تحت تأثیر فرایندهای جهانیشدن و رقابتپذیری و با تحول نظریههای توسعهی شهری، چارچوبها و رویکردهای نوین در برنامهریزی شهری خلق شدهاند. با ظهور برندسازی شهری، شکل جدیدی از طرحهای توسعهی شهری با رویکرد بالا به پایین و مبتنی بر مؤلفههای کیفی شهرسازی در حال شکلگیری هستند؛ ازاینرو، مقالهی حاضر با روش پژوهش ترکیبی، چارچوب نظری مؤلفههای شهرسازی مؤثر در برنامههای برندسازی شهری را تبیین و مدل معادلات ساختاری پژوهش را ایجاد نماید. بدین منظور10 معیار، 28 زیرمعیار و 69 سنجهی مورد بررسی و جمعآوری اطلاعات قرار گرفتند. قلمرو مطالعاتی، شهر بیرجند و جامعهی آماری پژوهش در بخش مصاحبه با روش نمونهگیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی انتخاب و شامل 19 نفر از خبرگان و مدیران شهری و در بخش کمی با روش نمونهگیری تصادفی ساده، 383 شهروند، 381 گردشگر و 30 نفر از مسئولین و سرمایهگذاران مورد پرسش قرار گرفتهاند. تحلیل یافتههای مصاحبهها مشخص کرد تلاش در جهت جلب مشارکتهای ذهنی و اجرایی ساکنان بافتهای قدیمی، توانمندسازی ساکنان و مدیریت حضور مهاجران بهویژه افغانها و درعینحال بهرهگیری از ظرفیتهای فرهنگی و تاریخی شهر میتواند به تحقق برند شهری کمک نماید. نتیجهی مدلسازی نیز نشان داد در شهر بیرجند، طرحهای توسعهی شهری با اثرگذاری در مؤلفههای احیاء، رنگ تعلق و صرفه اقتصادی بیشترین اثر مثبت را در تحقق برنامههای برندسازی شهری داشته و نیز بیشترین ارتباط مثبت و همبستگی در بین مؤلفههای پژوهش بین تصویر ذهنی و کیفیت محیطی به میزان 0.68 است.