8 نتیجه برای سنجشازدور
علی اکبر دماوندی، محمد رحیمی، دکتر محمد رضا یزدانی، دکتر علی اکبر نوروزی،
دوره 6، شماره 23 - ( 1-1395 )
چکیده
خشکسالی از جمله بلایای طبیعی است که سبب وارد شدن خسارات اقتصادی فراوانی خصوصاً در بخش جغرافیای کشاورزی و منابع طبیعی مناطق خشک میگردد. ارزیابی و پایش خشکسالی به دلیل ماهیت آرام و خزندهاش با مسائل و مشکلات فراوانی همراه است. رویکرد استفاده از شاخصهای مبتنی بر فناوری سنجشازدور به دلیل قابلیتهای مکانی و زمانی مناسب و نیز عدم وجود مشکلات روشهای نقطهای، درحالتوسعه و پیشرفت است. از جمله این شاخصها، شاخص شرایط درجه حرارت پوشش گیاهی (VTCI) است که بر اساس استفاده همزمان از NDVI و LST ایجادشده است؛ بنابراین در این تحقیق قابلیت شاخص VTCI در پایش مکانی خشکسالی مدنظر قرارگرفته است. برای این منظور، محصولات NDVI و LST سنجنده مودیس ماهواره ترا برای مردادماه سالهای 1379 تا 1393 دریافت شده و پس از انجام اصلاحات مکانی و زمانی لازم، برای ایجاد شاخص VTCI، مورد پردازش قرار گرفتند. بر اساس نتایج، سال 1385 دارای ضرایب رگرسیون بالاتری نسبت به سایر سالها بوده است (73/0=R2 برای لبهی گرم و 86/0=R2 برای لبهی سرد). در ادامه، شاخص VTCI مربوط به مردادماه هرسال بر اساس ضرایب رگرسیون همان سال استخراج و نقشهی VTCI منطقه به 5 کلاس تنش خشکسالی: شدید، متوسط، ملایم، نرمال و مرطوب طبقهبندیشده و درنهایت طبقات خشکسالی در طی این 15 سال با یکدیگر مقایسه شدند. نتایج حاصل نشان دادند که بیشترین درصد مساحت خشکسالی مربوط به طبقهی متوسط و کمترین درصد مربوط به طبقهی مرطوب بوده است. همچنین سالهای 1392 و 1390 دارای بیشترین درصد طبقهی شدید و مرطوب بودهاند.
رسول خوارزمی، علی اصغر عبداللهی، محمدرضا راهداری، منصور کارکن ورنوسفادرانی،
دوره 7، شماره 25 - ( 7-1395 )
چکیده
امروزه فنّاوریهای سنجشازدور و سامانهی اطلاعات جغرافیایی بهعنوان دو عنصر اصلی در پایش کاربری اراضی و تغییرات پوشش گیاهی مورد استفاده قرار میگیرد. بهکارگیری این روش بهعنوان یکی از منابع مهم دریافت اطلاعات مربوط به تغییرات سطح زمین، نقش مهمی را در مدیریت زیستبومها ایفا میکند. تحقیق حاضر باهدف بررسی روند تغییرات کاربری اراضی، پویایی پوشش گیاهی و گرایش زیستبوم تالابهای هامون هیرمند و هامون صابری دریک دورهی هفتساله صورت گرفته است. بدین منظور از تصاویر ماهوارهای لندست 7 در سال 2006 میلادی و لندست 8 در سال 2013 میلادی و در ماه آوریل استفاده شده است. پس از انجام تصحیحات لازم، با استفاده از روش طبقهبندی نظارتنشده و با تکیه بر خصوصیات طیفی پدیدهها در باندهای مختلف نقشهی کاربری اراضی منطقهی تهیه شد. بهمنظور بررسی درصد تغییرات کاربری اراضی، هر کدام از کاربریهای بهدستآمده در سال 2006 بهطور جداگانه بر روی نتایج طبقهبندی سال 2013 قرار داده شد و مقدار تغییرات هر کلاس در دورهی موردنظر به دست آمد. صحت روش به کار گرفتهشده با تکیه بر پژوهشهای میدانی انجامشده در سال 2010 میلادی که شاخص تعدیلکنندهی خاک (SAVI) را بهعنوان شاخصی با بالاترین ضریب همبستگی با ویژگیهای منطقهی معرفی میکند، مورد بازبینی قرار گرفت. نتایج بیانگر این است که استفاده از خصوصیات طیفی پدیدهها در این نوع طبقهبندی صحت قابلاعتمادی را ارائه میدهد. با توجه به نتایج بهدستآمده، کلاسهای پوشش گیاهی و آب کاهش چشمگیری را در دورهی موردمطالعه داشتند و بر مساحت کلاس اراضی بایر افزوده شده است که نشان از گرایش منطقهی موردمطالعه به سمت بیابانی شدن دارد. سیر قهقرایی زیستبوم هامون سبب چالشهای زیستمحیطی متعددی منجمله آلودگی ناشی از گردوغبار، از دست رفتن مشاغل وابسته به دریاچه همچون ماهیگیری و دامداری و نیز افزایش مهاجرت از این منطقهی شده است.
نعمت مال امیری، سید رضا حسین زاده، رویا خسروشاه آبادی،
دوره 7، شماره 27 - ( 1-1396 )
چکیده
این تحقیق به ارزیابی نظریه عدم تغییرات مکانی ریگزارها می پردازد. براین اساس ریگزارهای کشور با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست در طول 43 سال و تکنیک های سنجش از دوری مورد ارزیابی تغییرات مکانی قرار گرفتند. در این پژوهش نتایج روشن ساخت که ریگ ها به صورت تثبیت شده می باشند به طوری که ریگزار ها در سال مبدا (1973) وسعتی بیش از 35906 کیلومتر مربع را به خود اختصاص داده اند و سپس در سال 2016 نیز به همین اندازه وسعت داشته اند( 35173.5 کیلومتر مربع). با استفاده از تجزیه و تحلیل آمار بادها و ترسیم گلباد ایستگاههای پیرامونی ریگزار ها روشن گردید که بیشتر ریگزارها تحت تاثیر بادهای محلی چند جهته قرار دارند و وجود تپه های ماسه ای مرکب نتیجه همین امر است. همچنین تغییرات لبه های ریگ نیز با رویهم گذاری تصاویر ماهواری بررسی گردید که بر این اساس نیز لبه دارای تغییرات محسوسی نبوده و در برخی از موارد لبه ها به وسیله انسان دستکاری شده است علاوه بر این تحلیل نتایج آشکار کرد که 68% ریگ ها بر روی پهنه های کویری توسعه یافته اند که به دلیل افزایش خشکی محیطی می تواند باعث تغییر در ریگ ها گردد.. همچنین نتایج این پژوهش روشن ساخت که طرح هایی که مبتنی بر تثبیت ریگزارهای بزرگ صورت می پذیرد کارآیی لازم را نداشته زیرا به طور طبیعی ریگزارها در موقعیت مکانی خود تثبیت شده می باشند. با توجه به این نتایج برای جلوگیری از بروز خسارت های مربوط به تپه های ماسه ای باید به پیرامون ریگزارها توجه شود یعنی مناطقی که مسیر جابه جایی تپه های ماسه ای می باشند چون در مسیر حمل از مبدا به مقصد یا همان ریگزارها ، عوارض ماسه ای فعال مانند برخان ها اکثر خسارات را به بار می آورند.
غلامعباس فلاح قالهری، کاظم علی آبادی، مریم مقیسه،
دوره 8، شماره 30 - ( 10-1396 )
چکیده
یکی از مهمترین چالشهای زیستمحیطی بهوجودآمده در منطقهی خاورمیانه و ایران در سالهای اخیر، پدیدهی گردوغبار است. با توجه به اینکه نیمهی غربی کشور ایران در همجواری با بیابانهای بزرگی قرار دارد و بهطور مستمر گردوغبار این بیابانها، کشور ایران و خصوصاً نیمهی غربی آن را تحت تأثیر خود قرار میدهند و نیز اثرات نامطلوبی که این گردوغبارها بر محیطزیست و سلامت انسانها دارند؛ لذا هدف از این تحقیق، استفاده از روش ترکیبی(ماهوارهای- همدیدی) جهت شناخت هرچه دقیقتر این مخاطرهی محیطی در غرب و جنوب غرب ایران و در تاریخ 1 ژوئیهی 2008 است. در این تحقیق از تصاویر ماهوارهای ترا/مودیس برای رویداد گردوغباری 1 ژوئیهی 2008 غرب ایران و دادههای پایگاه اطلاعاتی سازمان نوا شامل: ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال، وضعیت فشار تراز دریا (SLP) و مؤلفههای مداری و نصفالنهاری باد از وبگاه NCEP، استفاده شده است. شاخصهای کمّی آشکارسازی گردوغبار بر روی تصاویر ماهوارهای مودیس شامل شاخص-های NDDI، BTD، BTDI و LRDI، شاخصهای بصری آشکارسازی گردوغبار شامل ترکیب رنگی کاذب و حقیقی و نیز الگوهای ترکیب رنگی کاذب میباشد. نتایج حاصل از اعمال شاخصهای کمّی آشکارسازی گردوغبار بر روی تصاویر مودیس نشان داد که ترکیب شاخصهای گردوغبار و ایجاد تصویر رنگی کاذب بهنحویکه بتواند مستقیماً مناطق تحت پوشش گردوغبار را بارزسازی کند، برای آشکارسازی گردوغبار ایران بر روی تصاویر مودیس دارای قابلیت کافی و مناسبی است. همچنین بررسی نقشههای همدید هوایی، برای روز 1 ژوئیه نشان داد استقرار یک سامانهی کمفشار بر روی عراق و جنوب خلیج فارس و تأثیر هماهنگ فرود عمیق بر فراز جو منطقه همزمان با تضعیف پرفشار آزور، زمینه مناسب را برای انتقال ریزگردها به جو منطقه فراهم میآورد.
نصرالله کلانتری، ایمان علی جانی، فرشاد علی جانی، حسن دانشیان،
دوره 9، شماره 35 - ( 1-1398 )
چکیده
رخداد خشکسالی دهساله از سال 1386 تا 1396 باعث رفتار کاملاً متفاوت آب زیرزمینی آبخوانهای کارستی ایلام – سروک در شمال خوزستان در دو منطقهی ایذه (با افت حدود 120 متر) و لالی (با افت حدود 20 متر) شده است. در این مقاله، میزان افت در آبخوانهای کارستی ایذه و دلیل کاهش آبدهی چاههای آهکی آن نسبت به آبخوان لالی، بر اساس رفتار هیدروژئولوژی آنها مورد مقایسه قرار گرفته است. دادههای سطح آب زیرزمینی در پنج حلقه چاه آهکی جمعآوری گردید و خطاهای مربوط مورد تصحیح قرار گرفتند. هیدروگراف عمق سطح ایستابی چاهها تهیه و افتهای میانگین سالانه و مجموع روند افتها در دو منطقهی ایذه مورد مقایسه قرار گرفته است. بهمنظور شناسایی دلیل اختلاف فاحش در افت سطح آب زیرزمینی در آبخوانهای موردمطالعه، خطوارهها با استفاده از موتور جستجوی تصاویر ماهوارهای Bing (تصویر ماهوارهای Landsat 8) در محیط ArcGIS استخراج گردید. بهطور میانگین میزان افت آبخوانهای کارستی شاویش و تنوش ایذه برابر با 129.1 متر و در تاقدیس گورپی لالی حدود 17 متر در دورهی دهساله خشکسالی است. علت اصلی اختلاف رفتار هیدروژئولوژی این دو منطقهی ایذه در لیتولوژی متفاوت سازندهای ایلام و سروک، ضخامت متفاوت لایهها و خاصیت شکنندگی متفاوت این دو سازند در دو منطقهی ایذه است که این باعث ایجاد آبخوان کارستی با پتانسیل خیلی خوب در لالی شده است.
سهیل رادیوم،
دوره 10، شماره 37 - ( 7-1398 )
چکیده
از طریق جمعآوری اطلاعات دقیق و مناسب از سطح زمینهای زراعی میتوان نسبت به مدیریت بهینهی مزرعه و افزایش بهرهوری تولید اقدام نمود. هدف از پژوهش حاضر، مکانیابی محل نصب سنسورهای اندازهگیری رطوبت خاک در سطح باغات پسته در شهرستان زرندیه است. بدین منظور، اطلاعات اولیهی موردنیاز از سطح باغ از طریق پردازش تصاویر ماهوارهای تهیه شد. سپس به کمک خوشهبندی این اطلاعات، کلاسهای تغییرات موجود در سطح باغ شناسایی گردید و در سطح هر یک از این کلاسها موقعیت سنسورها به نحوی انتخاب شد که بتواند حداکثر پوشش را در سطح باغ فراهم نماید. طبقهبندی اطلاعات سطح باغ 9 کلاس متفاوت، رطوبت و پوشش گیاهی را در سطح باغ آشکار کرد. نتایج نشان داد که در سطح هر یک از باغها با آبیاری غرقابی و قطرهای میتوان کلاسهایی با شرایط متفاوت را شناسایی کرد. بهعلاوه، نتایج نشان داده با استفاده از تصاویر ماهوارهای بهخوبی میتوان خلأ کمبود اطلاعات از سطح زمینهای کشاورزی را مرتفع نمود. همچنین از طریق مکانیابی مناسب سنسورها میتوان کلیهی تغییرات و نوسانات پارامترهای موردنظر در سطح باغ را اندازهگیری نمود. مکانیابی سنسورها مؤید آن است که این باغ حداقل به تعداد 9 سنسور رطوبت خاک برای برنامهریزی مناسب آبیاری نیاز دارد.
حسین اسمعیلی، سعید نگهبان،
دوره 11، شماره 43 - ( 1-1400 )
چکیده
تغییرات بدون برنامه و غیراصولی کاربری اراضی و پوشش زمین از چالشهای اساسی و مهم بسیاری از کشورها و مناطق مختلف کرهی زمین محسوب میشود که به نوبهی خود تأثیرات مخربی را بر روی منابع طبیعی بر جای میگذارد؛ بنابراین بررسی تغییرات کاربری اراضی از نقش اساسی و مهمی جهت مطالعات زیستمحیطی برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف آشکارسازی و پیشبینی تغییرات کاربری اراضی دشت داراب با استفاده از مدل زنجیرهی مارکوف و سلولهای خودکار یاCA – Markov با کمک سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و تکنیک سنجشازدور (RS) انجام شد. بدینصورت که ابتدا با استفاده از تصاویر ماهوارهی لندست و بر اساس روش حداکثر درستنمایی، نقشههای طبقهبندی مربوط به سه دورهی زمانی مختلف شامل 1378-1368، 1388-1378 و 1398-1388 در هفت کلاس متفاوت تهیه شد. سپس با استفاده از دو نقشهی سالهای 1368 و 1388 بهعنوان نقشههای پایه و پیشرو و با ترکیب مدل زنجیرهی مارکوف و سلولهای خودکار نقشهی پیشبینی مربوط به سال 1398 تولید شد. در گام بعد، نقشهی پیشبینیشده سال 1398 با نقشهی واقعی مربوط به همان سال بر اساس میزان پارامترهای توافق و عدم توافق مورد ارزیابی قرار گرفت. درنهایت، پس از اطمینان از دقت مدل پیشبینی، نقشهی کاربری اراضی مربوط به سالهای 1368 و 1398 وارد مدل شده و نقشهی کاربری اراضی برای 10 سال آینده؛ یعنی سال 1408 پیشبینی گردید. مطابق با نقشهی تولیدشده، انواع کاربریها تغییرات و تبدیلات چشمگیری خواهند داشت؛ بهطوریکه از مساحت زمینهای زراعی به میزان 4/419 هکتار، از مساحت کوهها 8/8529 هکتار، از مساحت کاربری مراتع 9/4287 هکتار و درنهایت از مساحت منابع آب 88/270 هکتار کاسته خواهد شد. از سوی دیگر، به مساحت زمینهای بایر به میزان 6/11113 هکتار، به کاربری باغی 31/1926 هکتار و به کاربری مسکونی 08/459 هکتار افزوده خواهد شد.
مهدی بروغنی، فهیمه میرچولی، مازیار محمدی،
دوره 12، شماره 47 - ( 1-1401 )
چکیده
پیشبینی کانونهای برداشت گردوغبار و تعیین عوامل مؤثر بر آن، برای اولویتبندی اقدامات مدیریتی و اجرایی به منظور مقابله با بیابانزایی ناشی از فرسایش بادی در مناطق خشک ضروری است؛ بنابراین، این کار با هدف ارزیابی کاربرد سه مدل یادگیری ماشین (ازجمله مدلهای جنگل تصادفی، گرادیان تقویتی و مدل افزودنی کلی) برای پیشبینی آسیبپذیری کانونهای گردوغبار طی سالهای 2005 تا 2018 در کویر مرکزی انجام شد. برای این منظور، ابتدا کانونهای گردوغبار در منطقهی مطالعاتی با استفاده از تصاویر ماهوارهای MODIS با استفاده از چهار شاخص شامل BTD3132،BTD2931 ، NDDI و متغیر D استخراج شدند و در نهایت 135 نقطه بهعنوان کانون گردوغبار شناسایی و در مدلسازی استفاده شدند. در این مطالعه برخی فاکتورهای مؤثر بر گردوغبار مانند کاربری اراضی، خاکشناسی، زمینشناسی، فاصله از آبراهه، شاخص تفاوت نرمالشدهی پوشش گیاهی (NDVI)، شیب زمین و اقلیم برای مدلسازی در نظر گرفته شدند. نتایج حاصل نشان داد که در میان الگوریتمهای استفاده شده، مدل گرادیان تقویتی با دقت 2/64 درصد، دقیقترین مدل و سپس مدل جنگل تصادفی با دقت 5/63 درصد و مدل افزودنی کلی با دقت 6/51 درصد در رتبههای بعدی قرار دارند. بهعلاوه، از میان فاکتورهای مورد بررسی، کاربری اراضی و خاکشناسی بهعنوان مؤثرترین عوامل بر آسیبپذیری گردوغبار شناسایی شدند. نتایج حاصل از این مطالعه میتواند اطلاعات ارزشمندی را به مدیران منطقهای و سیاستمداران برای شناسایی مناطق آسیبپذیر، اولویتبندی انجام فعالیتهای مدیریتی برای کنترل گردوغبار و نیز اتخاذ تصمیمهای مناسب برای کاهش پیامدهای منفی آن ارائه داده و به آنها برای مدیریت مناسبتر کمک نماید.