10 نتیجه برای کشاورزی
خدیجه بوذرجمهری، حمید شایان، فخری صادقی،
دوره 1، شماره 1 - ( 7-1389 )
چکیده
هدف اصلی این پژوهش شناسایی نقش زنان روستایی در توسعه بخش کشاورزی شهرستان بناب و شناسایی متغیرهای اثرگذار (عوامل فردی، خانوادگی، سازمانی) بر میزان مشارکت آنان در فعالیتهای مختلف کشاورزی است. روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی بوده و براساس مطالعات پیمایشی و کتابخانهای، اطلاعات لازم جمعآوری و مورد توصیف و تحلیل آماری قرار گرفته است. با فرمول کوکران، 353 زن روستایی فعال در امور مختلف کشاورزی، از 8 روستای نمونه دهستان بناب، به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند و با روش نمونهگیری تصادفی ساده مورد پرسشگری قرار گرفتند. برای توصیف و تحلیل دادهها از نرم افزار آماری spss و آزمونهای t تک نمونهای، t استودنت و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج حاصله حاکی از آن است که زنان در امور زراعی و در مرحله برداشت مشارکت بیشتری دارند و برخی از عوامل چون فردی، خانوادگی و سازمانی، مانع از مشارکت زنان روستایی در امور کشاورزی شده است.
مسعود تقوایی، اسماعیل سالاروند،
دوره 1، شماره 2 - ( 10-1389 )
چکیده
توسعه فناوریهای جدید آبیاری یکی از مهمترین راهحلها برای توسعهی کشاورزی و افزایش تولیدات است که با توجه به محدودیت جدّی منابع آب در کشور به عنوان مسألهایی مهم مطرح است. از اینرو هدف اصلی این پژوهش بررسی موانع توسعه سیستمهای آبیاری تحت فشار در مناطق روستایی است که به صورت مطالعهی موردی در شهرستان ازنا آنجام گرفته است. روش تحقیق در این بررسی از نوع توصیفی ـ تحلیلی و همبستگی بوده که با استفاده از جمعآوری آمار و اطلاعات از طریق روشهای میدانی آنجام شده است. سرپرستان خانوارهایی که از سیستمهای آبیاری تحت فشار استفاده نکردهاند جامعه آماری تحقیق حاضر را در بر میگیرند که با استفاده از فرمول کوکران، نمونهای به حجم 212 نفر از بین آنها به روش نمونهگیری طبقهای انتخاب گردید. همچنین آزمون پیش آهنگی، برای بهدست آوردن ضریب اعتبار پرسشنامه آنجام گرفت که ضریب اطمینان آلفای کرونباخ آن بیش از 91/0 بهدست آمد. نتایج حاصل از طریق تجزیه و تحلیلهای آماری در نرم افزار SPSS نشان میدهد که تقطیع و پراکندگی اراضی کشاورزان، مهمترین مانع در توسعه سیستمهای آبیاری تحت فشار بوده است. همچنین یافتهها حاکی از آن است که سه عامل ساختاری، اقتصادی ـ اجتماعی و طبیعی 10/66 درصد از واریانس متغیرها را تبیین میکند که در این راستا توسعهی کمی و کیفی برنامههای آموزشی ـ ترویجی و بالا بردن اطلاعات و آگاهی کشاورزان، تربیت مروجان آگاه از مسائل سیستمهای آبیاری تحت فشار و تشویق کشاورزان منطقه، با حمایتهای مالی و اعطای آسانتر تسهیلات بانکی، در راستای مشارکت هرچه بیشتر در یکپارچهسازی اراضی، از جمله پیشنهادهایی هستند که براساس نتایج تحقیق ارائه شدهاند.
محمود فال سلیمان، محمود مرادی، آمنه ابطحی نیا ،
دوره 2، شماره 6 - ( 10-1390 )
چکیده
نظربه اینکه از مهمترین موانع توسعهی کشاورزی و به تبع آن توسعهی روستایی در کشور ما، نظام زراعی سنتی حاکم است از اینرو، بررسی ابعاد مختلف این نظام، بالاخص بازنگری وتحول در مالکیت وشکل اراضی واقدامات انجام شده در این خصوص، به نحوی که امکان بهرهگیری از روشهای نوین تکنولوژی را ممکن سازد، ضروری بهنظر میرسد. سنجش و ارزیابی بخشی ازطرحهای زیربنایی و درحال انجام از جمله یکپارچهسازی اراضی زراعی به عنوان عاملی مهم که از پراکندگی اراضی زراعی جلوگیری نموده و موجب تغییر و تحول جدی در نظام تولید حاکم میشود، از جمله این موارد میباشد. بررسی و پایش اقدامات انجام شده در این زمینه در مناطق مختلف به منظور درک این مسأله که آیا اهداف مورد نظر تحقق یافته و پیامدهای مثبت و منفی آن در ابعاد مختلف اقتصادی و اجتماعی چه بوده، برای بسط طرحهای یکپارچهسازی اراضی به نواحی همگون جغرافیایی بسیار حائز اهمیت است. مطالعهی حاضر از نوع کاربردی بوده که به روش توصیفی- تحلیلی با رویکرد پیمایشی انجام گرفته است. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده گردآوری و سپس بااستفاده ازآزمون t وبه کمک نرم افزارهای Spss وExcel تجزیه وتحلیل شده است. جامعه آماری تحقیق شامل 73 نفر از کشاورزان ساکن دو روستای کنقند و قیسآباد بخش خوسف هستند که اقدام به یکپارچهسازی اراضی زراعی خود نموده و تماماً مورد پرسشگری قرار گرفتهاند. نتایج تحقیق نشان میدهد که اجرای طرح یکپارچهسازی اراضی زراعی در محدودهی مورد مطالعه، منجر به کاهش تعداد قطعات زراعی بهرهبرداران، صرفهجویی در مصرف نهادهها وکاهش هزینههای تولید شده و نیزکاربرد تکنولوژی نوین در مزارع، افزایش تولید و بهبود درآمد کشاورزان را به دنبال داشته است.
ام السلمه بابایی فینی، بیژن رحمانی، مجید حضرتی،
دوره 3، شماره 11 - ( 3-1392 )
چکیده
تعاونی کشاورزی نهادی اقتصادی است که در پاسخ به اوضاع نامساعد بازار، توسّط کشاورزان تشکیل می شود. این گونه نهادها از طریق مشارکت و «یک کاسه کردن» تولید، به سازماندهی عوامل تولید در سکونتگاه های روستایی، به منظور افزایش کمّی و کیفی تولید و درآمد می پردازد. بنابراین، توسعه و تقویت این نهادها، نقش مهمی در توسعه اقتصاد روستایی خواهد داشت. از این رو، مقاله حاضر با استفاده از شیوه توصیفی-تحلیلی، فرصت ها و محدودیّت های تعاونی های کشاورزی شهرستان خدابنده را مورد مطالعه و ارزیابی قرار می دهد. تا از طریق آن، راهبردهای مؤثّر بر توسعه تعاونی های کشاورزی در اقتصاد روستایی را شناسایی کند. داده های مورد نیاز از طریق مطالعات میدانی و کتابخانه ای جمع آوری گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از مدل SWOT، تحلیل دلفی و روش راه حل توافقی و بهینه سازی چند معیاره(Vikor) استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل سه گروه می باشد، که با استفاده از نمونه گیری تخصّصی، 170 کشاورزان عضو تعاونی، 170 کشاورز غیر عضو تعاونی و 30 کارشناسان تعاونی انتخاب شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد که موانع و مشکلات ساختاری که ناشی از ضعف سیاستگذاری و جذب سرمایه در سطح محلی و منطقه ای است، فعّالیّت های کشاورزی و به دنبال آن عملکرد تعاونی های کشاورزی را محدود می کند. از این رو، بیمه نمودن تعاونی ها، اعطای تسهیلات ویژه به طرح های نوآوری و فناوری محور، هدایت سرمایه های بخش خصوصی به سمت اقتصاد تعاونی و کاهش موانع بانکی و اعتباری تعاونی ها، در تقویّت تعاونی های کشاورزی و توسعه آن در اقتصاد روستاها می تواند نقش مهمی ایفا کند.
سیروس قنبری، حبیب الله بیاد،
دوره 6، شماره 23 - ( 1-1395 )
چکیده
خشکسالی یکی از بلایای طبیعی است که خسارات زیادی بر زندگی انسان و اکوسیستمهای طبیعی وارد میآورد. منطقهی جیرفت به دلیل موقعیت جغرافیایی ویژهای که دارد، همواره با این پدیده مواجه بوده و ارکان اقتصادی و اجتماعی روستاهای منطقه، تحت تأثیر این پدیده قرار گرفته است. این پژوهش با هدف "تحلیل آثار اقتصادی و اجتماعی خشکسالی بر کشاورزی مناطق روستایی شهرستان جیرفت" و به صورت توصیفی ـ تحلیلی انجام شده و گردآوری اطلاعات بهصورت پیمایشی میباشد. جهت انجام این مطالعه، ضمن بهرهگیری از یک چارچوب مفهومی، از طریق تکمیل 217 پرسشنامه، دادهها جمع آوری گردیده و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. سال 1386 به عنوان سال پایهی خشکسالی درنظر گرفته شد و به بررسی آثار خشکسالی در سالهای 1384 و 1388 (دو سال قبل و دو سال بعد از خشکسالی) بر وضعیت اشتغال، درآمد، سطح زیرکشت در بخش کشاورزی و نیز مهاجرت خانوارهای روستایی پرداخته شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد در اثر خشکسالیهای 3 دههی اخیر حجم آبهای زیرزمینی، سطح زیرکشت محصولات زراعی و باغی در سطح بالایی آسیب دیده است. همچنین نتایج نشان داد در منطقهی مورد مطالعه تأثیر خشکسالی بر خروج دائمی نیروی کار از بخش کشاورزی و مهاجرت روستایی بسیار اندک بوده و تغییر در اشتغال بعد از خشکسالی بهصورت موقتی بوده است. همچنین نتایج تحلیل همبستگی نشان میدهد که بین تأثیر خشکسالی و میزان درآمد و پسانداز، رابطهی معنیدار و مثبت وجود دارد. درآمد خانوارها از بخش کشاورزی کاهش قابل توجهی یافته و میزان سرمایهگذاری در بخش کشاورزی نیز کاهش یافته است، در این نوشتار ضمن تحلیل اثرات خشکسالی بر ساختار اقتصادی و اجتماعی راهکارهایی جهت مقابله با خشکسالی ارائه گردیده است.
علی اکبر دماوندی، محمد رحیمی، دکتر محمد رضا یزدانی، دکتر علی اکبر نوروزی،
دوره 6، شماره 23 - ( 1-1395 )
چکیده
خشکسالی از جمله بلایای طبیعی است که سبب وارد شدن خسارات اقتصادی فراوانی خصوصاً در بخش جغرافیای کشاورزی و منابع طبیعی مناطق خشک میگردد. ارزیابی و پایش خشکسالی به دلیل ماهیت آرام و خزندهاش با مسائل و مشکلات فراوانی همراه است. رویکرد استفاده از شاخصهای مبتنی بر فناوری سنجشازدور به دلیل قابلیتهای مکانی و زمانی مناسب و نیز عدم وجود مشکلات روشهای نقطهای، درحالتوسعه و پیشرفت است. از جمله این شاخصها، شاخص شرایط درجه حرارت پوشش گیاهی (VTCI) است که بر اساس استفاده همزمان از NDVI و LST ایجادشده است؛ بنابراین در این تحقیق قابلیت شاخص VTCI در پایش مکانی خشکسالی مدنظر قرارگرفته است. برای این منظور، محصولات NDVI و LST سنجنده مودیس ماهواره ترا برای مردادماه سالهای 1379 تا 1393 دریافت شده و پس از انجام اصلاحات مکانی و زمانی لازم، برای ایجاد شاخص VTCI، مورد پردازش قرار گرفتند. بر اساس نتایج، سال 1385 دارای ضرایب رگرسیون بالاتری نسبت به سایر سالها بوده است (73/0=R2 برای لبهی گرم و 86/0=R2 برای لبهی سرد). در ادامه، شاخص VTCI مربوط به مردادماه هرسال بر اساس ضرایب رگرسیون همان سال استخراج و نقشهی VTCI منطقه به 5 کلاس تنش خشکسالی: شدید، متوسط، ملایم، نرمال و مرطوب طبقهبندیشده و درنهایت طبقات خشکسالی در طی این 15 سال با یکدیگر مقایسه شدند. نتایج حاصل نشان دادند که بیشترین درصد مساحت خشکسالی مربوط به طبقهی متوسط و کمترین درصد مربوط به طبقهی مرطوب بوده است. همچنین سالهای 1392 و 1390 دارای بیشترین درصد طبقهی شدید و مرطوب بودهاند.
محمد باعقیده، الهه عسگری، عبدالرضا کاشکی،
دوره 8، شماره 29 - ( 7-1396 )
چکیده
مطالعهی اثرات تغییر اقلیم بر محصولات کشاورزی و شاخصهای آگروکلیمایی میتواند موجب بهبود و توسعهی راهبردهای مدیریتی در ارتباط با نیازهای مهم کشاورزی در دهههای آینده باشد و زمینهساز اتخاذ روشهای سازگاری و کاهش اثرات سوء تغییر اقلیم بر بخش کشاورزی گردد. هدف این مطالعه، بررسی پیامدهای تغییر اقلیم بر ساختار و روند پارامترهای آب و هوایی مؤثر بر تولید پسته (رقم کلهقوچی) بر اساس رویکرد جدید در گزارش IPCC-AR5 در شهرستان سبزوار است. جهت انجام این پژوهش ابتدا برمبنای دادههای اقلیمی مشاهداتی در دورهی 2005-1976 نیازهای حرارتی پسته بر اساس شاخص وینکلر محاسبه و سپس 24 شاخص دما و بارش و روند هریک از آنها با استفاده از آزمون منکندال و شیب سن استخراج گردید. درنهایت، نیاز آبی برای هریک از مراحل فنولوژی محصول برآورد شد. در ادامه با ریزمقیاسگردانی دادههای خروجی مدل CanESM2 به کمک نرمافزار SDSM پارامترهای اقلیمی تحت سناریوهای (RCP2.6,RCP4.5,RCP8.5) در دورهی 2040-2011 شبیهسازی شد. نتایج بررسی شاخصهای دمایی و بارشی برای دورهی مشاهداتی بیانگر این بود که میانگین دمای فصل رشد 0/6 درجهی سانتیگراد در دهه، دارای روند افزایشی است. خروجی شاخصهای بارشی نشان از کاهش قابل ملاحظهی این پارامترها در طول مراحل سوم، چهارم و پنجم (مراحل رسیدن میوه) دارد. یافتهها برای دورهی آتی نشان داد که متوسط دما برای سناریوهایRCP2.6 ،RCP4.5 و RCP8.5 در فصل رشد در محدودهی 0/6 تا 0/8 درجهی سانتیگراد دارای روند افزایشی خواهد بود که این امر سبب تسریع در گلدهی و رسیدگی زودتر محصول نسبت به دورهی مشاهداتی میگردد. بارش در همهی سناریوها در طول مرحلهی سوم، چهارم و پنجم فنولوژی نسبت به دورهی پایه کاهش یافته است. با توجه به افزایش دما و کاهش بارش در طول مراحل رشد، نیاز آبی محصول (ETC) باید از طریق آبیاری بیشتر جبران گردد.
محمدرضا بخشی، محمد رزقی،
دوره 9، شماره 34 - ( 10-1397 )
چکیده
پراکندگی و تقطیع اراضی کشاورزی یکی از چالشهای پیشروی برنامههای توسعهی روستایی است و اجرای سیاست یکپارچهسازی اراضی در سالهای گذشته در اغلب مناطق کشور جهت حل این مسئله همواره با مشکلاتی در زمینهی مشارکت کشاورزان و اجرای موفق طرح مواجه بوده است. هدف این مطالعه، تبیین پیشرانها و پسرانهای مشارکت کشاورزان در اجرای طرح یکپارچهسازی اراضی زراعی در مناطق روستایی شهرستان نهبندان است. جامعهی آماری پژوهش، بهرهبرداران فعال در بخش کشاورزی میباشند که 264 نفر بهعنوان نمونهی آماری با استفاده از فرمول کوکران تعیین و با روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب و موردمطالعه واقع شدند. جهت جمعآوری اطلاعات از ابزارهای پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده استفاده شد. روایی پرسشنامهی تنظیمشده توسط اساتید دانشگاه و کارشناسان بخش کشاورزی و پایایی آن از طریق پیشآزمون و محاسبهی آلفای کرونباخ برای بخشهای مختلف پرسشنامه در بازهی 72/0 تا 82/0 مورد تأیید قرار گرفت. نتایج نشان داد که 8/39 درصد از پاسخگویان، تمایل کم، 7/11 درصد تمایل متوسط و 6/48 درصد تمایل زیادی نسبت به یکپارچهسازی اراضی دارند. نتایج آزمون همبستگی نشان داد بین متغیر تمایل به مشارکت در یکپارچهسازی اراضی و متغیرهای سابقهی فعالیت کشاورزی، میزان مالکیت اراضی، تعداد قطعات زراعی، متوسط اندازهی قطعات، سطح زیر کشت، فاصلهی اراضی تا منبع آب، فاصلهی اراضی تا روستا، میزان اعتماد مقابل کشاورزان به یکدیگر، میزان آگاهی پیرامون یکپارچهسازی اراضی و میزان حمایتهای اعتباری دولت از اجرای طرح همبستگی مثبت و معنیداری وجود دارد. بر اساس یافتههای تحلیل عاملی، 75/71 درصد از واریانس کل عوامل بازدارنده و پیشران یکپارچهسازی اراضی را هشت عامل زراعی، اعتباری- حمایتی، سازمانی، اقتصادی، روانشناختی، انگیزشی، آموزشی- ترویجی و قانونی تبیین مینمایند.
سهیل رادیوم،
دوره 10، شماره 37 - ( 7-1398 )
چکیده
از طریق جمعآوری اطلاعات دقیق و مناسب از سطح زمینهای زراعی میتوان نسبت به مدیریت بهینهی مزرعه و افزایش بهرهوری تولید اقدام نمود. هدف از پژوهش حاضر، مکانیابی محل نصب سنسورهای اندازهگیری رطوبت خاک در سطح باغات پسته در شهرستان زرندیه است. بدین منظور، اطلاعات اولیهی موردنیاز از سطح باغ از طریق پردازش تصاویر ماهوارهای تهیه شد. سپس به کمک خوشهبندی این اطلاعات، کلاسهای تغییرات موجود در سطح باغ شناسایی گردید و در سطح هر یک از این کلاسها موقعیت سنسورها به نحوی انتخاب شد که بتواند حداکثر پوشش را در سطح باغ فراهم نماید. طبقهبندی اطلاعات سطح باغ 9 کلاس متفاوت، رطوبت و پوشش گیاهی را در سطح باغ آشکار کرد. نتایج نشان داد که در سطح هر یک از باغها با آبیاری غرقابی و قطرهای میتوان کلاسهایی با شرایط متفاوت را شناسایی کرد. بهعلاوه، نتایج نشان داده با استفاده از تصاویر ماهوارهای بهخوبی میتوان خلأ کمبود اطلاعات از سطح زمینهای کشاورزی را مرتفع نمود. همچنین از طریق مکانیابی مناسب سنسورها میتوان کلیهی تغییرات و نوسانات پارامترهای موردنظر در سطح باغ را اندازهگیری نمود. مکانیابی سنسورها مؤید آن است که این باغ حداقل به تعداد 9 سنسور رطوبت خاک برای برنامهریزی مناسب آبیاری نیاز دارد.
حمزه رحیمی، سید هدایت ا... نوری زمانآبادی، سید ابوالفضل مسعودیان،
دوره 11، شماره 41 - ( 7-1399 )
چکیده
بخش کشاورزی ذاتاً حساس به شرایط تغییر اقلیم است و این امر موجب شده که یکی از آسیبپذیرترین بخشها به خطرات و اثرات تغییرات محیطی باشد. هدف این پژوهش، ارزیابی تغییرات محیطی با روش توصیفی-تحلیلی در شهرستان نجفآباد است که دادهها نیز به روش پیمایشی تهیه شده است. بررسیهای روند من-کندال نشان داد که دما طی یک دورهی آماری 20 ساله دارای روند صعودی بوده است. همچنین در زمینهی بارش، عدم وجود روند مشخص و کاهش بارندگی در شهرستان دیده میشود. بررسیها نشان داد که همبستگی قوی بین برداشت از منابع آب زیرزمینی با تغییرات سطح آب زیرزمینی و نیز تأثیرات مخرب روند افزایش برداشت از منابع آب زیرزمینی در شهرستان نجفآباد وجود دارد. ضریب همبستگی بارش و نوسانات سطح آب زیرزمینی نشان داد که هیچگونه ارتباطی میان این دو سری زمانی وجود ندارد. در این محدودهی مطالعاتی، روند افت سطح آب زیرزمینی مستقل از بارش بوده و ناشی از استفادهی بیرویهی آبهای زیرزمینی و نیز کاهش آب سطحی ورودی به منطقه است. نتایج ضریب همبستگی متقابل دو سری زمانی (افت سطح آب و هدایت الکتریکی) بیانگر همبستگی شدید این دو سری زمانی و همچنین اثرات منفی روند افت سطح آب زیرزمینی بر میزان هدایت الکتریکی آب در نجفآباد است. یافتههای پوشش گیاهی نشان داد در جنوب و جنوب شرق نجفآباد به دلیل تغییر کاربری کشاورزان از کشت زراعت به کاشت درختان و احداث باغات روند افزایشی داشته است، اما در بخش زیادی از شهرستان روند پوشش گیاهی منفی بوده است. بررسیها نشان داد که میزان اراضی زیرکشت زراعی و باغی شهرستان به شدت کاهش یافته و از تعداد شاغلین بخش کشاورزی کاسته شده است.