33 نتیجه برای تحلیل
محسن حمیدیانپور، بهلول علیجانی، علیرضا صادقی،
دوره 1، شماره 1 - ( 7-1389 )
چکیده
شمالشرق ایران بعضی اوقات تحت تأثیر بارشهای شدید قرار گرفته و همین عامل باعث خسارات فراوانی میگردد. این مطالعه از طریق طبقهبندی الگوهای همدیدی مرتبط با بارشهای سنگین، به بالابردن درک ما از مکانیزمهای دینامیکی که چنین بارشهایی را تولید کرده کمک میکند. در این مطالعه یک روز بارش سنگین، روزی تعریف شد که کل بارش روزانه در حداقل 3 ایستگاه، برابر یا بیشتر از 15 میلیمتر ثبت شده باشد. بر این اساس 186 روز در ماههای اکتبر تا می سالهای 1970 تا 2006 انتخاب شدند. علاوه بر آن از میانگین روزانه ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال، فشار تراز دریا و مؤلفههای باد مداری (U) و نصفالنهاری (V) در تراز 500 و 850 هکتوپاسکال در روزهای وقوع بارشهای سنگین با تفکیک مکانی 5/2 درجه در شبکه مختصاتی 20-60 درجه شمالی و 70-20 درجه شرقی نیز استفاده شده است. جهت طبقهبندی دادههای ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال و استخراج الگوهای آن از روش ترکیبی کمی و کیفی بهره برده شده است. ابتدا تحلیل مؤلفههای اصلی با آرایه S بر روی ماتریس دادهها انجام شدند و به کمک آزمون غربالی 9 مؤلفه نخست - که 91 درصد واریانس دادهها را توجیه میکردند- انتخاب و به روش وریمکس چرخانده شدند. سپس روش خوشهبندی K-means به منظور طبقهبندی نمرات عاملی که از روش PCA بدست آمده بودند، بکار برده شد . همچنین با استفاده از روش دستی نقشههای 6 ساعتهی هر روز بارش، تا حداکثر 72 ساعت قبل از شروع بارش بررسی گردیدند. نتایج حاصله بیانگر آن است که سه نوع الگو در ریزش بارشهای سنگین منطقه مورد مطالعه موثر هستند: کمفشارهای سودانی، کم-فشارهای ترکیبی سودانی- مدیترانهای و کمفشارهای مدیترانههای. در بین این سه الگو، سنگینترین بارشها مربوط به الگوی سودانی است.
دکترابوالقاسم امیراحمدی، محسن عباس نیا،
دوره 1، شماره 1 - ( 7-1389 )
چکیده
پهنهبندی اقلیمی و شناخت مهمترین عوامل و عناصر تأثیرگذار بر هر ناحیه، یکی از راههای شناخت شناسنامهی اقلیمی نواحی است. برای دریافت شناخت صحیح و جامع از اقلیم استان اصفهان، پهنهبندی اقلیمی با روشهای نوین آماری مانند تحلیل عاملی و تحلیل خوشهای انجام شد. برای این منظور تعداد 25 متغیر اقلیمی از 12 ایستگاه هواشناسی استان انتخاب گردید. سپس طی فرایند میانیابی IDW ، ماتریس پهنهای دادهها به ابعاد 25×111 به دست آمد و مبنای ناحیهبندی قرارگرفت. بررسی اقلیم استان با روش تحلیل عاملی نشان داد که اقلیم استان ساختهی 5 عامل است، این عوامل به ترتیب اهمیت عبارتند از: عامل بارشی، عامل دمایی، عامل آسمان صاف و آفتابی، عامل بادی و غباری، عامل گرمایی و رطوبت. تحلیل خوشهای روی 5 عامل اقلیمی وجود 4 ناحیهی اقلیمی را در استان نشان داد. یافتهها حاکی از آن است که عوامل بارشی و دمایی به تنهایی نزدیک به 67 درصد رفتار اقلیمی را در استان تبیین مینمایند.
یوسف قویدل رحیمی،
دوره 1، شماره 3 - ( 1-1390 )
چکیده
در این پژوهش با استفاده از دادههای مختلف ایستگاهی و دادههای جو بالا، ابتدا ویژگیهای آماری موج گرمایی به وقوع پیوسته از روز 6 تیر تا 5 مرداد 1389 مورد بررسی قرار گرفته و سپس با استفاده از روش تحلیل خوشهای وارد، موج گرمایی مذکور از نظر شدت به 3 دوره گرم با 17 عضو و میانگین دمای بیشینه برابر با 17/37 درجه سانتیگراد، گرم شدید با 5 عضو و متوسط دمای بیشینه برابر با 2/38 درجه سانتیگراد و اَبَر گرم با 10 عضو و متوسط دمای بیشینه برابر با 28/39 درجه سانتیگراد طبقهبندی گردید. توزیع فضایی دمای بیشینه 2 متری بالای زمین نشان داد که منطقهی بیشینه دمای ایران در بازهی زمانی 13 تا 22 تیر ماه 1382، مناطق جنوب غرب و غرب ایران بهویژه ایستگاههای ماهشهر، دزفول، دهلران و قصر شیرین هستند. موج اَبَر گرم برای تحلیل سینوپتیک انتخاب گردید. نتایج حاصل از تهیه و تفسیر نقشههای سینوپتیک نشان داد که وجود یک کمفشار حرارتی بر روی شبه جزیره عربستان و اثرات ناشی از تسری و فعالیت و مهاجرت کمفشار مذکور به سمت ایران عامل اصلی گرمایش و گسیل موج اَبر گرم در دوره زمانی 13 تا 22 تیرماه 1389 بوده است. همچنین بررسی نقشههای سطوح میانی نشان از افزایش ضخامت جو در بازه زمانی بروز موج اَبَر گرم داشته و نشان میدهد که کل منطقه خاورمیانه و ایران تحت استیلای کامل پرفشار جنب حارهای قرار گرفته است. نقشههای مربوط به الگوی متوسط نقشههای ارتفاع ژئوپتانسیل در زمان وقوع موج اَبَر گرم حاکی از استقرار یک پر ارتفاع بسته، بر روی ایران دارد که در تراز 500 هکتوپاسکال ارتفاع آن به 5940 ژئوپتانسیل متر میرسد. پر ارتفاع مذکور در واقع پیچانهای است که در مسیر راهش از شمال آفریقا و شبه جزیره عربستان، درونش گرمای بیشتری انباشته شده و شرایط بسیار داغ و سوزانی را حاکم میسازد. مسیر فرارفت گرما و منبع تأمین گرمای موج اَبَر گرم و میزان فرارفت دمای روزهای مختلف نشان دهنده فرارفتی بودن موج اَبَر گرمایی به وقوع پیوسته در تابستان 1389 است. بروز موج گرمایی مذکور در ایران با اثرات نامطلوب بسیار شدید محیطی، اقتصادی- اجتماعی و بهداشتی همراه بوده است.
غــلامعلـی خمّــر، علی اسماعیلزاده کـواکی، علـی براتپـور ،
دوره 1، شماره 4 - ( 4-1390 )
چکیده
سرمایهی اجتماعی، از مقولات اجتماعی بسیار مهم است که همچون شاخصهای مهم اقتصادی از جمله تورم، تولید ناخالص ملی، میزان اشتغال و ... در میزان توسعه یافتگی کشورها نقش بزرگی را ایفا میکند. هدف از این مقاله، ارزیابی و تحلیل توزیع فضایی سرمایهی اجتماعی در سطح نواحی شهر قوچان است. روش تحقیق مطالعه حاضر، از نوع پیمایشی بوده، دادههای این پژوهش با استفاده از پرسشنامه و به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای به دست آمده است. جامعهی آماری، ساکنان نواحی پنجگانه قوچان میباشند که تعداد 200 نفر انتخاب گردیدند. همچنین برای ارزشگذاری و رتبهبندی نواحی از نظر میزان سرمایه اجتماعی از مدل تصمیمگیری (Topsis) استفاده گردید. براساس تحلیل صورت گرفته، نواحی پنجگانهی قوچان در سه سطح برخوردار، نیمه برخوردار(متوسط) و فرو برخوردار (محروم) قرار گرفتهاند. برای بررسی میزان سرمایهی اجتماعی در سطح شهر قوچان، 12 شاخص مورد بررسی از طریق مدل آنتروپی شانون وزندهی شده و سپس از تاپسیس به عنوان روش تصمیمگیری چند شاخصهای استفاده شده و در نهایت با استفاده از نرم افزار Arc GIS ، نقشه سطوح برخورداری نواحی شهر ترسیم شده است. نتیجهی حاصل از بررسی انجام شده، نشان میدهد که در میان نواحی شهری قوچان، سه ناحیه (یک، دو و پنج) محروم با ضریب اولویت 38/0 در پایین-ترین سطح برخورداری جای گرفتهاند. دومین سطح، ناحیه چهار است که دارای ضریب اولویت 53/0 است و سطح یک، ناحیه سه میباشد که با ضریب اولویت 77/0 از لحاظ شاخصهای مورد بررسی، بهترین وضعیت را در بین نواحی پنجگانه شهر قوچان دارا است.
دکتر عزت ا... قنواتی، ابـراهیم تقـوی مقـدم، مهدی مساحیخوراسکانی،
دوره 2، شماره 5 - ( 7-1390 )
چکیده
شهر سبزوار با جمعیتی معادل 230 هزار نفر یکی از شهرهای پر جمعیت شمال شرق کشور بعد از مشهد است که با تولید 140 تن زباله در روز، رتبه دوم تولید زباله در استان خراسان رضوی را به خود اختصاص داده است. با توجه به تاثیر مخرب این پسماندیها بر محیطزیست، از جمله آلودگی خاک، آلودگی آب، آلودگی منظر و .... یک پژوهش کل نگر وجامع لازم است تا بتواند با در نظر گرفتن همه جوانب و رعایت تک تک اصول زیست محیطی، بهترین مکان را برای دفن بهداشتی زباله تعیین کند. در این پژوهش ابتدا لایههای مورد نیاز ساخته شد، سپس با استفاده از روش کمی- کیفی تحلیل سلسله مراتبی و وزن دهی به پارامترهای مؤثر بر انتخاب محل دفن زباله، مناسبترین مناطق برای دفن زباله در قالب یک نقشه پهنهبندی تعیین و گزینههای پیشنهادی رتبهبندی گردید. همچنین با استفاده از روش کمّی Topsis نیز گزینههای مناسب جهت دفن پسماند جامد شهر سبزوار رتبهبندی شد. سپس جهت ارزیابی دقت روشهای به کار گرفته شده براساس معیارهای مؤثر در انتخاب مکان مناسب جهت دفن پسماند جامد شهری، هر کدام از گزینههای پیشنهادی در دو روش مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد گزینههای پیشنهادی روش Topsis به دلایل فاصله زیاد از محل تولید پسماند، قرارگیری در حاشیه محور ارتباطی تهران ومشهد و قرارگیری در مسیر باد غالب، فاقد شرایط لازم جهت احداث تاسیسات دفن پسماند میباشند. بر همین اساس مشخص گردید که اولویتهای تعیین شده در روش تحلیل سلسله مراتبی جهت دفن پسماند، مناسبتر میباشند.
بهلول علیجـانی، کـوهـزاد رئیس پـور،
دوره 2، شماره 5 - ( 7-1390 )
چکیده
طوفانهای گردوخاک از بزرگترین مشکلات جدّی محیطی در نواحی مشخصی از جهان هستند. در پژوهش حاضر که به منظور تحلیلآماری همدیدی طوفانهای گردوخاک منطقه سیستان براساس کدهای هواشناسی، طی دورهی (2008-1979) انجام پذیرفته، از آمار ساعتی سرعت و جهت باد ایستگاه همدید زابل و نقشههای جوی فشار، ارتفاع زئوپتانسیل، دما، الگوی هم جریان و خطوط هم سرعت و جهت باد در دو تراز سطح دریا و 850 هکتوپاسکال که به صورت میانگین روزانه تهیه شدهاند، استفاده شده است. براساس نتایج، هیچ یک از سالهای آماری فاقد طوفان گردوخاک نبودهاند. در میان فصول، تابستان طوفانخیزترین و زمستان کمطوفانترین فصل منطقه بوده ودر میان ماهها، ژوئن از بیشترین و دسامبر از کمترین فراوانی برخوردار بودهاند. نتایج حاصل از تحلیل همدیدی نشان داد: هنگام بروز طوفان گردوخاک در دورهی گرم سال، بر روی نقشهی فشار تراز دریا، با تقویت کم فشار موسمی هند، دو مرکز کم فشار فرعیتری در محدودهی جنوب پاکستان و جنوب افغانستان با فشار مرکزی کمتر از 1000 هکتوپاسکال بسته میشوند. در مقابل مرکز پرفشاری بر روی دریای خزر که عموماً فشار مرکزی آن بیش از 1020 هکتوپاسکال است مستقر میشود. در همین زمان تفاوت دمای سطح زمین منطقهی سیستان و دریای خزر حدود 20 درجه سانتیگراد میباشد. شیوفشاری و دمایی شدید بین دو منطقه، منجر به ایجاد بادهای شدید و طوفان گردوخاک میگردد. در تراز 850 هکتوپاسکال نیز یک مرکز چرخندی بر جنوب ایالت بلوچستان بسته شده و منطقهی سیستان توسط منحنی 1440 ژئوپتانسیل متر محدود شده است. در مقابل واچرخندی با منحنی 1540 ژئوپتانسیل متر بر روی دریای خزر بسته میشود که بیانگر همراهی جریانات این تراز از جریانات سطح زمین میباشد. در دورهی سرد نیز، هنگامی که پرفشار سیبری با فشار مرکزی بیش از 1040 هکتوپاسکال بر روی دریای خزر مستقر شود و منطقه سیستان به دلیل عدم حضور زبانههای پرفشار مذکور، از شرایط کم فشاری نسبت به پرفشار مذکور برخوردار باشد و در تراز 850 هکتوپاسکال نیز مرکز واچرخندی بر روی دریای خزر بسته شود. ریزش هوای سرد از پرفشار مذکور به منطقه، طوفان گردوخاک ایجاد مینماید. براساس پردازش تصاویر ماهوارهای، مهمترین منابع گردوخاک، بسترهای خشکیدهی هامونهای پوزک، صابری و شرق هامون هیرمند هستند.
عبـاسعلی ولـی، سیدحجت موسوی،
دوره 2، شماره 6 - ( 10-1390 )
چکیده
یکی از مهمترین راهکارهای مدیریتی مناطق خشک و نیمهخشک، شناخت و به کارگیری اصول محیطی حاکم بر رفتار ماسههای متحرک به ویژه تپههای برخانی است. برخانها یکی از رایجترین اشکال تراکم بادی بوده که از کنش متقابل جریان باد و بستر ماسه نشأت میگیرند. تحرک و پویایی این عوارض در مناطق تحت استیلا، کانون تهدید و بحران مراکز سکونتی و ارتباطی بوده و حجم رسوبات، شاخصی از میزان جابجایی آن محسوب میگردد؛ بنابراین دستیابی به میزان حجم برخان میتواند به عنوان شاخصی در جهت شناخت رفتار، نحوه عملکرد و تعیین وضعیت سیستم برخانی عمل نماید. هدف از این پژوهش مدلسازی برآورد حجم تپه-های برخانی جنوب کویر حاج علیقلی با استفاده از مولفههای مورفومتری آنها و از طریق روش تحلیل آماری رگرسیون غیرخطی ساده و چندگانه است. نتایج مدلسازی حاکی از ارتباط معنیدار توانی بین مولفههای عرض، طول، ارتفاع و مساحت با حجم برخان میباشد که حداکثر ارتباط معنیدار توانی بین حجم و مساحت برخان با ضریب تبیین 993/0 و انحراف معیار برآورد 169/0 وجود دارد. نتایج مدلسازی رگرسیون غیرخطی چندگانه نیز حاکی از روابط معنیدار پارامترهای مورفومتری برخان جهت محاسبه حجم آن میباشد که حداکثر ارتباط معنیدار حاصلضرب بین حجم با مولفههای مساحت و ارتفاع با ضریب تبیین 999/0 وجود دارد، بنابراین در صورت دستیابی به یکی از پارامترهای مورفومتری، میتوان حجم برخان را با استفاده از مدل-های توانی ارائه شده، برآورد کرد و در صورت دستیابی به دو مولفه، حجم برخان را از طریق مدلهای مناسب غیرخطی حاصلضرب با دقت بیشتری محاسبه نمود.
سیدهادی حسینی، حسین کریمزاده، محمد میره،
دوره 2، شماره 6 - ( 10-1390 )
چکیده
هدف اصلی این تحقیق، تحلیل سطح پایداری توسعه در شهر سبزوار میباشد. روششناسی تحقیق، رویکردی کمی ـ تحلیلی است. در بخش مبانی نظری و ادبیات موضوع از روش اسنادی استفاده گردید و از تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی نیز جهت تحلیل سطح پایداری بهره گرفته شد. در جهت تحلیل سطح پایداری توسعه شهر سبزوار، با بررسی مبانی نظری و ادبیات تحقیق و همچنین انجام مطالعات اکتشافی در سطح شهر سبزوار، در نهایت 58 شاخص انتخاب گردید که در قالب پنج بعد اصلی پایداری شهری شامل ابعاد محیطی، اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی و کالبدی دستهبندی گردیدند. بعد محیطی شامل 5 شاخص، بعد اقتصادی شامل 7 شاخص، بعد اجتماعی شامل 23 شاخص، بعد کالبدی شامل 19 شاخص و بعد مدیریتی شامل 4 شاخصمیباشد. یافتههای حاصل از تحقیق بیانگر این است که بیشترین ناپایداری از آن بعد مدیریتی با ضریب نهایی 234/0 و کمترین ناپایداری مربوط به بعد محیطی با ضریب نهایی 044/0 است. همچنین تلفیق ضرایب حاصل از مجموعه شاخصها حاکی از این است که این شهر درشرایط ناپایداری قرار دارد، بهطوری که ضریب نهایی پایداری برای گزینه کاملاً ناپایدار برابر با 356/0 و برای گزینه نسبتاً ناپایدار 243/0 میباشد، در حالی که این ضرایب برای گزینههای کاملاً پایدار و نسبتاً پایدار به ترتیب برابر با 123/0 و 122/0 است. بر این اساس به نظر میرسد که هرگونه برنامهریزی در جهت پایدار ساختن توسعه شهر سبزوار باید درگام اول مبتنی بر بهبود سازوکارهای نظام مدیریت شهری و به خصوص ایجاد مدیریت واحد شهری باشد. قطعاً بهبود نظام مدیریت و برنامهریزی شهری، تاثیرات شگرفی را بر بهبود و پایداری سایر ابعاد توسعه، برجای خواهد نهاد.
مهران مقصودی، علیاکبر شمسیپور، سیدهفاطمه نوربخش، مهدی یزدانپناه اسرمی،
دوره 2، شماره 7 - ( 1-1391 )
چکیده
گردشگری، امروزه یکی از مسائل مهم و موثر اقتصادی و یکی از عوامل برجستهی ارتباط اجتماعی و فرهنگی است. هدف از این پژوهش ارزیابی و یررسی برنامههای مدیریت گردشگری در منطقهی مرنجاب، واقع در جنوب دریاچهی نمک و مشخص نمودن مشکلات و موانع، اهداف و سیاستهای گردشگری منطقه، در راستای توسعه اکوتوریسم است. پژوهش حاضر، به بررسی و تجزیه و تحلیل نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها با استفاده از تکنیک مدیریت استراتژیک SWOT پرداخته و در نهایت، راهبردهای مناسب را ارائه کرده است. شرایط ویژهی ژئومرفولوژیکی و ژئوتوریسمیاز مهمترین توانمندیهای منطقه برای جذب گردشگر است. روش تحقیق حاضر تلفیقی از دو روش کتابخانهای و مطالعات میدانی است. در روش کتابخانهای علاوه بر متون مرتبط با موضوع، برخی از اطلاعات مورد نیاز، خصوصاً اطلاعات کمیاز طریق مراجعه به کتابخانهها وسازمانها جمعآوری شد. در روش مطالعات میدانی، جمعآوری اطلاعات، از طریق مشاهده مستقیم (عکس و فیلم)، مصاحبه و پرسشنامه انجام شد. در این راستا تعداد 10 پرسشنامه به روش دلفی پرشد، سپس با استفاده از مدل برنامه ریزی استراتژیک سوآت تجزیه و تحلیل شد. در نهایت عوامل داخلی و خارجی ارزیابی شدند و راهبردهای آنها استخراج شد. استخراج ماتریس داخلی و خارجی نشان داد که راهبردهای WO اولویت بیشتری برای اجرا دارند و نهایتاً این عوامل توسط ماتریس برنامهریزی راهبردی کمّی (QSPM) به ترتیب 1ـ احداث و بهبود وضعیت واحدهای اقامتی خدماتی، 2ـ ارائهی تبلیغات گسترده، 3ـ حفاظت از جاذبههای گردشگری، 4ـ ارتقای شبکه حملونقل منطقه، 5ـ تربیت نیروی متخصص با بهرهگیری از مراکز آموزش گردشگری کاشان 6ـ آشنا کردن مردم بومیبا فرهنگ گردشگری توسط مراکز آموزشی کاشان با هزینه دولتی ویا سرمایهگذاران، اولویتبندی شدند.
امیرحسین حلبیان، فرشته حسینعلی پورجزی، بیژن صابری،
دوره 2، شماره 8 - ( 7-1391 )
چکیده
سیل یکی از مخربترین بلایای طبیعی است که در طول تاریخ خسارت های زیادی را به مردم تحمیل کرده و میکند. از این رو، هدف غایی این مطالعه ی همدید، تبیین اندرکنش های کلیدی میان جو و محیط سطحی و به عبارتی کشف رابطه ی میان الگوی گردشی موجد بارش های سیل زا در منطقه ی قم به منظور پیش بینی وقوع رگبارهای منجر به سیل است. بدین منظور برای تحلیل همدید بارش های سنگین فروردین 1388 استان قم که پدیده ی سیل را به همراه داشت، با استفاده از رویکرد محیطی به گردشی، الگوهای گردشی ایجاد کننده ی بارش های سیل زا شناسایی شد و مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بارش های سیل زا در منطقه غالباً از ادغام دو سامانه ی کمفشار نشأت می گیرند: الف) کم فشارهای مهاجر همراه با جبهه از سمت شرق مدیترانه و ب) کم فشارهای منطقه دریای سرخ. در عین حال، الگوهای ضخامت جو، منطقه ی کژفشاری شدیدی را آشکار ساخت که ناشی از برخورد توده هوای سرد عرض های بالایی با هوای گرم و مرطوب نفوذی از سمت شمال آفریقا می باشد. تحلیل الگوهای تابع همگرایی شار رطوبت نیز نشان داد که بارش های سیل زا نتیجه ی شارش رطوبت از پهنه های آبی مدیترانه ی شرقی، دریای سرخ شمالی و خلیج فارس به منطقه ی قم و انباشت رطوبت در این پهنه است.
مسعود صفایی پور، هادی علیزاده،
دوره 3، شماره 11 - ( 3-1392 )
چکیده
بافتهای فرسوده شهری در کشور ما به عنوان نقطه آغاز رشد و تحوّلات شهری نشانگر تاریخ شهرهای و فرهنگ و بینش مردمان ما در طول دوره حیات شهر میباشند. این بافت-ها به علّت رواج رویکرد نوگرایی از اوایل قرن حاضر و عدم همخوانی با وضعیّت نوگرایی حاکم بر ساختوساز شهرها در اکثر شاخصهای کالبدی به عنوان بافتهای ناکارآمد و مسأله زا تلّقی گشته و مورد مداخلات کالبدی قرار گرفتهاند. یکی از راهکارهای اصلی شناخت مداخلات صحیح در راستای نگرش پایدار در بافتهای فرسوده شناخت نقاط ضعف و قوّت این بافتها به خصوص در زمینه شاخصهای کالبدی است. پژوهش حاضر«توصیفی تحلیلی» است. اهداف پژوهش، آگاهی از وضعیّت محلّات پنجگانه بافت فرسوده مرکزی اهواز بر اساس تقسیمبندی طرح تفصیلی بافت مربوط در شاخصهای چها-رگانهی کالبدی تراکم ساختمانی، نوع مصالح به کار رفته در بنا، کیفیّت ابنیّه و عمر بنا با 24 شاخص فرعی و میزان تأثیر این شاخصها در پایداری شرایط کالبدی بافت میباشد. جهت تحقّق اهداف یاد شده، دادههای به دست آمده برای شاخصهای منتخب کالبدی از طرح تفصیلی بافت فرسوده مرکزی اهواز بوده که با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی FAHP و مدل برازش رگرسیونی در محیط نرم افزار اس پی اس اس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافتههای پژوهش نشان میدهد: بر اساس انجام تجزیه و تحلیل فازی روی محلّات پنجگانه بافت به صورت جداگانه برای هر کدام از شاخصهای منتخب، محلّه CBD نسبت به سایر محلّات در زمینه شاخصهای پژوهش شرایط مناسبتری را به خود اختصاص داده است. هم چنین تحلیل این شاخصها در مدل برازش رگرسیونی در قالب نرم افزار اس پی اس اس جهت مشخص ساختن میزان تأثیر آن ها در پایداری کالبدی بافت تأثیرگذاری آن ها را در روند پایداری شرایط کالبدی بافت فرسوده اهواز نشان می دهد.
دکتر محمدعلی فیروزی، مجید گودرزی، رضا زارعی،
دوره 3، شماره 12 - ( 4-1392 )
چکیده
این پژوهش با رویکردی متقابل و بر اساس الگوی رایج که ارتباطی منطقی بین کارآفرینی و گردشگری پایدار روستایی برقرار میکند، به بررسی توسعه کارآفرینی در محیطهای روستایی پرداخته است و به همین جهت روستای خارستان از توابع شهرستان بهبهان را به عنوان نمونه مورد بررسی قرار داده است. روش تحقیق در این پژوهش ترکیبی از روش های توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. روش جمع آوری اطّلاعات و دادهها به صورت اسنادی (کتابخانه ای) و میدانی (پرسشنامه) بوده که پس از تعیین شاخصها و متغیّرهای تحقیق، با استفاده از پرسشنامه، داده های لازم گردآوری شده است. در این مطالعه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، تعداد 130 نفر روستایی در سن فعّالیّت (15 تا 65 سال) با حدّاقل سطح سواد راهنمایی، مورد مطالعه واقع شدند. سپس با بررسی 5 معیار اصلی جهت بررسی ارتباط متقابل بین کارآفرینی و گردشگری پایدار روستایی، فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) مورد استفاده قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که کم تر از 10 درصد اهالی روستا با مهارتهای کارآفرینی آشنایی دارند. هم چنین با توجّه به خروجیهای نهایی تحلیل فرآیند سلسله مراتبی، میزان آشنایی با کارآفرینی و ایجاد زیرساختهای کارآفرینی، دو عامل مهم و تأثیر گذار در توسعه کارآفرینی در روستای خارستان میباشد.
دکتر ناصر سلطانی، دکتر میرنجف موسوی، هادی سلامی،
دوره 3، شماره 12 - ( 4-1392 )
چکیده
از جمله چالشهای جدی در برابر توسعه گردشگری، رشد نامتوازن بین قابلیتها و پتانسیلهای گردشگری یک منطقه یا یک کشور با رشد بخش ارائه خدمات به گردشگران میباشد. هر منطقه ای با بسترهای مناسب بازاریابی (داخلی یا خارجی) و جاذبه های گردشگری فراوان، نیاز شدیدی به توسعه بخش ارائه خدمات در آن منطقه دارد. به عنوان مثال، استان آذربایجان غربی با برخورداری از جاذبه های فراوان اکوتوریستی، ژئوتوریستی و مکانهای تاریخی از یک سو و همجواری با بازارهای بین المللی، تنها قادر به جذب 8.3 درصد از گردشگران ورودی به استان در واحدهای اقامتی و پذیرایی خود می باشد. بدین منظور، این پژوهش درصدد کسب دیدگاههای فعالین بخش ارائه خدمات به گردشگران جهت تعیین ارجحیت نسبی شاخصها و راهبردهای توسعه بخش خدمات با استفاده از روش دلفی و فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) می باشد.
یافته های پژوهش نشان میدهد که جهت برخورداری از یک مقصد گردشگری و بازار گردشگری پویا و محصولات گردشگری پرطرفدار، عوامل متعددی تاثیرگذار هستند. در این مقاله، زیرساختها، امنیت، قوانین و مقررات، روابط خارجی، جاذبه های گردشگری، زیست محیطی، بازاریابی، نیروی انسانی به عنوان شاخصهای مهم از دیدگاه فعالین بخش خدمات انتخاب گردیدند. نتایج این پژوهش که متکی بر دیدگاه ارائهکنندگان خدمات در ارتباط با توسعه گردشگری میباشد، نشان میدهد که شاخصهای زیرساختها، امنیت، قوانین و مقررات، روابط خارجی، جاذبه-های گردشگری، زیست محیطی، بازاریابی، نیروی انسانی به ترتیب با ارجحیت نسبی 206/0، 167/0، 164/0، 113/0، 108/0، 092/0، 077/0، 073/0 در اولویتها اول تا هشتم قرار دارند. فاصله بالای شاخص زیرساختها به عنوان اولویت نخست با شاخصهای دوم و سوم (امنیت و قوانین و مقررات)، نشان دهنده اهمیت آن بُعد از توسعه گردشگری برای فعالین و ارائه کنندگان خدمات در استان آذربایجان غربی می باشد. در بُعد راهبردها نیز، وزن غالب راهبردهای پشنهادی برای شاخص زیرساختها مشهود میباشد.
اکبر کیانی، فرضعلی سالاری سردری، مریم بیرانوند زاده، هدایت اله درویشی،
دوره 4، شماره 13 - ( 9-1392 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف اولویّتبندی و تعیین راهبردهای امنیّت محیطی فضاهای شهر زابل با استفاده از مدل "فرآیند تحلیل شبکه" (ANP) تدوین شده است. روش تحقیق به کار گرفته شده، توصیفی ـ تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و بررسیهای میدانی می-باشد. محدوده مورد مطالعه شامل پنج فضای شهری در شش محلّه شهر زابل است. مهم ترین مسایل مرتبط با شاخصهای کالبدی و کارکردی فضاهای شهر مطابق شاخصها و تئوری پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیط CPTED از طریق بررسیهای پیماشی در شهر زابل استخراج گردید. مدل ANP مبتنی بر امنیّت محیطی فضاهای شهر زابل شامل 3 خوشه (معیار/گروه) و 15 گزینه (نود/زیرگروه) با استفاده از نرمافزار Super Decisions تولید شد. نتایج نشان میدهد؛ بیشترین و بالاترین اولویّت جهت توجّه به مسایل امنیّت محیطی فضاهای شهر زابل مربوط به نودهای "کارکرد فرهنگی-اجتماعی" (با امتیاز نرمال شده 0.539 در خوشه شاخص عملکردی/کارکردی مؤثّر بر امنیّت فضاهای شهری)، "فشردگی بافت" با امتیاز نرمال شده 0.353 در خوشه شاخص مکانی/کالبدی و گزینه "بازار مرکزی شهر" با امتیاز نرمال شده 0.349 در خوشه فضاهای عمومی شهر در خوشههای پانزدهگانه دارای رتبه و امتیاز بیشتری نسبت به سایر گزینهها در هر خوشه است. در این راستا، اولویّتهای توسعه فضاهای شهری برای هر کدام از محدودههای مورد بررسی تعیین گردید.
مهدی اسدی، دکتر علیرضا انتظاری، مهندس الهه اکبری،
دوره 4، شماره 14 - ( 12-1392 )
چکیده
محدودیت ذخایر انرژی فسیلی در جهان و افزایش سطح مصرف انرژی، همواره بشر را برای جایگزین کردن منابع انرژی جدید به چالش کشیده است. در این بین، باد به عنوان یکی از مظاهر انرژیهای نو از جایگاه ویژهای برخوردار است. منطقه شمال شرق ایران با توجه به وضعیت توپوگرافی و موقعیت نسبی خود یکی از مناسبترین مکانها برای احداث مزارع بادی میباشد. لذا، در این پژوهش برای تعیین مکانهای مناسب جهت احداث مزارع بادی در استانهای خراسان رضوی و شمالی، معیارها و زیر معیارهای مختلفی مد نظر قرار گرفت و با توجه به اهمیت تلفیق اطلاعات، فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای وزندهی به لایهها انتخاب و به کمک نرمافزار Expert choice پیادهسازی گردید. از نرمافزار Arc GIS، به منظور تحلیل فضایی و همپوشانی لایهها استفاده شد. پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات، استانهای خراسان رضوی و شمالی از نظر قابلیت احداث مزارع بادی به چهار سطح عالی، خوب، متوسط و ضعیف تقسیم گردیدند. در نهایت نتایج حاصل نشانگر آن است که سیستم اطلاعات جغرافیایی به عنوان یک سیستم حمایتی تصمیم-گیری، میتواند هم در آمادهسازی دادهها و هم در مدل کردن اولویتها و نظرات کارشناسان در رابطه با عوامل مختلف بسیار کارآمد باشد و طراحان را در انتخاب مکان مناسب جهت احداث مزارع بادی یاری کند. در این تحقیق، 7 منطقه با اولویت احداث مزارع بادی، با در نظر گرفتن همپوشانی و انطباق نقشههای محدودیت و مکانیابی، مساحت مناطق دارای اولویت، شرایط اقلیمی و نیز بازدید میدانی تعیین گردیدند که این مناطق به ترتیب، تربت جام، گلمکان، نیشابور، سبزوار، بجنورد و فردوس میباشند.
یوسف قویدل رحیمی، محمد رضایی،
دوره 4، شماره 15 - ( 3-1393 )
چکیده
در پژوهش حاضر به تعیین آستانه دمایی و تحلیل الگوهای سینوپتیک دماهای ابرگرم منطقهی جنوب شرق ایران پرداخته شده است. برای این کار پس از اخذ دادههای حداکثر دمای روزانهی دوره گرم سال (ژوئن تا سپتامبر) 9 ایستگاه سینوپتیک واقع در جنوب شرق ایران در یک دورهی آماری 24 ساله (1986-2009)، مقادیر بالاتر از 99 درصد دماهای فرین بیشینه یا 1 درصد بالایی به عنوان آستانهی تفکیک دماهای ابرگرم تعیین شد. بر اساس توزیع احتمال آماری گاما، دمای 36/42 درجه سانتیگراد و بالاتر با احتمال رخداد 1 درصد در طی دورهی آماری مورد مطالعه آستانهی تعیین روزهای ابر گرم برای مجموع ایستگاهها مد نظر قرار گرفت و بر اساس آستانهی مذکور 30 روز توام با دمای ابر گرم برای تحلیل سینوپتیک شناسایی گردید. جهت شناسایی الگوهای گردشی مولد روزهای ابر گرم، ماتریسی به ابعاد 30 روز در 943 گره از دادههای فشار سطح زمین و تراز 500 هکتوپاسکال در مختصات جغرافیایی 0 تا 100 درجهی طول شرقی و 15 تا 70 درجهی عرض شمالی تشکیل گردید. ابتدا جهت تعیین الگوی متوسط روزهای ابر گرم، نقشه های میانگین سی روزه ترسیم و مورد تحلیل قرار گرفت. الگوی به دست آمده حاکی از نفوذ سامانهی کم فشار حرارتی گنگ در سطح زمین و حاکمیت پرفشار جنب حارهای آزور در تراز 500 هکتوپاسکال بر روی جنوب شرق کشور میباشد. برای شناسایی الگوهای گردشی متمایز در روزهای شاخص، با استفاده از روش تحلیل خوشهای وارد بر روی ماتریس مذکور، و پس از اعمال برش دو خوشهای روزهای منتخب، نقشههای مربوطه ترسیم شد. نتایج نشان داد که علیرغم تفکیک روزها به دو خوشهی مجزا، تفاوت بارزی بین این الگوها با الگوی سی روزه مشاهده نمی شود. بنابراین می توان تنها الگوی موثر بر رخداد روزهای ابرگرم جنوب شرق ایران را استقرار کم فشار حرارتی گنگ در سطح زمین و حاکمیت پرارتفاع جنب حارهای آزور در تراز 500 هکتوپاسکال ذکر کرد. الگوی ضخامت جو در طی روزهای ابرگرم نشانگر استقرار بیشینهی ضخامت جو به میزان 5945 متر بر روی منطقهی مورد مطالعه است که نشان دهنده استقرار توده هوای گرم بر روی منطقهی مورد مطالعه می باشد.
عذرا خسروی، سید رضا حسین زاده، محمد خانه باد،
دوره 5، شماره 17 - ( 7-1393 )
چکیده
بازسازی هیدرولوژی سیلابهای قدیمی و مطالعه آثار و شواهد آنها میتواند به عنوان کلید مهمی در شناخت رفتار هیدرولوژیکی رودخانهها و همچنین اقلیم مؤثر بر آنها مورد استفاده قرار گیرد. در این مطالعه ابتدا با بازدیدهای دقیق، سایتهای رسوبی آبراکد مورد شناسایی قرار گرفته و سپس با استفاده از تحلیلهای چینهشناسی در محل، نمونههای رسوب برای مطالعه دقیق تر و انجام آزمایشهای مربوطه به آزمایشگاه انتقال داده شد و آنالیز-های مربوط به رسوبات آبراکدی مانند پارمترهای آماری و ویژگیها و منشأ رسوبات مشخص شد سپس جهت برآورد حداکثر سطح سیلاب با توجه به ارتفاع رسوبات آبراکدی و شواهد داغاب سیلاب، پس از نقشهبرداری از مقاطع عرضی و طولی کانال رود در سایتهای نمونه، حداکثر اوج سیلاب در منطقه مدلسازی شده که دبی اوج بر اساس دو سایت نمونه رسوبات آبراکدی 25/554 و 24/540مترمکعب و براساس داغاب سیلاب 43/624 متر مکعب برآورد شده است.
مرضیه ملک، محسن کلانتری،
دوره 5، شماره 17 - ( 7-1393 )
چکیده
سطحبندی نواحی گردشگری معیاری برای تعیین مرکزیت و همچنین تعیین زیرساختهای مورد نیاز و تعدیل نابرابری بین نواحی است. در همین راستا تشکیل سلسله مراتبی از نواحی گردشگری که بتواند چارچوب مؤثری برای توزیع گردشگر و ارائه خدمات مناسب و کارکرد مطلوب داشته باشد ضروری است. تحقیق حاضر که از نوع کاربردی است با ترکیبی از روشهای توصیفی، تطبیقی و تحلیلی انجام گرفته است. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی توزیع فضایی زیرساختهای گردشگری در شهرستان خور و بیابانک و سطح بندی جاذبههای گردشگری در این شهرستان است. اطلاعات مورد نیاز به روش اسنادی و میدانی گردآوری شده است. برای تحلیل الگوی فضایی از آزمونهای مرکز متوسط و بیضی انحراف معیار و روش تخمین تراکم کرنل استفاده شده است و جهت تحلیل تناسب الگوی استقرار شبکهی راه و زیرساختهای ارتباطی با توزیع جاذبههای گردشگری مدل تحلیل سلسله مراتبی AHP به کار گرفته شده است. یافتههای پژوهش حاکی است که توزیع جاذبههای گردشگری با توجه به پهنای متعادل بیضی و استقرار نقطه مرکز متوسط در نزدیکی مرکز جغرافیایی شهرستان خور و بیابانک، تا حدی متعادل است. بررسی الگوی استقرار زیرساختهای ارتباطی و توزیع فضایی جاذبههای گردشگری نشان میدهد با کم شدن مساحت پهنههای رتبهبندی زیرساختهای ارتباطی از میزان جاذبههای گردشگری کاسته میشود. توزیع جاذبههای گردشگری در شهرستان خور و بیابانک با الگوی فضایی پراکنش زیرساختهای ارتباطی و شبکهی راه تناسب ندارد و این موضوع نیازمند توجه ویژه است.
عیسی جوکار سرهنگی، سمیه فخرالدین،
دوره 5، شماره 20 - ( 4-1394 )
چکیده
مقدمه مخروطافکنهها به عنوان یکی از عوارض ژئومورفیکی مناطق خشک و نیمه خشک محسوب میشوند که نتیجهی عملکرد جریانهای شدید آب در گذشته و حال میباشند و از این نظر میتوان آن را در زمره مواریث اقلیمی کواترنر در نظر گرفت. دریو در سال 1873 میلادی واژه مخروطافکنه را برای نخستین بار مورد استفاده قرار داد. سپس بررسیها در مورد مخروطافکنهها، از سوی سازمان زمین شناسی امریکا در نیمه دوم قرن نوزدهم انجام گرفت. در ابتدای دهه 1960تحقیقات در زمینه مخروطافکنه و بررسی فرآیندهای کنترل کننده گسترش مخروطافکنهها جنبه تحلیلهای کمی به خود گرفت. بطور کلی مخروطافکنهها در بسیاری از نقاط جهان بدلیل داشتن شرایط مناسب، موقعیت خوبی برای استقرار سکونتگاهها و مراکز استقرار انسانی، از دورههای پیش از تاریخ تاکنون فراهم کردهاند. این مورد یعنی توسعهی استقرارگاهها بر روی مخروطافکنهها، محدود به دوره ی پیش از تاریخ و تاریخی نیست، بلکه در حال حاضر نیز بسیاری از مراکز جمعیتی و کاربریهای مختلف فعالیتهای انسانی، برروی مخروطافکنهها شکل گرفتهاند. در کشور ایران که بسیاری از سکونتگاههای شهری وروستایی و فعالیتهای مربوطه در سطوح مخروط افکنه استقرار یافتند، ضرورت مطالعه و شناخت مخروطافکنهها بیشتر احساس میشود به ویژه در دامنه جنوبی البرز واقع دراستان سمنان که مخروط افکنه های گوناگون، متعدد و متفاوت وجود دارد اهمیت و ارزش این گونه بررسیها آشکارتر است. از این رو، در این تحقیق سعی شده است با انتخاب تعداد زیادی از حوضههای آبی و مخروطافکنههای وابسته به آنها در دامنهی جنوبی البرز در استان سمنان، ارتباط کمی بین 10 ویژگی هندسی حوضههای آبی با ابعاد مخروطافکنههای وابسته به آنها مورد بررسی قرار گیرد. مواد و روشها قلمرو مکانی این تحقیق مخروطافکنههای دامنهی جنوبی البرز واقع در استان سمنان میباشد. محدودهی مورد مطالعه از 34 درجه و 13 دقیقه تا 37 درجه و 20 دقیقه عرض شمالی و از 51 درجه و 51 دقیقه تا 57 درجه و 3 دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار گرفته است. منطقه مورد مطالعه متشکل از تعداد زیادی مخروطافکنه مجاور هم میباشد که تعداد 44 مخروط افکنهی قابل شناسایی در دامنههای جنوبی البرز به همراه 44 حوضه آبی آنها انتخاب شده است. در این تحقیق، از فرایند تحلیل سلسله مراتبی که جزو مدلهای چند معیاره تصمیم گیری است برای بررسی تاثیر ویژگیهای هندسی آبخیزها و اولویت بندی عوامل موثر استفاده گردید. جهت دستیابی به هدف مورد نظر محدوده مخروطافکنهها با استفاده از عکسهای هوایی 1:25000 همراه با بازدیدهای میدانی تعیین شد. فرآیند تحلیل سلسه مراتبی از پرکاربردترین مدلهایی تصمیم گیری چند شاخصه است که توسط فردی عراقی الاصل به نام توماس ال ساعتی در دهه 1980 پیشنهاد شد. در این روش ابتدا به منظور تعیین ارجحیت عوامل مختلف و تبدیل آنها به مقادیر کمی از قضاوتهای شفاهی (نظر کارشناسی) استفاده میشود. در این تحقیق برای تعیین درستی وزن دهی به هر عامل و به منظور انجام مقایسه از روش همبستگی استفاده شده است. ضریب همبستگی ابزاری آماری، برای تعیین نوع و درجه رابطهی یک متغیر کمی با متغیر کمی دیگر است. این روش، یکی از معیارهای مورد استفاده در تعیین همبستگی دو متغیر است. ضریب همبستگی شدت رابطه و همچنین نوع رابطه (مستقیم یا معکوس) را نشان میدهد. این ضریب بین ۱ تا ۱- است و در صورت عدم وجود رابطه بین دو متغیر، برابر صفر است. نتایج و بحث روابط بین مخروطافکنهها و ویژگی هندسی آبخیزها به لحاظ تاثیر آنها بر رفتار هیدرولوژیکی آن، در مطالعات مربوط به مخروطافکنهها مورد توجه می باشد. علت اصلی توجه به موضوع این است که ویژگیهای هندسی حوضهها در تعیین ابعاد مخروطافکنهها و تحول آنها نقش بسیار مهمی را ایفا میکند. نتایج حاصل از بررسی روابط بین مساحت مخروط-افکنههای دامنه جنوبی البرز در استان سمنان با ویژگیهای هندسی حوضههای آبی آنها نشان می دهد که که وزن معیارهای 10 گانه مساحت، شیب، ضریب شکل، ارتفاع، محیط، طول حوضه، تراکم زه کشی، طول کل آبراهه،شیب آبراهه اصلی و طول حوضه به ترتیب 337/0، 190/0، 134/0، 091/0، 075/0، 055/0، 043/0، 032/0، 024/0، 018/0، است. بنابراین نتیجه گرفته می شودکه اثر مساحت حوضه در تشکیل مخروط افکنه بیش از سایر ویژگی های هندسی حوضه های آبی بوده است، و طول حوضه، دارای کمترین تاثیر در تشکیل و گسترش مخروط افکنه های این منطقه را داشته است. نتیجه گیری نتایج نشان میدهد همبستگی بین ویژگیهای حوضهها و مخروطافکنهها در منطقه مورد مطالعه دارای تفاوت چشمگیری می باشند، به طوری که برخی از همبستگیها بالا و برخی بسیار پایین هستند. عوامل موثر به ترتیب شامل مساحت، طول کل آبراهه، محیط حوضه، طول آبراهه اصلی، طول حوضه، ارتفاع حوضه، شیب آبراهه اصلی، شیب حوضه، ضریب شکل و در نهایت تراکم زهکشی با ضرایب 969/0، 935/0، 927/0، 913/0، 891/0، 465/0، 299/0، 197/0، 176/0 و 061/0 در تشکیل مخروطافکنههای منطقه مورد مطالعه دارای اهمیت می باشند. در این روش مساحت حوضه بیشترین تاثیر را در ابعاد مخروطافکنههای این منطقه داشت است.
بهلول علیجانی، محمد رضایی، فرزانه جعفری، فرشاد پژوه،
دوره 5، شماره 20 - ( 4-1394 )
چکیده
هرگونه تغییر در عناصر اقلیمیرا میتوان در تغییر الگوهای فشار جستوجو کرد. در این پژوهش با نگرش گردشی به محیطی، اثر تغییرات الگوهای ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال بر دمای ماه ژانویهی مطالعه شدهاست. بهاین منظور، دادههای ماه ژانویهی ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال و دمای سطح زمین در یک دوره آماری 50 ساله (1961-2010) از مرکز پیشبینیهای محیطی گرفتهشد. در گام بعد همبستگی مقادیر استاندار شدهی دادههای مذکور نشانداد که بیشترین ارتباط بین دمای سطح زمین و ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال در منطقهی جنوب غرب کشور با ضریب 82/0 و کمترین با 59/0 در شمال غرب کشور قرار دارد. سپس به منظور کاهش حجم دادهها و استخراج الگوهای اصلی با ایجاد ماتریسی به ابعاد 24(تعداد نقاط در گسترهایران) در 50 ( تعداد سالها)، تحلیل مؤلفههای اصلی با آرایه S روی ماتریس مقادیر استاندارد شدهی ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال اعمال، و 4 مؤلفه حاصل گردید و به روش وریمکس (Varimax) چرخانده شد. در هر یک از 4 الگوی یاد شده انطباق بسیار خوبی بین ناهنجاری ارتفاع تراز 500 هکتوپاسکال با ناهنجاری دما ملاحظه گردید. بهگونهای که کاهش ارتفاع ژئوپتانسیل منجر به کاهش دما و پدیدآیی ژانویهیهای سردتر شدهاست؛ بهعبارتی دیگر، شکلگیری پشتهی ضعیف و افزایش ارتفاع ژئوپتانسیل و عدم ریزش هوای سرد عرضهای بالا، ژانویهیهای گرمتری را به وجود آوردهاست. از نتایج جالب توجه میتوان بهاین نکته اشاره کرد که وجود جریانات مداری در تراز 500 هکتوپاسکال در الگوی دوم، نوعی ناهنجاری منفی برای جنوب شرق ایران به حساب میآید که منجر به بروز ژانویهیهای سردتر در این منطقه شدهاست.