای فضایی متفاوتی را ایجاد مینمایند. میزان اهمیت بارشهای با تداوم کوتاه (1 تا3 روز) در نیمه شرقی و میزان اهمیت بارشهای با تداوم طولانی (بیشتر از سه روز) در نیمهی غربی ایران بیشینه میباشد.
علیرضا انتظاری، جـواد حدادنیـا، مرتضی جعفرزاده، ابـراهیم کورونـدی،
دوره 1، شماره 3 - ( 1-1390 )
چکیده
در این مطالعه با استفاده از دادههای دمای حداقل روزانه، در دورهی آماری ٢١ سالهی به پیشبینی یخبندانهای استان کرمانشاه با استفاده از شبکههای عصبی پرداخته شده است. دادههای مورد استفاده از طریق تابعی یک به یک و پوشا به منظور تعیین معیاری جهت پیشبینی یخبندان به مقادیر بین صفر و یک تبدیل شده و از شبکه پیش رو با یک لایه میانی مخفی با تعداد نورونهای متغیر برای هر یک از ایستگاهها به پیشبینی و بالاخره تعیین بازههای یخبندان پرداخته شد. الگوریتم مورد استفاده در این پژوهش، پس انتشار با روش آموزش دستهای و توابع انتقال Satlins، Logsig و Satlin بوده است. تعیین بازههای یخبندان و بدون یخبندان در هر یک از ایستگاههای سینوپتیک و پیشبینی یخبندانهای زودرس و دیررس از نتایج این مطالعه بوده و شبکه طراحی شده بین 72.22 تا 80.55 درصد برای هر ایستگاه همگرایی داشته است. نتایج نشان میدهد با توجه به محدودیت دادهها، شبکههای عصبی MLP توانایی مطلوبی در پیشبینی و تخمین یخبندانها دارد.
شهـرام بهـرامی، محمد علی زنگنه اسدی، کاظـم بهـرامی،
دوره 1، شماره 3 - ( 1-1390 )
چکیده
اشکال و فرایندهای ژئومورفولوژی از مهمترین عوامل موثر در تشکیل و کیفیت مصالح ساختمانی بهویژه سنگدانهها هستند. هدف این تحقیق بررسی نقش اشکال و فرایندهای ژئومورفولوژی در تشکیل و کیفیت مصالح ساختمانی بهویژه سنگدانهها در حوضهی قلعه شاهین میباشد. حوضهی قلعه شاهین با مساحت 8/169کیلومترمربع، بخش بالادست حوضه الوند در استان کرمانشاه و بخشی از زون ساختمانی زاگرس چین خورده محسوب میشود. جهت دستیابی به هدف این تحقیق، ابتدا لندفرمها و فرایندهای ژئومورفولوژی منطقه براساس تصاویر ماهوارهای کویک برد و مطالعات میدانی شناسایی گردید. نتیجه این تحقیق نشان میدهد که لندفرمهایی مانند واریزهها و مخروطافکنههای جدید و قدیم دارای مقادیر زیادی رسوب و سنگ هوازده و خرد شده هستند که میتوانند بهعنوان مصالح ساختمانی استفاده شوند. جهت بررسی کیفیت سنگدانهها، تعداد 14 نمونه از سنگدانهها واقع در مخروطافکنهها و واریزهها برداشت شد و آزمایش ارزش ضربهای آنها براساس الک شماره 8 انجام گردید. نتایج آزمایش ارزش ضربهای نشان میدهد که میانگین مقاومت به ضربه در واریزهها، مخروطافکنههای جدید و مخروطافکنههای قدیمی به ترتیب 835/9، 8 و 47/9 درصد میباشد که نشان دهنده کیفیت خوب تمامی نمونهها در لندفرمهای مورد مطالعه است. بررسی این تحقیق نشان میدهد که با وجود کیفیت مناسب سنگدانههای واقع در واریزهها و مخروطافکنهها، مخروطافکنههای قدیمی بهعلت قرار گرفتن در معرض هوازدگی طولانی مدت، دارای سنگدانههای با کیفیت نسبتاً کمتری هستند در حالی که در مخروطافکنههای جدید با هوازدگی کمتر و رسوبات تازهتر، کیفیت سنگدانهها نسبتاً بهتر است. بهطور کلی نتیجه این تحقیق بیانگر آن است که بررسی اشکال و فرایندهای ژئومورفولوژی نقش مهمی در شناسایی و تعیین کیفیت مصالح ساختمانی بهویژه سنگدانهها ایفا مینماید.
یوسف قویدل رحیمی،
دوره 1، شماره 3 - ( 1-1390 )
چکیده
در این پژوهش با استفاده از دادههای مختلف ایستگاهی و دادههای جو بالا، ابتدا ویژگیهای آماری موج گرمایی به وقوع پیوسته از روز 6 تیر تا 5 مرداد 1389 مورد بررسی قرار گرفته و سپس با استفاده از روش تحلیل خوشهای وارد، موج گرمایی مذکور از نظر شدت به 3 دوره گرم با 17 عضو و میانگین دمای بیشینه برابر با 17/37 درجه سانتیگراد، گرم شدید با 5 عضو و متوسط دمای بیشینه برابر با 2/38 درجه سانتیگراد و اَبَر گرم با 10 عضو و متوسط دمای بیشینه برابر با 28/39 درجه سانتیگراد طبقهبندی گردید. توزیع فضایی دمای بیشینه 2 متری بالای زمین نشان داد که منطقهی بیشینه دمای ایران در بازهی زمانی 13 تا 22 تیر ماه 1382، مناطق جنوب غرب و غرب ایران بهویژه ایستگاههای ماهشهر، دزفول، دهلران و قصر شیرین هستند. موج اَبَر گرم برای تحلیل سینوپتیک انتخاب گردید. نتایج حاصل از تهیه و تفسیر نقشههای سینوپتیک نشان داد که وجود یک کمفشار حرارتی بر روی شبه جزیره عربستان و اثرات ناشی از تسری و فعالیت و مهاجرت کمفشار مذکور به سمت ایران عامل اصلی گرمایش و گسیل موج اَبر گرم در دوره زمانی 13 تا 22 تیرماه 1389 بوده است. همچنین بررسی نقشههای سطوح میانی نشان از افزایش ضخامت جو در بازه زمانی بروز موج اَبَر گرم داشته و نشان میدهد که کل منطقه خاورمیانه و ایران تحت استیلای کامل پرفشار جنب حارهای قرار گرفته است. نقشههای مربوط به الگوی متوسط نقشههای ارتفاع ژئوپتانسیل در زمان وقوع موج اَبَر گرم حاکی از استقرار یک پر ارتفاع بسته، بر روی ایران دارد که در تراز 500 هکتوپاسکال ارتفاع آن به 5940 ژئوپتانسیل متر میرسد. پر ارتفاع مذکور در واقع پیچانهای است که در مسیر راهش از شمال آفریقا و شبه جزیره عربستان، درونش گرمای بیشتری انباشته شده و شرایط بسیار داغ و سوزانی را حاکم میسازد. مسیر فرارفت گرما و منبع تأمین گرمای موج اَبَر گرم و میزان فرارفت دمای روزهای مختلف نشان دهنده فرارفتی بودن موج اَبَر گرمایی به وقوع پیوسته در تابستان 1389 است. بروز موج گرمایی مذکور در ایران با اثرات نامطلوب بسیار شدید محیطی، اقتصادی- اجتماعی و بهداشتی همراه بوده است.
محمـود فـال سلیمـان، بهاره چکشی،
دوره 1، شماره 3 - ( 1-1390 )
چکیده
پروژهی مشارکتی بینالمللی «ترسیب کربن»، کار مشترک دولتایران، برنامه عمران ملل متحد (UNDP) و تسهیلات زیستمحیطی جهانی (GEF) است. محل اجرای این پروژه، بخشی از اراضی شرق استان خراسان جنوبی است که به علت همجواری با مرز افغانستان، و حضور پناهندگان افغانی به شدت تخریب شده است. هدف این پروژه در سه سطح جهانی، ملی و محلی تعریف گردیده است که رابطه پیوسته و سیستماتیکی بین کاهش گرمایش جهانی با احیای اراضی در مناطق خشک و نحوهی مدیریت منابع محیطی را با مشارکت مردم محلی بیان میکند. در سطح محلی این پروژه به منظور بسط و توسعهی دیدگاههای مشارکتی در احیای مراتع و افزایش توان و ظرفیت «ترسیب کربن» و نیز بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی ساکنان محلی اجرا گردیده است؛ از اینرو بر بسیج و توانمندسازی جامعه محلی به عنوان ابزار اساسی برای مدیریت مراتع و فعالیتهای اقتصادی تکیه داشته و در این راستا به آموزشهای متنوع جهت رشد سرمایه انسانی، تشکیل گروههای توسعه روستایی به عنوان سرمایه اجتماعی، صندوقهای خرد اعتباری به عنوان سرمایهی مالی و توسعه روستاها برای مردم وبا کمک مردم به عنوان سرمایهی فیزیکی و احیای مراتع در قالب واحدهای مدیریت منابع طبیعی، تحت عنوان سرمایهی زیستمحیطی عمل نموده است. این مقاله با پایش و مانیتورینگ تأثیرات اقتصادی و اجتماعی این پروژه در سه سال متوالی، به ارزیابی دستاوردهای آن بر پایهی اهداف مطمح نظر پرداخته است. نتایج نشان میدهد میزان اهداف مطلوب و رضایتبخش بوده و موجب تحولات در شاخصهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی در منطقه اجرای طرح گردیده است.