3 نتیجه برای Globalization
عبدالله عبداللهی، جعفر جوان،
دوره 1، شماره 2 - ( 10-1389 )
چکیده
جهانی شدن، امروزه با روند رو به رشد خود، چنان ابهامی بر سر روشنگری نقطهی عزیمت تاریخی این همه دگرگشت و تحول آفریده که تا این لحظه تقریرِ مبدأیی دقیق از آن مقدور و میسور نگشته است. این مقاله بر آن است که جهانی شدن را به جای تفسیر از منظر یک نگرش خطی و تدریجی، با تکیه بر فلسفه تبارشناسی میشل فوکو و تأکید بر گسست و پیوستهای مکرر در سیر غیرخطی تاریخ مورد بررسی و مداقه قرار دهد. در این راستا میزان تعلق جهانی شدن به دورههای مدرنیته و پسامدرنیته را از زبان نظریهپردازان مختلف ارزیابی نموده و در فرجام، شرایط بومی ایران را در پیوند با تبار تاریخی جهانی شدن تشریح کرده است.
زهره صابونجی، جعفر جوان، حمید شایان، امیدعلی خوارزمی،
دوره 5، شماره 20 - ( 4-1394 )
چکیده
این پژوهش در پی رمزگشایی از فضامندی پدیدهی جهانی شدن و افشاء مکانیزم کنشهای فضایی متأثر از آن تحت نظام سرمایهداری ـ برمبنای فشردگی فضا و زمان ـ میباشد. پرسش اساسی این است که چگونه و با چه ابزارهایی میتوان فضا را مورد استفاده، سازماندهی، خلق و در سلطه درآورد که با الزامات گردش سرمایه در فضای جهانی شده متناسب باشد؟ کاربست شاکلهی مفهومی و نظری تریالکتیک فضایی لوفور به مثابهی مؤلفههای بنیادین فضا، امکان پاسخ به پرسش مطرح شده را فراهم میآورد. در این پژوهش کنشهای فضایی مادی، بازنمودهای فضایی و فضاهای بازنمود سازههای تشکیل دهندهی محتوا یا کلیت پدیدهی جهانی شدن در نظر گرفته شدهاند. رمزگشایی محتوای فضای جهانی شدن به واقع یافتن تأثیرات فرمهای جغرافیایی فضای محسوس، ساختار سیاسی و ایدئولوژیک فضای معقول و کارکرد اجتماعی فضای زیسته است که در کلیّتی سرمایهدارانه و در پویشی دیالکتیکی در لحظهها یا دقایق جهانی شدن رخ میدهند. به واقع سازههای تشکیل دهندهی دقایق جهانی شدن متأثر از نظام سرمایهداری در فرم خود را به صورت جریآنها، مبادلات، فنآوری و تکنولوژی در ساختار به صورت عقلانیت حاکم بر فضا و در کارکرد در مقام تعریف و تعیین یک وضعیت غالب برای فضای زیسته، نمود مییابند.
مجتبی صادقی، روح اله اسدی،
دوره 7، شماره 28 - ( 4-1396 )
چکیده
بودن یا نبودن، مسئله این نیست؛ «چگونه زیستن»، مسئله است. این که چه بوم ها و بوم نشینانی در جهان زندگی می کنند، بر کسی پوشیده نیست، ولی مسئله این است که چگونه زندگی می کنند. «چرا برخی بوم های جغرافیایی، کامیاب اند و از «به زیستن» برخوردارند و برخی دیگر، در رنج اَند و با بد زیستن دست وپنجه نرم می کنند؟ یافته های به دست آمده از روش علّی-تجربی در این مقاله نشان می دهد: بوم هایی از به -زیستی برخوردارند که دارای «سکان داری شایسته» هستند. سکان داری شایسته، توانِ «رقابت پذیری» بوم را افزایش می دهد که این روند، رده ی بالاتری از «جهانی شدن» را از آنِ بوم می کند و سرانجام به زیستن را برای بوم-نشینان آن به ارمغان می آورد. هم بستگی نیرومندِ میان «سکان داری شایسته»، «رقابت پذیری» و «جهانی شدن»، با «کامیاب بودن» بوم نشینان، نشان می دهد که نایکسانی در به-زیستن بوم ها، ریشه در برخورداری نایکسانِ آن ها از «سکان داری شایسته » و به دنبال آن «رقابت پذیری» و «جهانی شدن» دارد؛ به گونه ای که توان رقابت-پذیری و جایگاه بوم ها در جهانی شدن، خود هم بستگی نیرومند و هم سویی با سکان داری شایسته دارد. فرجام آن که «زندگی شایسته» بوم نشینان، در گروِ «سکان داری شایسته» در بوم هاست.