دکتر محمدعلی فیروزی، مجید گودرزی، رضا زارعی،
دوره 3، شماره 12 - ( 4-1392 )
چکیده
این پژوهش با رویکردی متقابل و بر اساس الگوی رایج که ارتباطی منطقی بین کارآفرینی و گردشگری پایدار روستایی برقرار میکند، به بررسی توسعه کارآفرینی در محیطهای روستایی پرداخته است و به همین جهت روستای خارستان از توابع شهرستان بهبهان را به عنوان نمونه مورد بررسی قرار داده است. روش تحقیق در این پژوهش ترکیبی از روش های توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. روش جمع آوری اطّلاعات و دادهها به صورت اسنادی (کتابخانه ای) و میدانی (پرسشنامه) بوده که پس از تعیین شاخصها و متغیّرهای تحقیق، با استفاده از پرسشنامه، داده های لازم گردآوری شده است. در این مطالعه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، تعداد 130 نفر روستایی در سن فعّالیّت (15 تا 65 سال) با حدّاقل سطح سواد راهنمایی، مورد مطالعه واقع شدند. سپس با بررسی 5 معیار اصلی جهت بررسی ارتباط متقابل بین کارآفرینی و گردشگری پایدار روستایی، فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) مورد استفاده قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که کم تر از 10 درصد اهالی روستا با مهارتهای کارآفرینی آشنایی دارند. هم چنین با توجّه به خروجیهای نهایی تحلیل فرآیند سلسله مراتبی، میزان آشنایی با کارآفرینی و ایجاد زیرساختهای کارآفرینی، دو عامل مهم و تأثیر گذار در توسعه کارآفرینی در روستای خارستان میباشد.
محمدرضا دربان آستانه، حمید شایان، علی اکبر عنابستانی، حمداله سجاسی قیداری،
دوره 12، شماره 45 - ( 7-1400 )
چکیده
امروزه نوآوری اهمیت روزافزونی در توسعه و کارآفرینی جهان دارد و عامل مهمی در تولید ثروت و درآمد خصوصاً در کشورهای توسعهیافته محسوب میشود. نوآوری، نیروی محرکهی کارآفرینی و عامل ایجاد اشتغال مولد، بهرهوری منابع انسانی، رفاه اجتماعی و توسعه است. هدف از این پژوهش، تحلیل میزان اثرگذاری عوامل مؤثر بر نوآوری در فرآیند کارآفرینی شهرستان فاروج است تا با شناخت و تقویت عوامل اثرگذار گامی در مسیر توسعهی مناطق روستایی برداشته شود. برای رسیدن به هدف تحقیق، از روش تحقیق ترکیبی (توصیفی-تحلیلی) استفاده شده است. جامعهی آماری، کلیهی کارآفرینان و افراد نمونه و موفق در روستاهای شهرستان است که طی 10 سال بهعنوان باغدار و کشاورز نمونه بودهاند و به تعداد 63 نفر به صورت تمامشماری انتخاب شدهاند. روایی ابزار پژوهش با بهرهگیری از نظرات کارشناسان و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ (898/0=α) تأیید شد. به منظور تجزیهوتحلیل دادهها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی از نرمافزار spss و متناسب با مقیاس متغیرها از آزمونهای خی دو، فریدمن، همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج آمارهای توصیفی پژوهش مشخص میکنند که شاخص ویژگیهای فردی با آمارهی 3.37 و شاخص فرهنگی و قانونگذاری با آمارهی 3.29 بالاترین میانگین را بهعنوان شاخصهای ساختاری نوآوری روستایی دارد. نتایج آزمون فریدمن به منظور مقایسهی میزان تأثیر و اولویتبندی هر یک از شاخصهای مؤثر در نوآوری نشان میدهد که ویژگیهای فردی (با میانگین رتبهای 5.86) بالاترین اولویت و شاخص خارجی، کمترین اولویت را دارد. با توجه به نتایج همبستگی پیرسون مشخص شد بین شاخصهای فردی، آموزش و پژوهش، اقتصادی و زیرساختی با سطح کارآفرینی آنها رابطهی مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بر اساس نتایج حاصل از تحلیل مسیر شاخص فردی با ضریب تأثیر 0.334 و در مرتبهی بعد شاخص آموزش و پژوهش با ضریب تأثیر 0.238 و شاخص اقتصادی با ضریب تأثیر 0.131 بیشترین تأثیر را بر شکلگیری کارآفرینی روستایی دارند.