8 نتیجه برای زمان
فیروز مجرد، امان الله فتح نیا، سعید رجایی،
دوره 5، شماره 19 - ( 1-1394 )
چکیده
برنامهریزیهای مختلف کشاورزی، آبشناسی، معماری و انرژی تا حد زیادی وابسته به برآورد صحیح مقدار تابش خورشیدی است. اغلبِ مطالعات قبلی برای برآورد تابش خورشیدی از مدل آنگستروم که از مقادیر ساعات آفتابی بهعنوان ورودی خود استفاده میکند، و یا از معادلات رگرسیونی از طریق تأثیردادن عوامل و عناصر اقلیمی مؤثر در تابش استفاده کردهاند. در این تحقیق برای برآورد میزان تابش خورشیدی دریافتی در استان کرمانشاه از مدل بهینهشدۀ "برد و هولاستورم" با استفاده از دادههای روزانۀ ایستگاههای هواشناسی سینوپتیک استان در دورۀ زمانی 2009- 1990 با بهرهگیری از تمامی پارامترهای دخیل در تابش، از جمله طول روز، رطوبت، جرم جو، فشار هوا، آب قابل بارش، آلبدوی جو، مقدار جذب در جو و مقدار جذب بهوسیلۀ ازن استفاده شده و تغییرات فضایی ـ زمانی تابش حاصله تحلیل گردیده است. نتایج تحقیق نشان داد بین مقادیر تابش اندازهگیریشده با پیرانومتر و مقادیر برآوردشده توسط مدل اختلاف کمی وجود دارد که نشاندهندۀ توانایی مدل در برآورد تابش است. کمترین مقادیر تابش دریافتی ماهانۀ منطقه در ماههای ژانویه و دسامبر رخ میدهد که از 9 تا 13 مگاژول بر مترمربع در نقاط مختلف استان متغیر است. در فصل تابستان، مقدار جذب تابش بهوسیلۀ ازن بهدلیل کاهش جرم جو به-خصوص در مناطق مرتفع، کاهش مییابد و در مقابل، به مقدار تابش مستقیم و در نتیجه تابش کلی افزوده می-شود. بیشترین مقدار تابش دریافتی منطقه در ماه ژوئن اتفاق میافتد که از 32 تا 42 مگاژول بر مترمربع در نقاط مختلف متغیر است. در فصول پاییز و زمستان بهدلیل نقش تابش پراکنده، اختلاف تابش در مناطق مختلف استان کاهش مییابد.
سیروس جمالی،
دوره 5، شماره 19 - ( 1-1394 )
چکیده
چکیده این پژوهش توصیفی- تحلیلی تلاشی است برای ارزیابی جایگاه ملاحظات گونه- ریختشناسی شهری در طرحهای توسعهی شهری ایران. گونه-ریختشناسی یک حوزهی میان رشتهای است که به تحلیل و بررسی فرم شهرها بر اساس مطالعهی گونههای فضا و بنا میپردازد. تطبیق محتوای طرحهای کالبدی با مبانی گونه– ریختشناسی شهری، میزان توجه (یا عدم توجه) تهیه کنندگان این طرحها را به جنبههای شکلی شهر را آشکار خواهد ساخت. مفاد این طرحها به عنوان دستورالعمل تولیدِ فضا به ویژه از منظر برخورد با شکل محیط کالبدی اهمیت ویژه مییابد و ضرورت کنکاش برای تعیین جایگاه این مقوله را در میان مباحث و معیارهای اینگونه طرحها در قالب پژوهشهایی همچون پژوهش حاضر پیش میآورد. در این مقاله پس از مقدمهای کوتاه، مبانی نظری گونه-ریختشناسی به صورت مختصر و گزینشی طرح شده است. بنا به ماهیت پژوهش، از میان انبوه مقولات این حوزه، عناوین عمدهای چون مکاتب و ریشههای فکری-فلسفی این رشته به همراه گونهشناسی بافتهای شهری از منظر مدل فضا/زمانی برای سنجش با محتوای طرحهای کالبدی شهری گزین شده است. پس از اشارهای کوتاه به طرح های مصوب کلانشهر تبریز، در بخش بحث و تحلیل، محتویات طرحها مورد به مورد با اصول نظری گونه- ریختشناسی سنجیده شده است. این بررسی از پنج منظر، و مجموعا در 18 فقره به ابعاد گوناگون مساله و موارد نقصان میپردازد. اکثر مواردِ مطرح شده، برای بسیاری از شهرهای ایران نیز با تفاوتهایی قابل تعمیم است. نتایج این پژوهش بیتوجهی عمیق این طرحها و برنامهها به رویکرد گونه– ریختشناسانه به پیکرهی شهرها (به ویژه مورد مطالعه، تبریز) را آشکار میسازد و به جرأت میتوان گفت که منطق حاکم بر طرحهای توسعه از مفاهیم شکلی هیچگونه بهره و نشأتی نگرفته و بروزِ صوریِ آن کاملا اتفاقی است و بیشتر به صورت یک اجبار مطرح میگردد، تا یک انتخاب
عیسی پیری، مینا شیرمحمدی،
دوره 6، شماره 24 - ( 4-1395 )
چکیده
با سیطره معرفت شناسی کانتی و عقلانیت ابزاری در علوم اجتماعی و جغرافیای انسانی، تفسیر فضا بر بنیانهای مفهومی فیزیک جدید استوار شده است که عمدتاً مترادف با تجربه حسی و کالبدی و مکانِ استقرار سرمایه و بازتولید آن می باشد بنابراین از لحاظ تحلیلی بر اصول هندسه اقلیدسی تاکید دارند. این مقاله به دنبال طرح الگوی نااقلیدسی در برنامه ریزی شهری با توجه به مفاهیم بنیادین برنامه ریزی از جمله فضا و زمان است. این الگو مترتب بر نوع متفاوتی از مفهوم فضا است بنابراین ابتدا تحول هستی شناختی مفهوم فضا را بازنمایی کرده و ویژگیهای الگوی نااقلیدسی برنامه ریزی شهری را بر شمرده ایم. منظور از تحول هستی شناختی فضا، آشفتگی معرفت شناختی ناشی از دگرگونی عملکردی و آشکار شدن زوایای دیگری از وجود و ماهیت فضا است. بر خلاف گذشته هر شهروندی به طور همزمان در میان تار و پودی از فضاهای چند سطحی در مقیاس های عملکردی متفاوت همانند جهانی، منطقه ای، بین المللی و ملی و محلی به تجربه شهری می پردازد. هندسه اقلیدسی به بحث درباره سازمان یابی اشیا در فضای فیزیکی می پردازد در حالیکه الگوی نا اقلیدسی در برنامه ریزی بر فروپاشی نظم جهان اقلیدسی، هستی های پایدار و فروض متعارف اشاره می کند که بر درک ما از جهان طی دو سده گذشته سلطه داشته اند. الگوی نااقلیدسی در برنامه ریزی شهری به شدت هنجاری و مبتنی بر ارزشهاست. بنابراین معطوف الگویی غیر مهندسی از برنامه ریزی شهری است که تصمیم سازی و طرح های شهری را با دخالت و مشارکت اجتماعات محلی و شهروندان پیش می برد. در این فرایند الگوی سلسله مراتبی و از بالا به پایین که همراه و موازی با الگوی اقلیدسی برنامه ریزی است جای خود را به الگوی شبکه ای و از پایین به بالا می دهد.
فاطمه ساعدنیا، سید هادی حسینی، حسین قدرتی،
دوره 7، شماره 25 - ( 7-1395 )
چکیده
موضوع کیفیت زندگی بهخصوص در زمینهی شهری در سالهای اخیر توجهات زیادی را به خود جلب کرده و بهطور فزایندهای به موضوع تحقیقات مختلف تبدیل شده است. بر این اساس، هدف اصلی این تحقیق بررسی تفاوتهای فضایی کیفیت زندگی در شهر همدان است. با توجه به اهمیت جایگاه عدالت در ابعاد مختلف بر رضایتمندی شهروندان از کیفیت زندگی، مطالعهی چگونگی ارتباط میان عدالت فضایی و رضایتمندی شهروندان از کیفیت زندگی خود، از موضوعات دیگری است که موردمطالعه قرار خواهد گرفت. محدودهی موردمطالعه تمام نواحی شهر همدان که دربرگیرندهی 4 منطقه، 12 ناحیه و 75 محله است. با توجه به گستردگی محدودهی موردمطالعه، از میان محلات شهر همدان، 17 محله بهعنوان محلات منتخب برای مطالعه انتخاب گردیدند. روششناسی تحقیق، توصیفی زمینهیابی (پیمایشی) و همبستگی است و ازآنرو که تحقیق در یک محدودهی جغرافیایی خاص صورت میگیرد، میتوان آن را در زمرهی پژوهشهای موردی دانست. ابزار اصلی تحقیق پرسشنامهی محققساخته بر اساس پرسشنامهی استاندارد کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی است. بر اساس یافتههای پژوهش، امتیاز کلی کیفیت زندگی در محلههای موردمطالعه در شهر همدان برابر با 13/3 و بیشتر از حد متوسط است. همچنین یافتههای تحقیق گویای آن است که رابطهی معنیدار و مستقیمی میان بهرهمندی از عدالت فضایی (بهرهمندی از خدمات و امکانات شهری) و رضایتمندی از کیفیت زندگی در محلات موردمطالعه وجود داشته است.
سیدسعید سجادیان، محمدهادی فتاحی،
دوره 10، شماره 39 - ( 1-1399 )
چکیده
در این پژوهش، به منظور بررسی تأثیر بازههای کوتاهمدت و بلندمدت دادههای مشاهداتی بر کیفیت پیشبینی پارامترهای اقلیمی، با نرمافزار ریزمقیاسنمایی LARS-WG6 برای مدل EC-EARTH و سناریوی خوشبینانه RCP4.5 و سناریوی بدبینانه RCP8.5 و مدل HadGEM2-ES با سناریوی خوشبینانه RCP2.6 و سناریوی متوسط RCP4.5 و سناریوی بدبینانه RCP8.5 برای سه دورهی 20 سالهی آینده (2021-2040، 2041-2060، 2061-2080) پیشبینی صورت گرفت. سه دورهی آماری روزانه ایستگاه سینوپتیک سد درودزن شامل دورهی 30 ساله (2017-1988)، دورهی 20 ساله (2017-1998) و دورهی 18 ساله (2005-1988) استفاده شد که دورهی 18 ساله به وسیلهی بررسی روند دورهی 30 ساله و آنالیز فراکتال دادهها تعیین گردید که شامل الگوی کامل تکرار رویدادهای اقلیمی بارش، دمای حداقل و حداکثر بود. توانمندی مدل در شبیهسازی با توجه به دورهی پایه و مقادیر تولیدشده، سنجیده شد و توسط آزمونهای آماری MAD، MSE، RMSE بررسی گردید. تحلیل نتایج بهدستآمده به روشنی بیانگر تأثیر تغییر مقیاس زمانی بر دقت پیشبینیهای صورت گرفته بود؛ بهطوریکه دورهی زمانی 20 ساله کمترین خطا را بهویژه برای پارامتر بارش از خود نشان داد. به صورت کلی مشخص شد که مدل با دقت بسیار مناسب دمای حداقل و حداکثر را پیشبینی کرده و پیشبینی بارش با دقت کمتری همراه بوده است. پیشبینی مدلها تحت سناریوهای مختلف و بازههای زمانی متفاوت، افزایش دمای حداقل و حداکثر را نشان داد. همچنین طبق پیشبینیها ضمن افزایش میانگین سالیانهی بارش در سالهای آتی، الگوی بارش دستخوش تغییر خواهد شد؛ بهطوریکه در ماه آوریل، ژانویه و دسامبر افزایش بارش را شاهد خواهیم بود و از میزان بارش در ماه فوریه، کاسته خواهد شد.
حسین کریمزاده، ناهید رحیمزاده، زهرا شوکتی،
دوره 11، شماره 42 - ( 10-1399 )
چکیده
بیش از 20 میلیون نفر جمعیت در روستاهای کشور زندگی میکنند که اکثریت قریب به نزدیک آنها به حداقل خدمات بهداشتی و آموزشی جهت رفع نیازهای خود دسترسی ندارند. حتی در مکانهایی که چنین خدماتی وجود دارد، سطح خدماتدهی آنقدر ضعیف است که نمیتوان گفت نیازهای دسترسی آنها به این خدمات برآورده شده است. در سطح روستاهای شهرستان تبریز نیز ضعف دسترسی به خدمات آموزشی و بهداشتی مشکلاتی را برای مردم ایجاد کرده و ضمن طولانی کردن سفرها و افزایش زمان آنها، هزینهی افراد را نیز افزایش داده است. این تحقیق به منظور بررسی دسترسی فضایی و زمانی به خدمات بهداشتی و آموزشی در روستاهای بخش مرکزی شهرستان تبریز صورت گرفته است. روش مطالعه از نوع توصیفی-تحلیلی است که بر اساس آن، پس از تشکیل بانک اطلاعات مکانی از فضاهای درمانی و آموزشی در نرمافزار ArcGIS و با بهرهگیری از مدلهای برآورد دسترسی، وضعیت شاخصهای دسترسی دهستانهای بخش مرکزی شهرستان تبریز به هر یک از خدمات تعیین شد. نتیجهی تحلیل بیانگر عدم انطباق بین توزیع جمعیت و پراکنش خدمات آموزشی و بهداشتی است. بهعبارتیدیگر، روستاهای مرکزی و بزرگ دارای دسترسی بهتری نسبت به نواحی پیرامونی هستند اما به دلیل نبود خدمات کافی سطح پوشش ضعیفی دارند.
رسول ایمانی، رضا قضاوی، اباذر اسماعیلی اوری،
دوره 11، شماره 44 - ( 4-1400 )
چکیده
اطلاع از مقدار آب در دسترس آینده، یک گام بسیار مفید در تصمیمگیریهای مدیریتی است که کمک بالقوهای در بهرهبرداری بهینه و پایدار از منابع آبی موجود خواهد نمود. هدف از انجام این مطالعه، بررسی روند و پیشبینی بارندگی ماهانهی ایستگاه سینوپتیک منتخب استان اردبیل با استفاده از بهترین مدلهای سریهای زمانی است. در این مطالعه، بارندگی ماهانهی 5 سال آینده (2020 تا 2024 میلادی) در منطقهی موردمطالعه با استفاده از مدلهای مختلف سریهای زمانی خانوادهی ARIMA پیشبینی شد. در این پژوهش، از آزمون ناپارامتریک من-کندال به منظور اطمینان از وجود روند و از نمودار خودهمبستگی (ACF) نیز به منظور اطمینان از وجود تغییرات فصلی در سری زمانی استفاده گردید. پس از انتخاب بهترین مدل پیشبینیکننده بر اساس مقادیر پارامترهای مدل، معیار آکائیک و ضریب همبستگی مقادیر بارندگی ماهانهی 5 سال آینده (2020 تا 2024 میلادی) با استفاده از بهترین روش ایستاسازی و بهترین مدل پیشبینیکنندهی مربوط به آن، پیشبینی گردید. نتایج حاصل از آزمون من-کندال نشان داد که دادههای بارندگی ماهانهی ایستگاه سینوپتیک اردبیل در دورهی آماری موردمطالعه دارای روند کاهشی (6119/0-=Z) بوده، اما این روند در سطح اطمینان 95 درصد معنیدار نیست. بررسی دادههای بارندگی ماهانهی موردمطالعه نشان داد که خودهمبستگی معنیداری در تأخیرهای 12، 24، 36 و 48 ماهه وجود دارد. نتایج مربوط به بارندگی ماهانهی پیشبینیشده در 5 سال آینده (2020 تا 2024) با استفاده از بهترین روش ایستاسازی و بهترین مدل سریهای زمانی در ایستگاه سینوپتیک اردبیل نشان داد که مقدار بارندگی سالانه در 4 سال از 5 سال آینده نسبت به میانگین بارندگی 20 سال گذشته، بین 3 تا 17 درصد کاهش خواهد یافت که بیشترین کاهش مربوط به سال 2022 میلادی است. مقدار بارندگی فقط در سال 2023 معادل 3/0 درصد افزایش خواهد یافت.
زیور بلوچی، پیمان محمودی، محسن حمیدیانپور،
دوره 12، شماره 46 - ( 12-1400 )
چکیده
هدف اصلی این پژوهش، بررسی ویژگیهای مختلف خشکسالیهای محلی و منطقهای ایران بر اساس تئوری گردشها و شاخص بارش استانداردشده (SPI) است؛ بنابراین جهت رسیدن به این هدف، دادههای بارش سالانهی 63 ایستگاه همدید برای یک دورهی 30 ساله (2015-1986) از سازمان هواشناسی ایران دریافت شد. نخست بر اساس تئوری گردشها و شاخص SPI ویژگیهای خشکسالیهای محلی و منطقهای همچون درازای زمانی، کمبود تجمعی و شدت آنها استخراج شدند. تشخیص و تفکیک خشکسالیهای منطقهای مبتنی بر آستانهی فضایی بحرانی 30 و 50 درصد از مجموع مساحت ایران انتخاب شدند و بر این اساس، ویژگیهای خشکسالی ایران برای هر دو مقیاس با یکدیگر بررسی شدند. در مقیاس محلیِ پایشِ خشکسالیها با استفاده از تئوری گردشها مشاهده شد که این روش برای مناطقی با وسعت زیاد و دارای اقلیمهای مختلف در مقایسه با شاخص SPI نمیتواند بسیار مناسب باشد. در مقیاس منطقهای نیز نشان داده شد که استفاده از تئوری گردشها با آستانهی فضایی 30 درصد، ترکیب مناسبی برای پایش خشکسالیهای منطقهای ایران نمیباشند، لذا در مقایسه بین دو آستانهی فضایی 30 و 50 درصد کاملاً آشکار شد که آستانهی فضایی 50 درصد برای تئوری گردشها و شاخص SPI آستانهی مناسبی برای پایش خشکسالیهای منطقهای ایران است. از دیگر نتایج این مطالعه میتوان به این مهم اشاره داشت که درازی زمانی خشکسالیها در دورهی اول نسبت به دورهی دوم کوتاهتر بوده است و در مورد شدت خشکسالیها به نظر میرسد شدت خشکسالیها در دورهی دوم (2015-2001) نسبت به دورهی اول (2000-1986) کاهش داشته باشند.