6 نتیجه برای گردوغبار
غلامعباس فلاح قالهری، کاظم علی آبادی، مریم مقیسه،
دوره 8، شماره 30 - ( 10-1396 )
چکیده
یکی از مهمترین چالشهای زیستمحیطی بهوجودآمده در منطقهی خاورمیانه و ایران در سالهای اخیر، پدیدهی گردوغبار است. با توجه به اینکه نیمهی غربی کشور ایران در همجواری با بیابانهای بزرگی قرار دارد و بهطور مستمر گردوغبار این بیابانها، کشور ایران و خصوصاً نیمهی غربی آن را تحت تأثیر خود قرار میدهند و نیز اثرات نامطلوبی که این گردوغبارها بر محیطزیست و سلامت انسانها دارند؛ لذا هدف از این تحقیق، استفاده از روش ترکیبی(ماهوارهای- همدیدی) جهت شناخت هرچه دقیقتر این مخاطرهی محیطی در غرب و جنوب غرب ایران و در تاریخ 1 ژوئیهی 2008 است. در این تحقیق از تصاویر ماهوارهای ترا/مودیس برای رویداد گردوغباری 1 ژوئیهی 2008 غرب ایران و دادههای پایگاه اطلاعاتی سازمان نوا شامل: ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال، وضعیت فشار تراز دریا (SLP) و مؤلفههای مداری و نصفالنهاری باد از وبگاه NCEP، استفاده شده است. شاخصهای کمّی آشکارسازی گردوغبار بر روی تصاویر ماهوارهای مودیس شامل شاخص-های NDDI، BTD، BTDI و LRDI، شاخصهای بصری آشکارسازی گردوغبار شامل ترکیب رنگی کاذب و حقیقی و نیز الگوهای ترکیب رنگی کاذب میباشد. نتایج حاصل از اعمال شاخصهای کمّی آشکارسازی گردوغبار بر روی تصاویر مودیس نشان داد که ترکیب شاخصهای گردوغبار و ایجاد تصویر رنگی کاذب بهنحویکه بتواند مستقیماً مناطق تحت پوشش گردوغبار را بارزسازی کند، برای آشکارسازی گردوغبار ایران بر روی تصاویر مودیس دارای قابلیت کافی و مناسبی است. همچنین بررسی نقشههای همدید هوایی، برای روز 1 ژوئیه نشان داد استقرار یک سامانهی کمفشار بر روی عراق و جنوب خلیج فارس و تأثیر هماهنگ فرود عمیق بر فراز جو منطقه همزمان با تضعیف پرفشار آزور، زمینه مناسب را برای انتقال ریزگردها به جو منطقه فراهم میآورد.
سیما پورهاشمی، ابوالقاسم امیراحمدی، محمد علی زنگنه اسدی، سید مهدی صالحی،
دوره 9، شماره 34 - ( 10-1397 )
چکیده
یکی از مهمترین مخاطرات در نواحی با اقلیم خشک و نیمهخشک، پدیدهی گردوغبار است. وقوع این پدیده با خسارات جانی و مالی و طبیعی بسیاری همراه است. در این تحقیق به بررسی خصوصیات کاربری اراضی و ژئومورفولوژی کانونهای برداشت گردوغبار در استان خراسان رضوی پرداخته شد. در ابتدا با استفاده از شاخصهای آشکارسازی گردوغبار بر روی تصاویر ماهوارهای مادیس، تعداد 65 کانون برداشت گردوغبار برای دورهی آماری (2016-2005) شناسایی گردید. سپس نقشهی واحدهای ژئومورفولوژی و کاربری اراضی منطقه تهیه گردید و کانونهای برداشت گردوغبار بر روی این نقشهها همپوشانی داده شد. نتایج حاکی از آن است که از لحاظ ژئومورفولوژی 81 درصد کانونهای گردوغبار در واحد دشتسر مشاهده شده است که حدود 5/71 درصد مساحت منطقه را دربر میگیرد. در دیگر چشماندازهای ژئومورفولوژی، کانونهای گردوغبار به ترتیب در واحد پلایا (7/ 10% در 5/17% مساحت) و کوهستان (6/4% در 14% مساحت) قرار گرفتهاند. نتایج حاصل از بررسی کاربری اراضی نشان داد که بیشترین تعداد کانونهای برداشت گردوغبار در کاربری مراتع ضعیف (3/35%) و اراضی دیم (6/27%) رخ داده که حدود 3/35 درصد مساحت از کل منطقه را دربر گرفتهاند. با محاسبهی نرخ گردوغبار در سطوح مختلف مشخص شد که علاوه بر نوع ساختار ژئومورفولوژی و کاربری اراضی، ارتباط تنگاتنگی بین مساحت و تعداد کانونهای برداشت گردوغبار هر واحد با نرخ انتشار گردوغبار وجود دارد.
مهدی بروغنی، سیما پورهاشمی، مهدی زارعی، کاظم علی آبادی،
دوره 9، شماره 35 - ( 1-1398 )
چکیده
با توجه به خشکسالی و تغییرات کاربری اراضی در سالهای اخیر، پدیدهی توفان گردوغبار در ایران بهعنوان یک مخاطرهی محیطی در حال افزایش بوده است. گردوغبار، روی تغییرات آبوهوایی و سلامت انسان اثر گذاشته و باعث آسیبهای جدی میشود. هدف از این تحقیق، شناسایی و تهیهی نقشهی حساسیت کانون-های برداشت گردوغبار جهت کنترل و تعیین نقش هریک از عوامل مؤثر در وقوع آن با استفاده از مدل داده-کاوی درخت رگرسیون تقویتشده (BRT) در شرق ایران است. بدین منظور ابتدا 147 کانون برداشت گردوغبار در منطقه شناسایی و به دو گروه برای مدلسازی و ارزیابی تقسیم شد. با توجه به مطالعات صورتگرفته، 8 عامل مؤثر شامل کاربری اراضی، زمینشناسی، درجهی شیب، ارتفاع، شاخص پوشش گیاهی نرمال شده (NDVI)، فاصله از رودخانه، سرعت باد و بارش شناسایی و لایههای این عوامل در محیط GIS تهیه و جهت ارزیابی نتایج از منحنی ROC استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل BRT با مساحت سطح زیر منحنی (6/79 درصد) کارایی نسبتاً بالایی در تهیهی نقشهی حساسیت گردوغبار در منطقهی موردمطالعه را داراست. 3/16 درصد از مساحت منطقهی موردمطالعه در طبقهی با حساسیت خیلی زیاد قرار دارد. همچنین بر اساس نتایج حاصل از مدل، شاخص پوشش گیاهی، ارتفاع و درجهی شیب بیشترین تأثیر بر وقوع گردوغبار در منطقه را داشتهاند.
ساحره عبداللهی، صمد فتوحی، آق محسن حمیدیان پور،
دوره 10، شماره 39 - ( 1-1399 )
چکیده
انتشار گردوغبار معلق در هوا ازجمله بزرگترین مشکلات جدی زیستمحیطی در نواحی مختلف جهان است؛ این در حالی است که منشأ بیشترین گردوغبار موجود در جو، ذرات ریزدانه است و این ذرات ریز در مناطق خشک و نیمهخشک از فراوانی بالاتری برخوردارند. پلایای طبس مسینا در ایران به دلیل داشتن آبوهوای گرم و خشک و عاری بودن از پوشش گیاهی و از طرفی به دلیل قرار گرفتن در مسیر باد 120 روزهی سیستان، یکی از مناطق مستعد تولید گردوغبار است. پژوهش حاضر به بررسی نقش این پلایا بر ریزگردهای این منطقه پرداخته است. بدین منظور، نمونهبرداری از پلایای طبس مسینا و ریزگردهای منطقهی سیستان انجام پذیرفت. این رسوبات از حیث گرانولومتری، مورفوسکپی و کلسیمتری موردمطالعه قرار گرفتند. آزمایشات XRD نشان میدهد که کانی کوارتز و کلسیت در همهی نمونهها یافت میشود. همچنین در آزمایش XRF ترکیبات معدنی در همهی نمونهها سیلیس، اکسیدآلومینیوم، گازهای فرار و اکسید کلسیم نسبت به سایر ترکیبات معدنی بیشتر است. بر اساس این آزمایشات جنس رسوبات و نیز ترکیبات معدنی در دو منطقهی پلایای مسینا و زابل یکسان شناسایی گردید. علاوه بر آن، طبق نتایج گرانولومتری رسوبات، حدود 6/59 درصد ماسهریز بوده و با توجه به اینکه ذرات ریزدانه قادرند تا ارتفاع زیادی از سطح زمین بلند شوند و کیلومترها از مبدأ خود فاصله بگیرند؛ بنابراین پتانسیل انتقال به منطقهی سیستان را دارا میباشند. با بهرهگیری از مدل لاگرانژی HYSPLITمسیر ذرات گردوغبار ردیابی شد. پس از مسیریابی پسگرد ذرات گردوغبار، پلایای طبس مسینا بهعنوان یکی از کانونهای شکلگیری گردوغبار در دشت سیستان شناسایی گردید.
مجتبی جنّترستمی، محمّد رحیمی، حسن کابلی،
دوره 11، شماره 43 - ( 1-1400 )
چکیده
یکی از عوامل مؤثر بر روند تغییرات پدیدهی گردوغبار، نوسانات پارامترهای اقلیمی و بهتبع آن، خشکسالی است. تحقیق حاضر با هدف بررسی روند تغییرات شاخص تجربی طوفان گردوغبار (DSI) و رابطهی آن با شاخصهای خشکسالی بارندگی استانداردشده (SPI) و شاخص بارش-تبخیر و تعرق استانداردشده (SPEI) در دامنهی جنوبی البرز صورت گرفت. پس از اخذ کدهای هواشناسی، شاخص تجربی طوفان گردوغبار (DSI) فصلی-سالیانه، دهساله محاسبه و پهنهبندی گردید. سپس SPI و SPEI ماهانهی ایستگاههای با دورهی آماری سیساله، محاسبه و استانداردسازی شد. روند تغییرات زمانی DSI را با استفاده از روشهای آماری کندال و پیت بررسی کردیم و درنهایت همبستگی آن با شاخصهای خشکسالی هواشناسی به روش پیرسون انجام گردید. نتایج نشان داد که از غرب به شرق، بر شدت گردوغبار افزوده شده و در فصل بهار با حداکثر شدت قابلمشاهده است. تغییرات سالیانهی DSI (۲۰08-۲۰17) شکل نامنظمی از خود نشان داده و دارای روند نیست؛ بهطوریکه در سال ۲۰۰۸ شدت گردوغبار بالا بوده و در سال بعد کاهش محسوسی داشته و مشابه آن در ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ مشاهده گردید. همچنین روند تغییرات زمانی DSI نشان داد که ایستگاههای غربی و مرکزی دارای روند معنیدار بوده و هرچه به سمت شرق میرویم، تغییرات زمانی نامنظمتر و فاقد روند معنیدار است. از طرفی همبستگی معنیداری بین شاخص DSI و SPI وجود نداشته و بین شاخصهای DSI و SPEI بهجز قسمت غربی منطقه، یک رابطهی منفی وجود داشته است که در برخی از ایستگاهها با شدت بالا به صورت ارتباط معنیدار بوده و با استاندارسازی، این ارتباط نیز مشهودتر میگردد. بهطورکلی، لحاظ نمودن بارندگی به همراه درجه حرارت و تبخیر-عرق، همبستگی بهتری با شاخص گردوغبار نشان داده که نتایج این تحقیق میتواند در بحث پایش و برنامههای بیابانزدایی و جلوگیری از گسترش بیابان و نیز آمادگی در برابر طوفانهای گردوغبار مفید واقع شود.
مهدی بروغنی، فهیمه میرچولی، مازیار محمدی،
دوره 12، شماره 47 - ( 1-1401 )
چکیده
پیشبینی کانونهای برداشت گردوغبار و تعیین عوامل مؤثر بر آن، برای اولویتبندی اقدامات مدیریتی و اجرایی به منظور مقابله با بیابانزایی ناشی از فرسایش بادی در مناطق خشک ضروری است؛ بنابراین، این کار با هدف ارزیابی کاربرد سه مدل یادگیری ماشین (ازجمله مدلهای جنگل تصادفی، گرادیان تقویتی و مدل افزودنی کلی) برای پیشبینی آسیبپذیری کانونهای گردوغبار طی سالهای 2005 تا 2018 در کویر مرکزی انجام شد. برای این منظور، ابتدا کانونهای گردوغبار در منطقهی مطالعاتی با استفاده از تصاویر ماهوارهای MODIS با استفاده از چهار شاخص شامل BTD3132،BTD2931 ، NDDI و متغیر D استخراج شدند و در نهایت 135 نقطه بهعنوان کانون گردوغبار شناسایی و در مدلسازی استفاده شدند. در این مطالعه برخی فاکتورهای مؤثر بر گردوغبار مانند کاربری اراضی، خاکشناسی، زمینشناسی، فاصله از آبراهه، شاخص تفاوت نرمالشدهی پوشش گیاهی (NDVI)، شیب زمین و اقلیم برای مدلسازی در نظر گرفته شدند. نتایج حاصل نشان داد که در میان الگوریتمهای استفاده شده، مدل گرادیان تقویتی با دقت 2/64 درصد، دقیقترین مدل و سپس مدل جنگل تصادفی با دقت 5/63 درصد و مدل افزودنی کلی با دقت 6/51 درصد در رتبههای بعدی قرار دارند. بهعلاوه، از میان فاکتورهای مورد بررسی، کاربری اراضی و خاکشناسی بهعنوان مؤثرترین عوامل بر آسیبپذیری گردوغبار شناسایی شدند. نتایج حاصل از این مطالعه میتواند اطلاعات ارزشمندی را به مدیران منطقهای و سیاستمداران برای شناسایی مناطق آسیبپذیر، اولویتبندی انجام فعالیتهای مدیریتی برای کنترل گردوغبار و نیز اتخاذ تصمیمهای مناسب برای کاهش پیامدهای منفی آن ارائه داده و به آنها برای مدیریت مناسبتر کمک نماید.