فضاهای شهری بهعنوان عرصهی امکان و عاملیت و بستر کارکردهای اجتماعی در شهر محسوب میگردند. در این معنا فضا همواره واجد بالقوگیهایی است که میتواند بهواسطهی حضور افراد در آن فعلیت بیاید. فضاهای عمومی ازجمله پارکها میتوانند در مقامِ قلمروهای فراغت، افراد را از الزامهایی که در جریان روزمرگی وجود دارد، رها کرده یا حداقل برای مدتزمان کوتاه از جریانِ زمانی غالب در زندگی بیرون بکشد. البته که پیشنیازِ خروج از الزامهای نامبرده، نیازمند تغییر در آن منطقی است که زندگی روزمرهی ما را پیش میبرد. در این معنا فضای پارک دانشجو بهعنوان زمینهای برای افراد تلقی میگردد که علاوه بر تفاوتِ فضایی آن، ازنظر ضربآهنگ و جریانِ زمانی نیز از سایر فضاها متفاوت است. در پژوهش پیش رو در جایجای متن که سخن از فضا به میان میآید، مقصود «فضا بهمثابه برساختهای اجتماعی» است؛ بدین معنا که فضا صرفاً در معنای کالبدی آن مقصودِ پژوهش نیست؛ چراکه اگر فضا را چنین یکجانبه بفهمیم، نمیتوانیم حضور را بهعنوان عاملی برسازنده و برهمزننده در ارتباط با فضای موردمطالعه مفهومپردازی و صورتبندی کنیم. پژوهشِ حاضر با بهرهگیری از روششناسی کیفی تلاش میکند شاخصهای مؤثر بر ترجیحاتِ حضوری افراد را در فضای پارک دانشجو بهواسطهی مراجعه به میدان و مصاحبه با گروههای حاضر در فضا شناسایی و تحلیل کند. جریانِ مصاحبههای میدانی در حد 39 نفر به اشباع و کفایت نظری رسید. درنهایت، پس از شناسایی 21 شاخص ازجمله ضربآهنگ فضایی، خاصیت نگهدارندگی، آگاهی فضایی و حضور کنشمند و خاصیت ناپدیداری فضا به تحلیل آنها و چگونگی تأثیرگذاریشان بر حضور افراد در پارک پرداخته شده است.