24 نتیجه برای ایران
محسن حمیدیانپور، بهلول علیجانی، علیرضا صادقی،
دوره 1، شماره 1 - ( 7-1389 )
چکیده
شمالشرق ایران بعضی اوقات تحت تأثیر بارشهای شدید قرار گرفته و همین عامل باعث خسارات فراوانی میگردد. این مطالعه از طریق طبقهبندی الگوهای همدیدی مرتبط با بارشهای سنگین، به بالابردن درک ما از مکانیزمهای دینامیکی که چنین بارشهایی را تولید کرده کمک میکند. در این مطالعه یک روز بارش سنگین، روزی تعریف شد که کل بارش روزانه در حداقل 3 ایستگاه، برابر یا بیشتر از 15 میلیمتر ثبت شده باشد. بر این اساس 186 روز در ماههای اکتبر تا می سالهای 1970 تا 2006 انتخاب شدند. علاوه بر آن از میانگین روزانه ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال، فشار تراز دریا و مؤلفههای باد مداری (U) و نصفالنهاری (V) در تراز 500 و 850 هکتوپاسکال در روزهای وقوع بارشهای سنگین با تفکیک مکانی 5/2 درجه در شبکه مختصاتی 20-60 درجه شمالی و 70-20 درجه شرقی نیز استفاده شده است. جهت طبقهبندی دادههای ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال و استخراج الگوهای آن از روش ترکیبی کمی و کیفی بهره برده شده است. ابتدا تحلیل مؤلفههای اصلی با آرایه S بر روی ماتریس دادهها انجام شدند و به کمک آزمون غربالی 9 مؤلفه نخست - که 91 درصد واریانس دادهها را توجیه میکردند- انتخاب و به روش وریمکس چرخانده شدند. سپس روش خوشهبندی K-means به منظور طبقهبندی نمرات عاملی که از روش PCA بدست آمده بودند، بکار برده شد . همچنین با استفاده از روش دستی نقشههای 6 ساعتهی هر روز بارش، تا حداکثر 72 ساعت قبل از شروع بارش بررسی گردیدند. نتایج حاصله بیانگر آن است که سه نوع الگو در ریزش بارشهای سنگین منطقه مورد مطالعه موثر هستند: کمفشارهای سودانی، کم-فشارهای ترکیبی سودانی- مدیترانهای و کمفشارهای مدیترانههای. در بین این سه الگو، سنگینترین بارشها مربوط به الگوی سودانی است.
سید ابوالفضل مسعودیان،
دوره 1، شماره 2 - ( 10-1389 )
چکیده
در این پژوهش از دادههای روزانهی دمای 663 ایستگاه اقلیمی و همدید کشور، در بازهی زمانی 1/1/1340 تا 11/10/1383. بهرهبرداری شده است. به کمک روش زمین آماری کریگینگ، دادهها روی پیکسلهای 15×15 کیلومتر درونیابی شدند. به این ترتیب آرایهای به ابعاد 7187×15992 تشکیل شد. برای شناسایی روزهای فرین سرد از نمایهی انحراف بهنجار شدهی دما (NTD ) بهره بردیم، سپس دادهها برحسب مقدار این نمایه و گسترهی حاکمیت سرما (NTD<0) مرتب شد و 500 روز اول که شرط NTD<-2 را تأمین میکرد به عنوان نمونه انتخاب شد. سرانجام یک آرایه به ابعاد 7187×500 تشکیل شد. انجام تحلیل خوشهای به روش وارد بر روی این آرایه نشان داد که ایران را میتوان از نظر سرماهای فرین به شش ناحیه بخش کرد. آرایش جغرافیایی این نواحی نشان میدهد که همسایگی با تودههای بزرگ آب و موانع کوهستانی در منطقهبندی نواحی دمای فرین سرد ایران نقش بازی میکنند. از سوی دیگر آرایش جغرافیایی این نواحی بازتاب دهندهی مسیرهای نفوذ هوای بسیار سرد به ایران است.
حمید نظری پـور ، محمود خسـروی ، سیـد ابوالفضل مسعودیان،
دوره 1، شماره 3 - ( 1-1390 )
چکیده
ایران در کمربند خشک عرض میانه قرار گرفته که متوسط بارش آن 250 میلیمتر بوده و از تغییرات زمانی و مکانی شدید برخوردار است. رویدادهای بارشی با تدوام کوتاه، یکی از مشخصههای مناطق خشک بوده که در ایران نیز ملموس است. هرچند بارش ایران تدوامی بین 1 تا 45 روز داشته و از تغییرات زمانی ـ مکانی شدید نیز برخوردار است اما بیشینه بارش و روزهای بارشی ایران توسط بارشهای تدوام کوتاه تأمین میگردد؛ بنابراین رخداد بارشهای تدوام طولانی، یک رویداد فرین تلقی میگردند که از تغییرپذیری شدیدی نیز برخوردارند. با توجه به اهمیت بارش بهویژه در تأمین منابع آب ایران، بررسی نقش تداومهای متفاوت بارش در تأمین آن ضروری میباشد؛ بنابراین فهم اینکه هر تداوم بارش، چه سهمی از روزهای بارشی و مقدار بارش گستره ایران را تولید مینماید، ضروری است. برای بررسی الگوهای فضایی اهمیت تداوم بارش در پهنه ایران از پایگاه داده بارش ایران با آرایش زمان ـ مکان استفاده گردیده است. در این پایگاه داده مشاهدات روزانه بارش از 01/01/1340 تا 10/10/1383 با فواصل 15 کیلومتر بر روی 7187 یاخته موجود است. ابتدا، تدوامهای مختلف بارش، متوسط مقدار بارش و روزهای بارشی در سری زمانی هر یاخته برآورد و سپس سهم تداومهای مختلف بارش در تأمین روزهای بارشی و مقدار بارش هر یاخته نیز محاسبه گردیده است. حاصل نسبت سهم هر تداوم در تأمین مقدار بارش هر یاخته به سهم همان تداوم در تأمین روزهای بارشی همان یاخته، میزان اهمیت آن تداوم را مشخص مینماید. نتایج این بررسی نشان داد که اهمیت تداومهای بارش در گسترهی ایران دارای الگوهای فضایی متفاوت میباشند. بارشهای با تدوام یک تا هفت روز، تقریباً در تمام گسترهی ایران و بارشهای با تدوام بزرگتر تنها در برخی از قسمتهای ایران رخ دادهاند. با افزایش تدوام بارشها، سهم آنها در تشکیل روزهای بارشی ایران به شدت کاهش مییابد. بر خلاف آن، افزایش تداوم بارشها، سبب کاهش تأمین بارش تمام گستره ایران نمیگردد. با افزایش تداوم بارش، سهم آنها در تأمین روزهای بارشی ایران به شدت کاهش مییابد؛ بهگونهای که بیشینه روزهای بارشی کُل ایران و بیشینه بارش بخش بزرگی از ایران توسط بارشهای با تداوم یک روزه، تأمین میگردد. با این وجود، سهم بارشهای با تداوم یک روزه در تأمین روزهای بارشی و بارش نیمهی شرقی ایران پُررنگتر است. در مقابل، با افزایش تداوم بارشها، روزهای بارشی و بارش ایران با الگوهای فضایی متفاوت کاهش مییابند. سهم تأمین بارش در مرکز و جنوب شرق ایران با افزایش تداوم بارش به شدت کاهش مییابد، اما در غرب و شمال غرب ایران این شرایط برعکس میباشد. در برخی مناطق پُربارش نیمه غربی و شمالی ایران، افزایش تداوم بارش با افزایش سهم آنها در تأمین بارش همسو بوده و در سایر مناطق پُربارش کاهش سهم تأمین بارش توسط تداومهای مختلف بارش تدریجی است. بنابراین الگوهای فضایی متفاوتی از سهم تأمین روزهای بارشی و مقدار بارش ایران توسط تداومهای مختلف بارش پدید میآید که نشانگر الگوهای فضایی اهمیت آنها در گستره ایران است. اهمیت بارشهای با تداوم یک روزه، الگوی فضایی خاصی را نشان نمیدهد و مهمترین تداوم بارش ایران، کم اهمیتترین تداوم بارش نیز محسوب میگردد. افزایش تداوم بارشها با افزایش میزان اهمیت آنها در ایران همسو بوده و الگوهای فضایی متفاوتی را ایجاد مینمایند. میزان اهمیت بارشهای با تداوم کوتاه (1 تا3 روز) در نیمه شرقی و میزان اهمیت بارشهای با تداوم طولانی (بیشتر از سه روز) در نیمهی غربی ایران بیشینه میباشد.
یوسف قویدل رحیمی،
دوره 1، شماره 3 - ( 1-1390 )
چکیده
در این پژوهش با استفاده از دادههای مختلف ایستگاهی و دادههای جو بالا، ابتدا ویژگیهای آماری موج گرمایی به وقوع پیوسته از روز 6 تیر تا 5 مرداد 1389 مورد بررسی قرار گرفته و سپس با استفاده از روش تحلیل خوشهای وارد، موج گرمایی مذکور از نظر شدت به 3 دوره گرم با 17 عضو و میانگین دمای بیشینه برابر با 17/37 درجه سانتیگراد، گرم شدید با 5 عضو و متوسط دمای بیشینه برابر با 2/38 درجه سانتیگراد و اَبَر گرم با 10 عضو و متوسط دمای بیشینه برابر با 28/39 درجه سانتیگراد طبقهبندی گردید. توزیع فضایی دمای بیشینه 2 متری بالای زمین نشان داد که منطقهی بیشینه دمای ایران در بازهی زمانی 13 تا 22 تیر ماه 1382، مناطق جنوب غرب و غرب ایران بهویژه ایستگاههای ماهشهر، دزفول، دهلران و قصر شیرین هستند. موج اَبَر گرم برای تحلیل سینوپتیک انتخاب گردید. نتایج حاصل از تهیه و تفسیر نقشههای سینوپتیک نشان داد که وجود یک کمفشار حرارتی بر روی شبه جزیره عربستان و اثرات ناشی از تسری و فعالیت و مهاجرت کمفشار مذکور به سمت ایران عامل اصلی گرمایش و گسیل موج اَبر گرم در دوره زمانی 13 تا 22 تیرماه 1389 بوده است. همچنین بررسی نقشههای سطوح میانی نشان از افزایش ضخامت جو در بازه زمانی بروز موج اَبَر گرم داشته و نشان میدهد که کل منطقه خاورمیانه و ایران تحت استیلای کامل پرفشار جنب حارهای قرار گرفته است. نقشههای مربوط به الگوی متوسط نقشههای ارتفاع ژئوپتانسیل در زمان وقوع موج اَبَر گرم حاکی از استقرار یک پر ارتفاع بسته، بر روی ایران دارد که در تراز 500 هکتوپاسکال ارتفاع آن به 5940 ژئوپتانسیل متر میرسد. پر ارتفاع مذکور در واقع پیچانهای است که در مسیر راهش از شمال آفریقا و شبه جزیره عربستان، درونش گرمای بیشتری انباشته شده و شرایط بسیار داغ و سوزانی را حاکم میسازد. مسیر فرارفت گرما و منبع تأمین گرمای موج اَبَر گرم و میزان فرارفت دمای روزهای مختلف نشان دهنده فرارفتی بودن موج اَبَر گرمایی به وقوع پیوسته در تابستان 1389 است. بروز موج گرمایی مذکور در ایران با اثرات نامطلوب بسیار شدید محیطی، اقتصادی- اجتماعی و بهداشتی همراه بوده است.
غـلامعلی مظفـری ، علی هــاشمی، فرشاد صفرپور،
دوره 1، شماره 4 - ( 4-1390 )
چکیده
مالاریا یکی از بیماریهای بومی ایران است که از زمانهای قدیم در این کشور شیوع داشته. شیوع و انتشار این بیماری تحت تاثیر مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به ویژه شرایط محیطی است. در این مطالعه رابطهی بین تغییرات سالانهی موارد بروز بیماری مالاریا و شاخص SOI برای ایران طی سالهای 2007-1990 و نیز تغییرات ماهانه موارد بروز بیماری مالاریا و شاخص SOI برای شهر چابهار طی سالهای 1382 تا 1387 مورد بررسی قرار گرفته است. برای انجام این تحقیق، مقادیر بارش سالانه کشور طی یک دوره آماری 18 ساله ( 2007-1990) و بارش ماهانه و سالانه ایستگاه چابهار طی دوره آماری 6 ساله (1387-1382) به ترتیب از سایت سازمان هواشناسی کشور و ایستگاه هواشناسی شهر چابهار اخذ گردید. دادههای مربوط به شاخص نوسان جنوبی (SOI) به صورت ماهانه و سالانه طی دوره آماری مورد مطالعه نیز از طریق سایت سازمان ملی اقیانوسی و اتمسفری جمعآوری شد. نتایج نشان داد که رخداد نوسان جنوبی با فاز منفی (النینو) که توام با افزایش ریزشهای جوی در سطح کشور است، با کاهش موارد بروز بیماری مالاریا همراه است و در سالهایی که فاز مثبت (لانینا) بهوقوع میپیوندد، موارد بروز مالاریا افزایش نشان میدهد. ولی این وضعیت در شهر چابهار برعکس است و تغییرات ماهانه شاخص نوسان جنوبی و موارد بروز مالاریا در این شهر نشان داد که فاز منفی نوسان جنوبی با کاهش بارش و فاز مثبت آن با افزایش مقادیر بارش همراه است. در نتیجه فاز منفی شاخص نوسان جنوبی با افزایش موارد بروز بیماری (اوج بروز بیماری در سال 1382مصادف با شدیدترین خشکسالی در چابهار) و فاز مثبت آن با کاهش موارد بروز بیماری مالاریا در شهر چابهار همراه است.
عبّـاس مفیدی، سجّـاد جعفری،
دوره 2، شماره 5 - ( 7-1390 )
چکیده
در این تحقیق به منظور تبیین علل وقوع توفانهای گرد و غباری تابستانه درجنوب غرب ایران و منابع اصلی گرد وغبار آنها، ساختار گردش منطقهای جو مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا با بهرهگیری از دادههای ساعتی میزان دید در 8 ایستگاه هواشناسی واقع در استانهای خوزستان و ایلام، تعداد 30 مورد توفان فراگیر برای یک دوره زمانی شش ساله (2003ـ 1998) استخراج شد. سپس با بهرهگیری از دادههای شبکهبندی شده NCEP/NCAR و شاخص آیروسل سنجنده TOMS ویژگیهای دینامیکی و همدیدی هریک از توفانهای گرد و غباری از دو روز قبل از وقوع توفان تا زمان اوج در مقیاس6 ساعته مورد بررسی قرار گرفت. تعیین منابع اصلی گرد و غبار برای هر یک از توفانهای گرد وغباری نیز با بهرهگیری از مدل لاگرانژینی HYSPLIT و با استفاده از روش ردیابی پسگرد به انجام رسید.
نتایج تحقیق بیانگر آن است که پرفشار عربستان و زبانهی کم فشار زاگرس بیش از هر مؤلفهی گردشی دیگری در شکلگیری توفانهای مقیاس منطقهای در منطقهی خلیج فارس و جنوب غرب ایران نقش دارند. در بررسی الگوهای همدیدی توفانهای گرد و غباری، سه الگوی زوجی، ناوهی موج غربی و پرفشار به عنوان الگوهای همدیدی اصلی در زمان وقوع توفانها تعیین گردید. در این میان الگوی زوجی خود به دو الگوی تابستانه و الگوی انتقالی تقسیم میگردد. بهطور کلی در الگوی زوجی، بدنبال تقویت و گسترش جنوب سوی واچرخند ترکمنستان، شیو افقی باد در ترازهای زیرین جو افزایش مییابد که در ادامه با افزایش گردش چرخندی در زبانهی کم فشار زاگرس همراه میگردد. این فرآیند در یک پسخور مثبت ضمن تقویت همزمان زبانهی کم فشار زاگرس و پرفشار عربستان شکلگیری یک جت تراز زیرین موسوم به باد شمال را در منطقه همشارش دو سامانه در پی دارد. در پی استقرار چنین الگویی، باد شمال نقش مهمی در وقوع توفانهای گرد و غباری تابستانه در جنوب غرب ایران دارد. در الگوی ناوهی موج غربی به جهت گسترش و نفوذ ناوهای بر غرب خاورمیانه و شکلگیری یک منطقه گردش چرخندی/ کمفشار بر شمال عراق و استقرار همزمان پرفشار عربستان بر جانب جنوبی آن، یک شیو افقی شدید باد در امتداد نصفالنهاری با جریانات شرق سو از جانب عراق به سمت جنوب غرب ایران همراه میگردد. نهایتاً در الگوی پرفشار به سبب قرار گرفتن یک سامانه پرفشار بر روی منطقهی جنوب غرب ایران، گرد و غبار از مرکز کم فشاری که در غرب سامانه پرفشار قرار گرفته، به داخل سامانه منتقل شده و از طریق پرفشار در سطح منطقه نزول یافته و پخش میگردد. خروجیهای مدل HYSPLIT نشان میدهد که بهطور کلی منابع اصلی غبار برای توفانهای گرد و غباری جنوب غرب ایران محدودهای در حدفاصل مرکز تا شمال عراق، شرق سوریه تا شمال عربستان میباشد. بررسی مسیرهای انتقال ذرات در توفانهای گرد و غباری از وجود یک جت تراز زیرین خبر میدهد که موجب انتقال افقی ذرات گرد و غبار در یک لایه کم عمق گردیده و از پخش عمودی آن در لایههای بالاتر جو جلوگیری میکند. مقایسه بین الگوها همچنین آشکار ساخت که الگوی پرفشار از محدودترین و کوچکترین منطقهی انتقال ذرات برخوردار است. در عین حال در الگوی زوجی تابستانه ذرات گرد و غبار اساساً یک مسیر شمال غرب ـ جنوب شرق سو را تا رسیدن به منطقهی مطالعه طی مینمایند. بهرهگیری از شاخص AAI نشان میدهدکه الگوی زوجی تابستانه در قیاس با سایر الگوهای همدیدی، بیشترین گسترش افقی گرد و غبار را بر روی خاورمیانه تجربه میکند و در عین حال در بین سه الگوی همدیدی از بالاترین تمرکز منطقهای گرد و غبار نیز برخوردار است.
دکتر پیمان محمودی، دکتر نادر پروین، جبار رضائی،
دوره 4، شماره 13 - ( 9-1392 )
چکیده
ابتدا تعداد دوره های خشک تشکیل شده از روزهای بدون بارش متوالی با آستانه های مساوی یا بیشتر از 1/0، 1 و 10 میلی متر به همراه مجموع کلّ روزهای در برگیرنده آنها برای 44 ایستگاه و برای یک بازه زمانی 24 ساله (2004-1981) استخراج و همگی آنها به نقشه تبدیل گردیدند. به همان روش مشابه، طولانی ترین دوره های خشک که طول مدّت آنها مساوی یا بزرگ تر از 7، 15، 30، 60، 90 و 120 روز بود به همراه مجموع کلّ روزهای تشکیل دهنده آنها برای آستانه 1/0 میلی متر استخراج و به نقشه تبدیل گردیدند. نتایج نشان می دهد که برای بخش بزرگی از ایران به خصوص جنوب شرق ایران میانگین و حدّاکثر طول دوره های خشک بسیار بالا است. در ادامه زنجیره های مارکوف مرتبه های مختلف، تا مرتبه دهم، جهت برازش بر طول مدّت دوره های خشک با آستانه 1/0 میلی متر مورد استفاده قرار گرفت. انطباق توزیع عمومی دوره های خشک ایستگاه ها بر اساس طول مدّت شان و همچنین انطباق طولانی ترین دوره های آنها، یعنی دوره های 1، 2 و 3 ماهه، بر یکی از مرتبه های مختلف زنجیره مارکوف پهنه بندی ایران را امکان پذیر می سازد. لذا،ربر این اساس دو نوع رفتار در ایستگاه های ایران قابل مشاهده است: یکی رفتار مارکوفی است که هر دو انطباق ذکر شده در بالا برای آن قابل قبول است. یعنی، هم برازش توزیع عمومی دوره های خشک و هم انطباق آن بر طولانی ترین دوره های خشک قابل پذیرش است. این نوع رفتار در مرکز، جنوب شرق، قسمت کوچکی از جنوب غرب (ایستگاه آبادان) وشمال غرب (ایستگاه خوی) ایران قابل مشاهده است. دوم: توزیع عمومی دوره های خشک بر یکی از مرتبه های مختلف زنجیره مارکوف منطبق است. امّا، برای طولانی ترین دورهای خشک تفاوت های قابل ملاحظه ای بین مقادیر تجربی و مقادیر تخمین زده شده، توسّط زنجیره مارکوف وجود دارد. این نوع رفتار را می توان در غرب، شمال غرب، شمال شرق، شرق و جنوب ایران به صورت یک دایره توخالی بر دور ایران مرکزی مشاهده نمود
دکتر ابراهیم فتاحی، دکتر شوکت مقیمی، مریم خورشیدی،
دوره 4، شماره 14 - ( 12-1392 )
چکیده
بخش عظیمی از بارش حوضه های شمال غرب ایران به صورت برف می باشد و در نتیجه آب حاصل از ذوب برف نقش مهمی را در ایجاد روانابهای سطحی و تغذیه آبهای زیرزمینی دارد. پوشش برف معرف میزان آب ذخیره شده در حوضه های کوهستانی می باشد، بنابراین پایش مکانی و زمانی سطح پوشیده شده از برف، اهمیت بسیار زیادی دارد. هدف این تحقیق، مطالعه تغییرات احتمالی سطح پوشش برف درشمالغرب ایران می باشد، در تحقیق حاضر سطح پوشش برف منطقه مورد مطالعه، با استفاده از تصاویر ماهواره NOAA سنجندهAVHRR استخراج شد. تصاویر سنجنده AVHRRدر محیط نرم افزار ERDAS به صورت مرحلهای پردازش و لایه های ابر، برف و زمین از هم جدا شد. سپس پیکسلهای لایه برف استخراج و سریهای نقشه پوشش برف دوره سرد سال ( نوامبر- مارس) برای دوره آماری 2008-1988 با فواصل زمانی پانزده روزه بدست آمد. به منظور بررسی روند تغییرات سطح پوشش برف آزمون ناپارامتریک من- کندال بر روی سریهای بدست آمده (100 نقشه سطح پوشش برف) انجام شد، ونتایج تحت عنوان u(t) وu'(t) آماره من- کندال ارائه گردید. نتایج مطالعه حاضر، روند معنی داری را برای سطح پوشش برف در منطقه را تائید نمی کند، از نتایج این تحقیق می توان به عنوان سناریو برای مدیریت منابع آب در منطقه استفاده کرد.
یوسف قویدل رحیمی، محمد رضایی،
دوره 4، شماره 15 - ( 3-1393 )
چکیده
در پژوهش حاضر به تعیین آستانه دمایی و تحلیل الگوهای سینوپتیک دماهای ابرگرم منطقهی جنوب شرق ایران پرداخته شده است. برای این کار پس از اخذ دادههای حداکثر دمای روزانهی دوره گرم سال (ژوئن تا سپتامبر) 9 ایستگاه سینوپتیک واقع در جنوب شرق ایران در یک دورهی آماری 24 ساله (1986-2009)، مقادیر بالاتر از 99 درصد دماهای فرین بیشینه یا 1 درصد بالایی به عنوان آستانهی تفکیک دماهای ابرگرم تعیین شد. بر اساس توزیع احتمال آماری گاما، دمای 36/42 درجه سانتیگراد و بالاتر با احتمال رخداد 1 درصد در طی دورهی آماری مورد مطالعه آستانهی تعیین روزهای ابر گرم برای مجموع ایستگاهها مد نظر قرار گرفت و بر اساس آستانهی مذکور 30 روز توام با دمای ابر گرم برای تحلیل سینوپتیک شناسایی گردید. جهت شناسایی الگوهای گردشی مولد روزهای ابر گرم، ماتریسی به ابعاد 30 روز در 943 گره از دادههای فشار سطح زمین و تراز 500 هکتوپاسکال در مختصات جغرافیایی 0 تا 100 درجهی طول شرقی و 15 تا 70 درجهی عرض شمالی تشکیل گردید. ابتدا جهت تعیین الگوی متوسط روزهای ابر گرم، نقشه های میانگین سی روزه ترسیم و مورد تحلیل قرار گرفت. الگوی به دست آمده حاکی از نفوذ سامانهی کم فشار حرارتی گنگ در سطح زمین و حاکمیت پرفشار جنب حارهای آزور در تراز 500 هکتوپاسکال بر روی جنوب شرق کشور میباشد. برای شناسایی الگوهای گردشی متمایز در روزهای شاخص، با استفاده از روش تحلیل خوشهای وارد بر روی ماتریس مذکور، و پس از اعمال برش دو خوشهای روزهای منتخب، نقشههای مربوطه ترسیم شد. نتایج نشان داد که علیرغم تفکیک روزها به دو خوشهی مجزا، تفاوت بارزی بین این الگوها با الگوی سی روزه مشاهده نمی شود. بنابراین می توان تنها الگوی موثر بر رخداد روزهای ابرگرم جنوب شرق ایران را استقرار کم فشار حرارتی گنگ در سطح زمین و حاکمیت پرارتفاع جنب حارهای آزور در تراز 500 هکتوپاسکال ذکر کرد. الگوی ضخامت جو در طی روزهای ابرگرم نشانگر استقرار بیشینهی ضخامت جو به میزان 5945 متر بر روی منطقهی مورد مطالعه است که نشان دهنده استقرار توده هوای گرم بر روی منطقهی مورد مطالعه می باشد.
لیلا مشکانی، یعقوب زنگنه،
دوره 5، شماره 18 - ( 12-1393 )
چکیده
چکیده:
با وجود جایگاه خاص ایدئولوژی و اعتقادات دینی در خلق فضاهای انسانی، تحقیقات اندکی در رابطه با تحلیل پراکندگی ادیان و مذاهب و نقش مهم آن در شکل گیری فضاهای انسان ساخت در مباحث جغرافیای انسانی انجام گرفته است.در واقع در ساخت قلمروهای انسانی بیش از هر چیزی این نظام ارزشی،تفکربشری ،اخلاقیات و ایدئولوژی حاکم بر جوامع است که مؤثر واقع می شود، اما مقدم بر آن توجه به تأثیر محیط طبیعی در شکل گیری ، تکامل و گسترش این نظامات نظر برخی جغرافیایی را به خود جلب کرده است؛ به گونه ای که برخی تنها ریشه مذاهب را در شرایط محیطی جستجو می کنند. از جمله ضعف های جغرافیای انسانی در کشور ما ، نبود دیدگاه فلسفی تبیین کننده رابطه متقابل فضادر شکل گیری ایدئولوژی و تاثیر انکارناپذیر مذهب در ساخت و بازساخت فضاهای جغرافیایی می باشد.کشور ایران با توجه به قدمت تاریخی و ویژگی های خاص جغرافیایی خود، زادگاه بسیاری از افکار و ایدئولوژی ها و محل تصادم آنها می باشد.در نتیجه برای شناخت بهتر فضاهای زیست در این سرزمین به ناچار باید بادیدی وسیع و به دور از تعصب، رابطه محیط طبیعی را با مجموعه ارزش هایی که تحت عنوان ادیان و مذاهب از آن یاد می شود، مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.بر این مبنا تحقیق حاضر با هدف بررسی و تحلیل شکل گیری و گسترش مذاهب ایران باستان با رویکردی جغرافیایی انجام گرفته است .و از نوع توصیفی - تحلیلی بوده و روش گردآوری اطلاعات اسنادی است.آنچه به عنوان نتیجه گیری از این تحقیق می توان استنباط کرد این است که در شکل گیری ، تکامل و گسترش مذاهب ، نه تنها عوامل مکانی وجغرافیایی ، بلکه شرایط و تحولات اقتصادی، اجتماعی، روابط ملل و مناسبات قدرت مؤثر بوده و این عوامل نیز خود از نقش آفرینی گرایشات مذهبی تاثیر پذیرفته اند.
بهلول علیجانی، محمد رضایی، فرزانه جعفری، فرشاد پژوه،
دوره 5، شماره 20 - ( 4-1394 )
چکیده
هرگونه تغییر در عناصر اقلیمیرا میتوان در تغییر الگوهای فشار جستوجو کرد. در این پژوهش با نگرش گردشی به محیطی، اثر تغییرات الگوهای ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال بر دمای ماه ژانویهی مطالعه شدهاست. بهاین منظور، دادههای ماه ژانویهی ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال و دمای سطح زمین در یک دوره آماری 50 ساله (1961-2010) از مرکز پیشبینیهای محیطی گرفتهشد. در گام بعد همبستگی مقادیر استاندار شدهی دادههای مذکور نشانداد که بیشترین ارتباط بین دمای سطح زمین و ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال در منطقهی جنوب غرب کشور با ضریب 82/0 و کمترین با 59/0 در شمال غرب کشور قرار دارد. سپس به منظور کاهش حجم دادهها و استخراج الگوهای اصلی با ایجاد ماتریسی به ابعاد 24(تعداد نقاط در گسترهایران) در 50 ( تعداد سالها)، تحلیل مؤلفههای اصلی با آرایه S روی ماتریس مقادیر استاندارد شدهی ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال اعمال، و 4 مؤلفه حاصل گردید و به روش وریمکس (Varimax) چرخانده شد. در هر یک از 4 الگوی یاد شده انطباق بسیار خوبی بین ناهنجاری ارتفاع تراز 500 هکتوپاسکال با ناهنجاری دما ملاحظه گردید. بهگونهای که کاهش ارتفاع ژئوپتانسیل منجر به کاهش دما و پدیدآیی ژانویهیهای سردتر شدهاست؛ بهعبارتی دیگر، شکلگیری پشتهی ضعیف و افزایش ارتفاع ژئوپتانسیل و عدم ریزش هوای سرد عرضهای بالا، ژانویهیهای گرمتری را به وجود آوردهاست. از نتایج جالب توجه میتوان بهاین نکته اشاره کرد که وجود جریانات مداری در تراز 500 هکتوپاسکال در الگوی دوم، نوعی ناهنجاری منفی برای جنوب شرق ایران به حساب میآید که منجر به بروز ژانویهیهای سردتر در این منطقه شدهاست.
کاظم علی آبادی، عباسعلی داداشی رودباری،
دوره 6، شماره 21 - ( 12-1394 )
چکیده
دمای حداکثر طیف وسیعی از فعالیت ها را به ویژه در دوره گرم سال تحث تاثیر خود قرار می دهد. این مطالعه باهدف شناسایی الگوهای زمانی- مکانی و تعیین لکههای دمایی بیشینه ماهانه کشور با استفاده از روشهای نوین آمار فضایی مانند شاخص موران جهانی، محلی و تحلیل لکههای داغ با استفاده از امکانات برنامهنویسی در محیط متلب و سیستم اطلاعات جغرافیایی بهره گرفته شد. بدن منظور آمار دمای بیشینه 125 ایستگاه همدید کشور طی یک دوره 30 ساله جمعآوری گردید. نتایج نشان داد که بالاترین مقادیر ناهنجاری مکانی دمای حداکثر ایران در ماه های ژانویه، فوریه و مارس اتفاق افتاده است. نتایج حاصل از روش موران جهانی مبین این امر بوده است که تغییرات درون سالی دمای حداکثر ایران از الگوی خوشهای بالا پیروی میکند و بر اساس خروجی های این آماره بزرگترین الگوی خوشه ایی دمای حداکثر ایران با مقدار 973876/0 در ماه مارس اتفاق افتاده است. بررسی های ساختار دمای ایران با استفاده از روش خوشه ها و ناخوشه ها نشان داد که در ماههای سرد همگنی دمای حداکثر کشور کاهش و در ماههای گرم همگنی دمای حداکثر کشور افزایش می یابد.در این بین بر اساس شاخص لکههای داغ، دمای حداکثر در کرانههای ساحلی دریای خزر ، بخشهای غرب و شمال غرب و شمال شرق کشور دارای خودهمبستگی فضایی منفی(خوشههای دمایی با ارزش پایین) و بخشهایی از نواحی مرکزی و همچنین بخشهایی از جنوب شرق کشور و نواحی مرکزی دارای خودهمبستگی فضایی مثبت (خوشه های دمایی با ارزش بالا)بوده است.
محمدامین حیدری، فرامرز خوش اخلاق،
دوره 6، شماره 22 - ( 12-1394 )
چکیده
در این پژوهش از سه پایگاه دادی سازمان هواشناسی ایران (در دوره 1961 تا 2010) بر اساس 14 ایستگاه در غرب کشور، پایگاه دادههای بازکاوی شدهی سازمان مطالعات محیطی ایالاتمتحده (در دورهی 1948 تا 2014) و پایگاه داده مرکز مدلهای GCM و RCM کشور کانادا با دورهی آماری (2050-1960) به صورت ماهانه استفاده شد. همچنین در این پژوهش با استفاده از آزمون روندیابی R همبستگی، مدل HADGEM1 و دو سناریو A1B و A2، اثر گرمایش جهانی بر تغییرات فشار و دما مرکز چرخندزایی شرق مدیترانه و ارتباط آن با ناهنجاری بارش غرب ایران مورد واکاوی قرار گرفت و الگوی مکانی این ارتباط با استفاده از روش IDW در محیط ArcGIS ترسیم شد. بر اساس یافتههای این پژوهش روند تغییرات مؤلفههای فشار و دما در شرق مدیترانه افزایشی و معنادار است که در این بین بیشترین افزایش عمدتاً در ترازهای بالایی جو رخ داده و همچنان ادامه دارد. در طول سه دههی آتی بر اساس سناریو A2 مقادیر فشار تراز دریا در این منطقه در ابتدای دهه تا انتهای آن در حدود 1.7 تا 3 میلی بار افزایش فشار به نسبت متوسط 1960-1990 را تجربه خواهد نمود. این مقادیر برای سناریو A1B، 1.8 تا 2.2 میلیبار برآورد گردید. در مجموع نتایج این پژوهش، نشاندهندهی افزایش دما و فشار جو در منطقهی شرق دریای مدیترانه در دورهی 65 سالهی اخیر و بر اساس نتایج مدلسازی تا سال 2050 تداوم این افزایش پیشبینی میشود و همچنین با توجّه به رابطهی وارون و قوی بین تغییرات فشار و دما جو در این منطقه و اثر آن بر ناهنجاریهای بارشی غرب ایران، احتمال رخداد خشکسالیهای فراگیر در نیمهی غربی ایران در دهههای اخیر و احتمالاً آتی افزایش یافته است.
سید کرامت هاشمی عنا، محمود خسروی، تقی طاوسی،
دوره 6، شماره 22 - ( 12-1394 )
چکیده
طولانیترین دورههای خشک، معیار مناسبی برای ارزیابی روزهای خشک و بدون بارش در یک مکان است، بنابراین این ویژگی تباین اقلیمی بین شمال و جنوب را به خوبی نشان میدهد. در این پژوهش، دورههای خشک طولانی مدت تحت آستانههای مختلف(1/.، 5 و 10 میلیمتر)، و دو سناریوی خوشبینانه(B1) و بدبینانه(A2)، برای اقلیم میانی (دهه 2050) و با استناد به نتایج مدل Hadcm3 در پهنهی ایران بررسی شد. مدلسازی دورههای خشک نشان داد که بر اساس هر دو سناریو (A2 , B1) در دههی 2050 نواحی جنوب شرق و مرکز، دارای طولانیترین طول دورههای خشک هستند، بهطوریکه در خوشبینانهترین حالت (سناریویB1) دورههای خشک به طور متوسط 3 روز نسبت به وضعیّت مشابه گذشته طولانیتر میشوند، امّا حداکثر طول دورههای خشک پیشبینی شده در نوار شمالی و سواحل خزر نسبت به وضعیّت دورههای خشک مشاهداتی تغییرات چندانی نداشته است(فقط میانگین 2 روز افزایش داشته است). در پهنهی شمالغرب نیز طول دورههای خشک نسبت به وضعیّت گذشته 5 روز طولانیتر میشود که خود نشان از افزایش آهنگ خشکی در این نواحی دارد. نکتهی قابل توجّه اینکه اگرچه طولانی ترین طول دورههای خشک منطبق بر نواحی خشک و نیمهخشک کشور است، امّا آهنگ افزایش طول دورههای خشک در نواحی مرطوب کشور مانند شمالغرب چشمگیرتر است؛ به عبارتی دورههای خشک بدون بارش بر اساس پیشبینی مدل، روند شمالیتری به خود میگیرد، یعنی مرز مناطق خشک به سمت نوار شمالی جابهجا و اساساً خط جبهه خشک شمالیتر میشود. در دههی 2050 با استناد به نتایج هر دو سناریو میتوان گفت که بیش از 85 درصد مساحت ایران، دورههای خشکی با طول بیش از 8 ماه را تجربه میکنند.
رشید سعیدآبادی،
دوره 6، شماره 23 - ( 1-1395 )
چکیده
از عوامل کنترلکنندهی فراسنجهای جوی، پوشش سطحی است که تغییر در این پوشش سبب تغییراتی در ماهیت اقلیمی یک منطقه ایجاد مینماید. از مصداقهای تغییر در پوشش سطحی در ایران، تغییر سطح آب دریاچهی ارومیه و خشک شدن بخشهای وسیعی از آن است. هدف از این مطالعه، آشکارسازی اثرات خشک شدن دریاچهی ارومیه در فراسنجهای جوی دما، بارش و رطوبت نسبی در شمالغربی کشور با استفاده از مدل TAPM است. بدین منظور در این مطالعه دو طرحواره مطرح گردید که اولی به شبیهسازی وضعیت اقلیمی منطقه با توجه به وجود دریاچه و دومی به شبیهسازی وضعیت اقلیمی منطقه با توجه به عدم وجود دریاچه میپردازد. مدل برای سالهای 2003 و 2006 اجرا گردید و نتایج نشان میدهد که بر اثر خشک شدن دریاچهی ارومیه، میزان بارش (میانگین 25 درصد) و رطوبت نسبی (میانگین 8 درصد) در منطقه کاهش پیدا میکند که این کاهش برای بارش در فصل زمستان و برای رطوبت در فصل تابستان بیش از دیگر فصول است. متوسط دما در دورهی سرد سال 1/1 درجه کاهش و در دورهی گرم سال 6/0 درجه افزایش مییابد. همچنین بر اثر حذف دریاچه از منطقه، دمای کمینه در دورهی سرد سال به میزان 8/1 درجه سانتیگراد کاهش و در دورهی گرم سال به میزان 1/0 درجه افزایش مییابد. دمای بیشینه نیز در دورهی سرد سال 5/0 درجه کاهش و در دورهی گرم سال تا 3/1 درجه افزایش پیدا خواهد کرد. لازم به توضیح است که ماهیت اقلیمی مناطق غربی و شرقی دریاچه به یک میزان از خشک شدن دریاچهی ارومیه متأثر میشوند.
پیمان محمودی، محمود خسروی، سید ابوالفضل مسعودیان، بهلول علیجانی،
دوره 6، شماره 24 - ( 4-1395 )
چکیده
هدف از این مطالعه تحلیل و تعیین الگوهای همدید منجر به یخبندان های فراگیر ایران است. برای رسیدن به این هدف دمای حداقل روزانه 663 ایستگاه هواشناسی همدید و اقلیم شناسی کشور برای یک بازه زمانی 43 ساله از سال 1962 تا 2004 از سازمان هواشناسی ایران اخذ شد. در ادامه نقشه های همدمای حداقل روزانه کشور از 1/1/1962 تا 31/12/2004 به مدت 9116 روز و با استفاده از روش میانیابی کریگینگ تهیه شدند. سپس براساس یک معیار مکانی یخبندان ها به سه گروه یخبندان های جزئی (کمتر از 25 درصد از مساحت ایران)، یخبندان هائی نیمه فراگیر (بین 25 درصد تا 65 درصد) و یخبندان های فراگیر ( بیش از 65 درصد از مساحت ایران) تقسیم بندی شدند. سپس ماه ها، فصل ها و سال هایی ک یک واحد انحراف معیار پایین تر و یا بالاتر از میانگین بلندمدت روزهای همراه با یخبندان های فراگیر داشتند انتخاب و در نهایت میانگین الگوهای گردشی برای سال ها، فصل ها و ماه هایی که دارای حداکثر و حداقل فراوانی روزهای همراه با یخبندان های فراگیر بودند مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در دوره های همراه با حداکثر فراوانی روزهای همراه با یخبندان های فراگیر تقویت و گسترش نصف النهاری کم فشار جنب قطبی (کم فشار ایسلند) باعث جابجایی زبانه غربی پرفشار سیبری به سمت عرض های جغرافیایی پایین تر می شود. این جابجایی باعث استقرار یک پرفشار موضعی بر روی دریای مدیترانه می شود که گردش واچرخندی این پرفشار علاوه بر ریزش هوای سرد بر روی نیمه غربی ایران باعث عقب راندن زبانه نصف النهاری کم فشار موسمی سودان به سمت عرض های جغرافیایی پایین تر می شود که نتیجه آن چیزی جزء کاهش رطوبت و دما بر روی نیمه غربی ایران نیست. اما در دوره های با حداقل فراوانی روزهای همراه با یخبندان های فراگیر شرایطی بر عکس دوره های حداکثری مشاهده می شود. بدین ترتیب که با تضعیف کم فشار جنب قطبی و متعاقب آن کاهش گستردگی مکانی مداری و نصف النهاری آن، پرفشار سیبری میل بیشتری به گسترش نصف النهاری در جهت شمالی کانون مرکزی خود پیدا می کند و از گستردگی زبانه غربی این سامانه پرفشار کاسته می شود. در نتیجه یک کم فشار موضعی بر روی دریای مدیترانه مستقر می شود. تحت چنین شرایطی، شاهد نفوذ بیشتر زبانه کم فشار موسمی سودان از طریق دریای سرخ به سمت عرض های جغرافیایی بالاتر است. لذا نفوذ این زبانه و ترکیب آن با کم فشار روی دریای مدیترانه باعث افزایش دما و همچنین رطوبت در جنوب، غرب و شمال غرب ایران می شود که این وضعیت تعدیل شرایط اقلیمی سرد بر روی نیمه غربی ایران را به همراه دارد. در سطح 250هکتوپاسکال نیز سرعت و موقعیت روباد حاکی از تضعیف سرعت آن بر روی ایران در زمان حداکثری روزهای همراه با یخبندان های فراگیر و تقویت سرعت آن در زمان حداقلی روزهای همراه با یخبندان های فراگیر یران دارد.
زهره صابونچی، جعفر جوان، حمید شایان، امیدعلی خوارزمی،
دوره 7، شماره 27 - ( 1-1396 )
چکیده
این نوشتار تلاش دارد در تحلیل چالشهای توسعهی فضاهای روستایی ایران از شاکلهی نظری تریالکتیک تولید فضای بهره جسته و درنهایت آن را با روش آیندهپژوهی پیوند زند. بهواقع درک فضای روستایی با کاربست شاکله مفهومی تریالکتیک لوفور در سهگانهای از کنشهای فضای مادی، بازنمود فضا و فضاهای بازنمود (بازتابدهندهی فرمهای مکانی، جریانهای بیرونی، کنشهای عقلانی [دانش، قدرت] و تجربیات زیسته) قادر به تجویز و پیشبینی الگوهای نوظهور برای آیندهی روستا خواهد بود. تحلیل مؤلفههای نظریهی تولید فضای لوفور و تأمل بر چگونگی تأثیر و تأثرات آنها در فضای سرزمینی ایران در پس گفتمانهای تاریخی ـ با تأکید بر شهرها ـ بهواقع بیانگر ازیادرفتگی فضاهای روستایی میباشند. اکنون آیندهی فضاهای روستایی ایران بیشتر از پیش با مسائل پیچیده و بغرنج مواجه است. فارغ از گرایشات مسئلهمحور به چالشهای توسعهی روستایی میتوان گفت فضاهای روستایی تحت تأثیر تغییرات عمیق و دگرگونیهای گسترده در بستر زمانی و مکانی سرزمینی ایران، تحولاتی را در ترکیب اجتماعی و فیزیکی ـ فضایی خود تجربه کنند. بیشک دامنه و تأثیر و برد این تحولات منوط به آینده خواهد بود. آیندهای که بهگونهای فزاینده غیرمطمئن، مقاوم در برابر کشف و آشکار شدن و مبهم به نظر میرسد؛ از همین رو روش آیندهپژوهی از میان آیندههای ممکن به جستجوی آیندههای محتمل برمیخیزد تا برای تحقق مطلوب آنها بسترسازی نماید. هرچند در رویکرد آیندهپژوهی روشهای گوناگون میتواند بهکار گرفته شود، اما در این پژوهش از روش سناریونویسی استفاده شده و با بهکار گرفتن آن میتوان سناریوهای واقعگرا و محتملِ آینده توسعهی روستایی را تدوین نمود.
غلامعباس فلاح قالهری، کاظم علی آبادی، مریم مقیسه،
دوره 8، شماره 30 - ( 10-1396 )
چکیده
یکی از مهمترین چالشهای زیستمحیطی بهوجودآمده در منطقهی خاورمیانه و ایران در سالهای اخیر، پدیدهی گردوغبار است. با توجه به اینکه نیمهی غربی کشور ایران در همجواری با بیابانهای بزرگی قرار دارد و بهطور مستمر گردوغبار این بیابانها، کشور ایران و خصوصاً نیمهی غربی آن را تحت تأثیر خود قرار میدهند و نیز اثرات نامطلوبی که این گردوغبارها بر محیطزیست و سلامت انسانها دارند؛ لذا هدف از این تحقیق، استفاده از روش ترکیبی(ماهوارهای- همدیدی) جهت شناخت هرچه دقیقتر این مخاطرهی محیطی در غرب و جنوب غرب ایران و در تاریخ 1 ژوئیهی 2008 است. در این تحقیق از تصاویر ماهوارهای ترا/مودیس برای رویداد گردوغباری 1 ژوئیهی 2008 غرب ایران و دادههای پایگاه اطلاعاتی سازمان نوا شامل: ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال، وضعیت فشار تراز دریا (SLP) و مؤلفههای مداری و نصفالنهاری باد از وبگاه NCEP، استفاده شده است. شاخصهای کمّی آشکارسازی گردوغبار بر روی تصاویر ماهوارهای مودیس شامل شاخص-های NDDI، BTD، BTDI و LRDI، شاخصهای بصری آشکارسازی گردوغبار شامل ترکیب رنگی کاذب و حقیقی و نیز الگوهای ترکیب رنگی کاذب میباشد. نتایج حاصل از اعمال شاخصهای کمّی آشکارسازی گردوغبار بر روی تصاویر مودیس نشان داد که ترکیب شاخصهای گردوغبار و ایجاد تصویر رنگی کاذب بهنحویکه بتواند مستقیماً مناطق تحت پوشش گردوغبار را بارزسازی کند، برای آشکارسازی گردوغبار ایران بر روی تصاویر مودیس دارای قابلیت کافی و مناسبی است. همچنین بررسی نقشههای همدید هوایی، برای روز 1 ژوئیه نشان داد استقرار یک سامانهی کمفشار بر روی عراق و جنوب خلیج فارس و تأثیر هماهنگ فرود عمیق بر فراز جو منطقه همزمان با تضعیف پرفشار آزور، زمینه مناسب را برای انتقال ریزگردها به جو منطقه فراهم میآورد.
امیرحسین حلبیان،
دوره 8، شماره 30 - ( 10-1396 )
چکیده
دمای هوا به عنوان یکی از مهمترین و تعیینکنندهترین عناصر اقلیمی، شاخص مناسبی برای ردیابی تغییرات اقلیمی در فلات ایران است. با توجه به تاثیر وردشهای دمایی در فعالیتهای بشر نظیر انرژی از جهت افزایش نیاز به انرژی برای سرمایش و گرمایش، کشاورزی از جهت افزایش دامنه فعالیت و هجوم برخی از آفات و عوامل ناقل بیماری و محیط زیست، توجه ویژه پژوهشگران به این مهم در فلات مزبور ضرورت مییابد. از این رو، روشهای آماری یکی از ابزارهای مفید برای تحلیل و بررسی رفتار این عنصر مهم اقلیمی به شمار میرود. تحلیل روند، از جمله مهمترین و متداولترین آزمونهای آماری است که به طور گسترده برای ارزیابی اثرات بالقوه تغییر اقلیم بر روی سریهای زمانی پارامترهای آب و هواشناسی در نقاط مختلف جهان توسط پژوهشگران استفاده شده است. در این پژوهش به منظور واکاوی روند تغییرات دمای بیشینه و کمینه ماهانه بر روی فلات ایران از دادههای شبکهای پایگاه داده CRU که با تفکیک مکانی مناسب 5/0 × 5/0 درجه طول و عرض جغرافیایی موجود است؛ در دوره 64 ساله (1951-2014) استفاده شده است. برای بررسی روند تغییرات دمای قلمرو مطالعاتی در مقیاس ماهانه نیز از آزمون ناپارامتری من-کندال که از متداولترین روشهای ناپارامتری بشمار میرود بهره گرفته شد. نتایج این تحقیق نشان میدهد؛ به طور کلی دمای بیشینه و کمینه منطقهی فلات ایران دارای روندی افزایشی است و روند کاهشی دما نمودی بسیار ناچیز دارد. همچنین آشکار گردید روند افزایشی دما در ماههای گرم سال از گستره بالایی برخوردار است. کمترین گسترهی مناطق دارای روند هم در ماههای ژانویه، فوریه و دسامبر مشاهده میشود. در مجموع نتایج تحقیق حاضر نشان میدهد روند افزایش دما نه فقط در ایران بلکه در تمامی فلات ایران دیده میشود که این افزایش دما همراه با روند کاهشی بارش در سالهای اخیر میتواند پیامدهای سویی را در این پهنه به دنبال داشته باشد.
مهدی بروغنی، سیما پورهاشمی، مهدی زارعی، کاظم علی آبادی،
دوره 9، شماره 35 - ( 1-1398 )
چکیده
با توجه به خشکسالی و تغییرات کاربری اراضی در سالهای اخیر، پدیدهی توفان گردوغبار در ایران بهعنوان یک مخاطرهی محیطی در حال افزایش بوده است. گردوغبار، روی تغییرات آبوهوایی و سلامت انسان اثر گذاشته و باعث آسیبهای جدی میشود. هدف از این تحقیق، شناسایی و تهیهی نقشهی حساسیت کانون-های برداشت گردوغبار جهت کنترل و تعیین نقش هریک از عوامل مؤثر در وقوع آن با استفاده از مدل داده-کاوی درخت رگرسیون تقویتشده (BRT) در شرق ایران است. بدین منظور ابتدا 147 کانون برداشت گردوغبار در منطقه شناسایی و به دو گروه برای مدلسازی و ارزیابی تقسیم شد. با توجه به مطالعات صورتگرفته، 8 عامل مؤثر شامل کاربری اراضی، زمینشناسی، درجهی شیب، ارتفاع، شاخص پوشش گیاهی نرمال شده (NDVI)، فاصله از رودخانه، سرعت باد و بارش شناسایی و لایههای این عوامل در محیط GIS تهیه و جهت ارزیابی نتایج از منحنی ROC استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل BRT با مساحت سطح زیر منحنی (6/79 درصد) کارایی نسبتاً بالایی در تهیهی نقشهی حساسیت گردوغبار در منطقهی موردمطالعه را داراست. 3/16 درصد از مساحت منطقهی موردمطالعه در طبقهی با حساسیت خیلی زیاد قرار دارد. همچنین بر اساس نتایج حاصل از مدل، شاخص پوشش گیاهی، ارتفاع و درجهی شیب بیشترین تأثیر بر وقوع گردوغبار در منطقه را داشتهاند.