7 نتیجه برای کاربری اراضی
غلامرضا زهتابیان، مریم پوررضا، حسن خسروی، محمدرضا راهداری،
دوره 4، شماره 16 - ( 10-1393 )
چکیده
تخریب زمین بهعنوان پدیدهای فیزیکی-زیستی و اقتصادی-اجتماعی شناخته شده است و در نهایت منجر به کاهش حاصلخیزی خاک میگردد و فرایندهای متعددی باعث ایجاد این پدیده میشوند که یکی از این موارد بیابانزایی است. پایش در مدیریت جامع به معنای جمعآوری و ذخیره نظاممند آمار و اطلاعات از فعالیتها و استراتژیهایی است که امکان ارزیابی و گزارش از شرایط کلی محدوده مورد نظر را فراهم مینماید. در این تحقیق سعی شده است که نقشه کاربری اراضی حوضۀ روانسر در سالهای1334، 1369 و 1384 منطقه تهیه و طبقهبندی شود. در نهایت با تجزیه و تحلیل اطلاعات مربوط به شاخصهای کیفیت و کمیت آب و همچنین شاخص کیفیت خاک روند تخریب اراضی و بیابانزایی در حوزۀ مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج بیانگر رشد دو برابری کاربری مسکونی، رشد 55% اراضی کشاورزی آبی و همچنین رشدی در حدود 30% اراضی دیم است. نتایج نشان داد که میزان آبدهی در طول سالهای 1384-1375 از یک روند نزولی برخوردار است که با نتایج بلند مدت بارش در حوزه مورد مطالعه هماهنگی دارد. در ضمن مطالعات سطح پیزومتریک در منطقه از یک روند نزولی در طول سالهای 1382-1375 برخوردار بوده است که آنرا باید به خشکسالی موجود در منطقه در این سالها نسبت داد. بررسیهای کیفی آب نشان داد که مقدار EC با سرعت بیشتری نسبت به SAR افزایش داشته است که روند شور شدن آب را در منطقه نشان میدهد. مطالعات کیفیت خاک هم در محدوده مورد مطالعه نشان دهنده تجمع شوری در افقهای پایین بوده است.
محمد سلمانی مقدم، ابوالقاسم امیراحمدی، فرزانه کاویان،
دوره 5، شماره 17 - ( 7-1393 )
چکیده
ادغام و گنجاندن مفاهیم کاهش خطر در برنامههای توسعه شهری یکی از مناسبترین راههای افزایش تابآوری جوامع شهری در برابر بلایای طبیعی است. مطالعهی حاضر به بررسی تاثیر برنامهریزی کاربری اراضی بر افزایش تابآوری الگوهای کاربری اراضی شهر سبزوار از جنبههای دسترسی به فضاهای باز، شبکه معابر شهری، سازگاری کاربریها با مکان احداث آنها، وضعیت سازههای ساختمانی و... میپردازد. به منظور بررسی معیارهای فوق اقدام به تهیهی نقشههای شهر سبزوار در محیط GISگردید و سپس با استفاده از قابلیتهای نرم افزار در زمین پردازش و تلفیق لایهها، نقشههای نهایی استخراج گردید. نتایج نشان میدهد در بین نواحی سیزدهگانه شهر سبزوار ناحیه 3 با 32.23 درصد از بناهای خشتی و چوبی شهر، 56.57 درصد معابر با عرض کمتر از 6 متر و 35.51 درصد از بناهای بالای چهل سال و دسترسی تنها 12.72 درصد از مساحت ناحیه به حریم کمتر از 50 متری فضای باز از تاب آوری کمتری در مقابل زمین لرزه برخوردار است علاوه بر موارد فوق تمرکز بالای کاربری های مقیاس شهری و فراتر فشار مضاعفی را بر ناحیه وارد میسازد. با توسعهی شهر به سمت اطراف معیارها از وضعیت بهتری برخوردار میشوند و وضعیت معیارها به عنوان نمودی از به کارگیری برنامهریزی کاربری اراضی قابل مشاهده است. به عنوان مثال در ناحیه 13 به عنوان بخشی از توسعهی جدید تنها 4.2 درصد از معابر دارای عرض کمتر از 6 متر هستند. 95 درصد از ساختمان ها دارای اسکلت فلزی بوده و بناهای زیر 10 سال 93 درصد از بناهای این منطقه را تشکیل میدهند. این مسئله سبب افزایش تابآوری ناحیه میگردد. همچنین توسعهی ناپیوستهی شهر سبزوار در بخشهای شمالی به سمت رسوبات سست نئوژن و سازندهای کواترنری نواحی شمالی شهر بوده با توجه به ویژگیهای این مناطق میتوان گفت توسعهی شهر سبزوار با حرکت در جهت افزایش احتمال خطر توسعهای تابآور محسوب نمیگردد.
واژگان کلیدی: تابآوری، زمینلرزه، برنامهریزی کاربری اراضی، سبزوار.
رسول خوارزمی، علی اصغر عبداللهی، محمدرضا راهداری، منصور کارکن ورنوسفادرانی،
دوره 7، شماره 25 - ( 7-1395 )
چکیده
امروزه فنّاوریهای سنجشازدور و سامانهی اطلاعات جغرافیایی بهعنوان دو عنصر اصلی در پایش کاربری اراضی و تغییرات پوشش گیاهی مورد استفاده قرار میگیرد. بهکارگیری این روش بهعنوان یکی از منابع مهم دریافت اطلاعات مربوط به تغییرات سطح زمین، نقش مهمی را در مدیریت زیستبومها ایفا میکند. تحقیق حاضر باهدف بررسی روند تغییرات کاربری اراضی، پویایی پوشش گیاهی و گرایش زیستبوم تالابهای هامون هیرمند و هامون صابری دریک دورهی هفتساله صورت گرفته است. بدین منظور از تصاویر ماهوارهای لندست 7 در سال 2006 میلادی و لندست 8 در سال 2013 میلادی و در ماه آوریل استفاده شده است. پس از انجام تصحیحات لازم، با استفاده از روش طبقهبندی نظارتنشده و با تکیه بر خصوصیات طیفی پدیدهها در باندهای مختلف نقشهی کاربری اراضی منطقهی تهیه شد. بهمنظور بررسی درصد تغییرات کاربری اراضی، هر کدام از کاربریهای بهدستآمده در سال 2006 بهطور جداگانه بر روی نتایج طبقهبندی سال 2013 قرار داده شد و مقدار تغییرات هر کلاس در دورهی موردنظر به دست آمد. صحت روش به کار گرفتهشده با تکیه بر پژوهشهای میدانی انجامشده در سال 2010 میلادی که شاخص تعدیلکنندهی خاک (SAVI) را بهعنوان شاخصی با بالاترین ضریب همبستگی با ویژگیهای منطقهی معرفی میکند، مورد بازبینی قرار گرفت. نتایج بیانگر این است که استفاده از خصوصیات طیفی پدیدهها در این نوع طبقهبندی صحت قابلاعتمادی را ارائه میدهد. با توجه به نتایج بهدستآمده، کلاسهای پوشش گیاهی و آب کاهش چشمگیری را در دورهی موردمطالعه داشتند و بر مساحت کلاس اراضی بایر افزوده شده است که نشان از گرایش منطقهی موردمطالعه به سمت بیابانی شدن دارد. سیر قهقرایی زیستبوم هامون سبب چالشهای زیستمحیطی متعددی منجمله آلودگی ناشی از گردوغبار، از دست رفتن مشاغل وابسته به دریاچه همچون ماهیگیری و دامداری و نیز افزایش مهاجرت از این منطقهی شده است.
علیرضا ایلدرمی، حمید نوری، سارا سارا کاظمی،
دوره 8، شماره 31 - ( 1-1397 )
چکیده
تغییر کاربری اراضی در آبخیزداری یک از عوامل مؤثر هیدرولوژیکی در تغییر رواناب سطحی و روشهای مدیریت منابع آب است. هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر کاربری اراضی و خشکسالی بر رواناب حوضهی آبخیز تویسرکان همدان در زاگرس مرکزی در سه دورهی زمانی 1370، 1382 و 1394 (دورهی 25 ساله) با استفاده از مدلسازی هیدرولوژیک رابطهی بارش-رواناب (IHACRES) است. برای تهیه و بررسی نقشهی کاربری اراضی از دادههای رقومی سنجندههای TM و ETM+ و نرمافزار Arc Gis 9,3 و نیز برای محاسبهی خشکسالی از شاخصSPI با مدلDIP و از دورهی زمانی سالانه بهعنوان یک سیکل متداول هیدرولوژیک استفاده شد. نتایج بررسی شاخص خشکسالی 3 و 12 ماهه در دورهی 25 ساله نشان داد که بیشتر سالها در سه طبقهی مرطوب ملایم، خشکسالی ملایم و بسیار شدید قرار میگیرد و دارای نوسانات شدید هیدرولوژی است. بررسیها نشان میدهد که بیشترین تغییر کاربری اراضی در بازهی زمانی 25 ساله در عرصههای منابع طبیعی بهویژه در مراتع، تحت تأثیر پدیدهی خشکسالی رخ داده و کاهش این عرصه همراه با نوسانات خشکسالی در طول زمان باعث افزایش حجم رواناب شده است. نتایج حاصل از واسنجی رواناب شبیهسازی در مدل بارش و رواناب، بیانگر کارایی قابلقبول مدل بوده و بررسی هیدروگراف حوضه در سه مقطع زمانی 1370، 1382 و 1394 (دورهی 25 ساله) نشان میدهد که رواناب در حوضه دارای روند افزایشی است که علت آن خشکسالی نهچندان محسوس، تغییر کاربری اراضی قابلتوجه و افزایش بارندگی در برخی سالها است؛ لذا پیشنهاد میشود بهمنظور مدیریت منابع آبوخاک، طرح جامع کنترل و جلوگیری از تغییر کاربری اراضی و آمایش سرزمین در حوضهی آبخیز تهیه گردد.
سیما پورهاشمی، ابوالقاسم امیراحمدی، محمد علی زنگنه اسدی، سید مهدی صالحی،
دوره 9، شماره 34 - ( 10-1397 )
چکیده
یکی از مهمترین مخاطرات در نواحی با اقلیم خشک و نیمهخشک، پدیدهی گردوغبار است. وقوع این پدیده با خسارات جانی و مالی و طبیعی بسیاری همراه است. در این تحقیق به بررسی خصوصیات کاربری اراضی و ژئومورفولوژی کانونهای برداشت گردوغبار در استان خراسان رضوی پرداخته شد. در ابتدا با استفاده از شاخصهای آشکارسازی گردوغبار بر روی تصاویر ماهوارهای مادیس، تعداد 65 کانون برداشت گردوغبار برای دورهی آماری (2016-2005) شناسایی گردید. سپس نقشهی واحدهای ژئومورفولوژی و کاربری اراضی منطقه تهیه گردید و کانونهای برداشت گردوغبار بر روی این نقشهها همپوشانی داده شد. نتایج حاکی از آن است که از لحاظ ژئومورفولوژی 81 درصد کانونهای گردوغبار در واحد دشتسر مشاهده شده است که حدود 5/71 درصد مساحت منطقه را دربر میگیرد. در دیگر چشماندازهای ژئومورفولوژی، کانونهای گردوغبار به ترتیب در واحد پلایا (7/ 10% در 5/17% مساحت) و کوهستان (6/4% در 14% مساحت) قرار گرفتهاند. نتایج حاصل از بررسی کاربری اراضی نشان داد که بیشترین تعداد کانونهای برداشت گردوغبار در کاربری مراتع ضعیف (3/35%) و اراضی دیم (6/27%) رخ داده که حدود 3/35 درصد مساحت از کل منطقه را دربر گرفتهاند. با محاسبهی نرخ گردوغبار در سطوح مختلف مشخص شد که علاوه بر نوع ساختار ژئومورفولوژی و کاربری اراضی، ارتباط تنگاتنگی بین مساحت و تعداد کانونهای برداشت گردوغبار هر واحد با نرخ انتشار گردوغبار وجود دارد.
سیداسداله حجازی، عطرین ابراهیمی،
دوره 10، شماره 38 - ( 10-1398 )
چکیده
یکی از مهمترین معضلاتی که امروزه مناطق بیابانی با آن مواجه است، روند رو به رشد بیابانزایی و تغییرات کاربریهای اراضی است. کاربریهای اراضی در طول زمان در حال تغییر بوده و این تغییرات منجر به افزایش تخریب سرزمین و نابودی اکوسیستم بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشک شده است. بر این اساس، در تحقیق حاضر روند تغییرات کاربری اراضی شرق استان کرمان از فهرج تا ارگ جدید بم مورد ارزیابی قرار گرفته است. در این تحقیق بهمنظور پایش تغییرات کاربری اراضی محدودهی مطالعاتی از تصاویر ماهوارهای سالهای 2000، 2010 و 2017 استفاده شده است. پس از تهیهی تصاویر موردنظر، ابتدا با استفاده از روش طبقهبندی نظارتشدهی نقشهی کاربری اراضی برای سالهای مذکور تهیه شده است و سپس با استفاده از مدل LCM (Land Change Modeler) میزان تغییرات محاسبه و نیز روند تغییرات مدل شده است. نتایج تحقیق حاضر بیانگر این است که در محدودهی مطالعاتی اراضی کشاورزی و پوشش گیاهی بیشترین میزان تغییر را داشته است؛ بهطوریکه در طی بازهی زمانی موردمطالعه در کنار روند رو به رشد نواحی سکونتگاهی، اراضی کشاورزی و پوشش گیاهی، روند کاهش داشته است. در کنار روند افزایش نواحی سکونتگاهی، اراضی بایر محدودهی مطالعاتی نیز در طی بازهی زمانی موردمطالعه روند افزایشی داشته است که با توجه به شرایط محیطی حاکم بر منطقه، تغییرات مذکور میتواند خطری جدی برای ساکنان آن باشد.
حسین اسمعیلی، سعید نگهبان،
دوره 11، شماره 43 - ( 1-1400 )
چکیده
تغییرات بدون برنامه و غیراصولی کاربری اراضی و پوشش زمین از چالشهای اساسی و مهم بسیاری از کشورها و مناطق مختلف کرهی زمین محسوب میشود که به نوبهی خود تأثیرات مخربی را بر روی منابع طبیعی بر جای میگذارد؛ بنابراین بررسی تغییرات کاربری اراضی از نقش اساسی و مهمی جهت مطالعات زیستمحیطی برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف آشکارسازی و پیشبینی تغییرات کاربری اراضی دشت داراب با استفاده از مدل زنجیرهی مارکوف و سلولهای خودکار یاCA – Markov با کمک سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و تکنیک سنجشازدور (RS) انجام شد. بدینصورت که ابتدا با استفاده از تصاویر ماهوارهی لندست و بر اساس روش حداکثر درستنمایی، نقشههای طبقهبندی مربوط به سه دورهی زمانی مختلف شامل 1378-1368، 1388-1378 و 1398-1388 در هفت کلاس متفاوت تهیه شد. سپس با استفاده از دو نقشهی سالهای 1368 و 1388 بهعنوان نقشههای پایه و پیشرو و با ترکیب مدل زنجیرهی مارکوف و سلولهای خودکار نقشهی پیشبینی مربوط به سال 1398 تولید شد. در گام بعد، نقشهی پیشبینیشده سال 1398 با نقشهی واقعی مربوط به همان سال بر اساس میزان پارامترهای توافق و عدم توافق مورد ارزیابی قرار گرفت. درنهایت، پس از اطمینان از دقت مدل پیشبینی، نقشهی کاربری اراضی مربوط به سالهای 1368 و 1398 وارد مدل شده و نقشهی کاربری اراضی برای 10 سال آینده؛ یعنی سال 1408 پیشبینی گردید. مطابق با نقشهی تولیدشده، انواع کاربریها تغییرات و تبدیلات چشمگیری خواهند داشت؛ بهطوریکه از مساحت زمینهای زراعی به میزان 4/419 هکتار، از مساحت کوهها 8/8529 هکتار، از مساحت کاربری مراتع 9/4287 هکتار و درنهایت از مساحت منابع آب 88/270 هکتار کاسته خواهد شد. از سوی دیگر، به مساحت زمینهای بایر به میزان 6/11113 هکتار، به کاربری باغی 31/1926 هکتار و به کاربری مسکونی 08/459 هکتار افزوده خواهد شد.