5 نتیجه برای سنجش از دور
عبدالله سیف، ملیحه محمدی ،
دوره 1، شماره 1 - ( 7-1389 )
چکیده
در ژئومرفولوژی برای تفکیک و شناسایی واحدهای شکلی ، روشهای متفاوتی وجود دارد. یکی از مهمترین آنها روش مبتنی بر نظریه سلسله مراتبی است. هدف اصلی در این مقاله شناسایی و تفکیک واحدهای شکلی زمین در پلایای گاوخونی و نمایش آنها بر روی نقشه ژئومرفولوژی براساس روش سلسله مراتبی است. برای تهیه نقشه ژئومرفولوژی، ساخت لایههای رقومی از جمله نقشهی واحدهای شکلی مناظر، نقشهی اطلاعات مواد مادری، واحد شکلی زمیننما و واحدهای ارضی ضروری است. در این راستا با تکیه بر قابلیت سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور واحدهای ژئومرفیک منطقهی مطالعاتی تفکیک و شناسایی شده؛ سپس براساس روش سلسله مراتبی روی نقشه ژئومرفولوژی نمادین گردید. پایگاه اطلاعاتی منطقه شامل نقشههای میان مقیاس توپوگرافی (1:25000، 1:50000)، نقشه زمینشناسی و تصویر ماهوارهای لندست 7 سنجنده ETM و... میباشد.
طبق نتایج به دست آمده در این تحقیق، پلایای گاوخونی یک چشمانداز ژئومرفولوژی است. این چشمانداز متشکل از واحدهای شکلی مناظر، زمیننما و واحدهای ارضی است. با تهیه نقشه ژئومرفولوژی و شناخت واحدهای شکلی میتوان گام مؤثری جهت ارزیابی قابلیت ارضی و شناخت مسایل مربوط به مدیریت محیط در سطح قلمروهای ژئومورفیک؛ از جمله منطقه مطالعاتی برداشت. همچنین قابلیت سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور میتواند برای رسیدن به اهداف این تحقیق مفید باشد.
سیـاوش شـایـان، محمد شریفیکیـا، غلامرضـا زارع،
دوره 2، شماره 5 - ( 7-1390 )
چکیده
شوریزایی پدیدهی مورفولوژیکی آشنا با نواحی کویری و حاشیهی کویری مانند ناحیهی گرمسار است. تغییرات در روند و دامنه این پدیدهی در سالهای اخیر، متأثر از اقدامات انسانی و تغییرات اقلیمی جریان زایشی آن را از پدیده به مخاطره متحول ساخته است. در این تحقیق با استفاده از منابع دادهای (سنجش از دوری، آزمایشگاهی، مشاهدهای و پیمایشی) به ارزیابی و تحلیل شوریزایی، در محدوده مخروطافکنه گرمسار پرداخته شده است. بدین منظور اقدام به ایجاد پایگاه داده مکانی در محیط GIS شده و پس از پردازش و تحلیل، روند و دامنه شوریزایی در اراضی و منابع آبی تبیین گردیده است؛ سپس عوامل شوریزایی مورد کنکاش و تحلیل قرار گرفت. یافتههای تحقیق عواملی همچون نزدیکی و مجاورت با گنبدهای نمکی، تغییر در جهت و شدت جریان عبوری آب سطحی و افزایش میزان تبخیر از طریق افزایش آبیاری سطحی و عموماً غرق آبی را به عنوان عوامل اساسی و محوری در ایجاد و تشدید این پدیده معرفی نمود. افزایش نرخ و دامنه شوریزایی، در سطح مخروطافکنه، طی دههی مورد بررسی از دیگر یافتههای تحقیق است که مؤید کاهش 4/1 وسعت اراضی با شوری کم و افزایشی به همین میزان در خصوص اراضی با شوری متوسط و عمدتاً زیاد است. شوریزایی در پهنهی مورد مطالعه به واسطهی موقعیت خاص و نوع کاربریهای مستقر در آن تهدیدی جدی به شمار رفته و به عنوان یک مخاطرهی محیطی برای این ناحیه و تا حدودی نواحی همجوار از جمله کلان شهر تهران ارزیابی میشود.
محمد شریفی کیا، زهره مظفری،
دوره 4، شماره 16 - ( 10-1393 )
چکیده
بندسارها،یکی از روش های سنتی متداول در مدیریت منابع آب و خاک نواحی بیابانی و نیمه بیابانی کشور است، که به منظوراستفاده بهینه از عوامل محیطی در متعادل کردن زیرساختهای طبیعی و اقتصادی بهره وری از زمین صورت می پذیرفته است. این تکنیک از قدیم الایام در نواحی واجد ریزش جوی محدود و عموما شدتی و برخوردار از توپوگرافی مساعد، متداول و مورد استفاده بوده است.این تحقیق با هدف استخراج خصوصیات فیزیکی بندسار و بستر جغرافیایی استقرار آن به منظور سنجش کارایی این تکینیک در مدیریت بهره وری بهینه از منابع آب و خاک صورت گرفته است. بدین منظور به کمک مدل رقومی ناهمواریها (DTM) تولید از داده راداری با دقت ارتفاعی 5 متر خصوصیات فیزیکی (ارتفاع تاج یا دیواره ، سطح اشغال، شیب محل استقرار و...) این سازه سنتی در نمونه های انتخابی (دشت بیرجند) استخراج شد. همچنین به کمک سری زمانی داده های سنجش از دوری اپتیکی اقدام به استخراج پارامترهای بافت ، شوری و رطوبت خاک در پهنه های تحت اشغال بندسارها گردیده یافته های به منظور سنجش کارایی این تکنیک با نواحی مجاور مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج تحقیق در بعد خصوصیات فیزیکی معرف استقرار بیش از 97 درصد بندسارها در عرصه های با شیب کمتر از 5 درجه و در مکانی خارج از محور اصلی مسیل است. همچنین یافته های تحقیق روشن ساخت که بافت خاک در عرصه های تحت اشغال بندسار سنگین تر از اراضی پیرامونی بوده که مقادیر آن با فاصله از مدخل ورودی آب رابطه معکوس دارد. یافته های حاصل از پردازش تصاویر موید تعدیل محسوس مقادیر شوری در بافت بهینه بندسار در مقایسه با نواحی پیرامونی است. افزایش شاخص NDVI در اراضی بندسار به نسبت اراضی پیرامونی موید فراهم آوری سطوح مناسب برای رشد گیاهان و رونق فعالیتهای زراعی در این عرصه است استقرار فضاهای تولید محصولات صنعتی (کوره های پخت آجر) در حاشیه نواحی واجد تراکم مناسب از بندساری به همراه تبیین تاثیر گذاری این سازه در افزایش جمعیت و پایدار سازی امکان حیات در این نواحی از دیگر یافته های تحقیق است.
پیمان حیدریان، کاظم رنگزن، سعید ملکی، ایوب تقی زاده،
دوره 5، شماره 17 - ( 7-1393 )
چکیده
چکیده
برای رسیدن به توسعه پایدار شهری و همچنین تصمیمگیری بهتر برای جهتدهی توسعه در آینده، بازبینی دائمی فرآیندهای دینامیک شهری با توجه به توسعه در گذشته و پیشبینی آن در آینده، اجتنابناپذیر است. هدف پژوهش حاضر، مدلسازی توسعه کلانشهر تهران با استفاده از مدل LCM در دوره 11 ساله 1385_1374 است. برای این منظور ابتدا، معیارهای موثر در این فرآیند از سازمانهای مربوطه جمعآوری، آنالیز و آمادهسازی شدند و نقشههای کاربری زمین از تصاویر ماهواره لندست با ضریب کاپای 765/0 برای هر نقشه استخراج گردید. سپس با استفاده از دادههای اتوکد سازمان نقشهبرداری و نقشههای موجود (2000/1) تا ضریب کاپای 885/0 بهبود داده شدند. در مرحله بعد صحتسنجی نقشهها و آشکارسازی تغییرات صورت گرفت. نتایج آشکارسازی تغییرات با ضریب کاپای 85/91 % نشان میدهد که بیشترین افزایش مساحت در مناطق ساختهشده (68/4603 هکتار) و بیشترین کاهش مساحت در زمین باز (47/4561 هکتار) رخ داده است. بر مبنای این تغییرات، 11 متغیر مستقل به عنوان ورودی مدل انتخاب شده و سپس، پتانسیل تبدیل کاربری و پیشبینی برای سال 1396، با استفاده از روش MLP و زنجیره مارکوف، مدلسازی شدند. مقایسه نتایج پیشبینی با جدیدترین دادههای زمینی و مطالعات گذشته نشان میدهد که نتایج تحقیق حاضر به واقعیتهای زمینی نزدیکتر است. همچنین نقشه پیشبینیشده گویای این است که بیشترین میزان توسعه در سال 1396 به ترتیب در بخشهای غرب و شرق کلانشهر تهران رخ میدهند.
مهدی هاتفی اردکانی، محمد حسین رضائی مقدم،
دوره 6، شماره 21 - ( 12-1394 )
چکیده
نیاز بشر به انرژی، پیوسته در حال افزایش و منابع انرژی فسیلی پایانپذیر در حال کاهش است. استفادهی بیرویه از منابع سوخت فسیلی با آلوده ساختن محیط زیست؛ حیات را در کرهی زمین تهدید میکند و از طرف دیگر با توجه به صعبالعبور بودن، و شرایط توپوگرافی نامساعد و عدم دسترسی برخی جادههای مناطق کوهستانی به شبکهی برق سراسری و یا هزینههای زیاد اجرای این سیستمها، انرژی خورشیدی بهعنوان یکی از انرژیهای تجدیدپذیر و رایگان از مهم ترین گزینههای جایگزین برای سوختهای فسیلی بهشمارمیآید. در این پژوهش کاربرد تصاویر ماهوارهای و GIS در امکانسنجی استفاده از انرژی خورشیدی برای تأمین سامانههای روشنایی بزرگراه زنجان – تبریز؛ با استفاده از الگوریتم SEBAL مورد بررسی قرار گرفته است. در این مقاله از دادههای طیفی سنجنده OLI و دادههای حرارتی سنجنده TIRS ماهواره لندست 8 در سال 2013 در مقیاس زمانی شش ماهه ( می تا اکتبر )، دادههای DEM منطقهی مورد مطالعه، نرمافزارهای Arc GIS ، ENVI و ERDAS IMAGINE استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان میدهد که منطقهی مورد مطالعه، به دلیل تنوع توپوگرافی از تابش خالص سطحی متنوع برخوردار است و امکان بهکارگیری سیستمهای فتوولتائیک خورشیدی جهت تأمین روشنایی بزرگراه زنجان – تبریز را تأیید میکند، و در بحث تعیین مهمترین عامل مؤثر بر تابش خالص دریافتی، الگوریتم SEBAL بیش ترین همبستگی را با جهت شیب و کم ترین همبستگی را با ارتفاع دارد.