مریم متینی، نوید سعیدی رضوانی، رضا احمدیان،
دوره 4، شماره 15 - ( سال چهارم،شماره پانزدهم بهار 1393 1393 )
چکیده
چکیده: از آنجا که کودکان عامل پیوند نسلهای گذشته و آینده درهر جامعه محسوب می شوند و با توجه به اینکه قسمت عمده ای از جامعه ما را تشکیل میدهند تلاش برای ایجاد محیطی مناسب برای رشد کودک و آشنایی با نیازها و سرشت فطری او که در دوران کودکی به آن نیاز مند است، ضروری است.در این میان طراحی محلات بعنوان اولین عرصه عمومی که کودکان در تعامل با آن قرار می گیرند وگروه مهمی از استفاده کنندگان آن هستند مورد اهمیت است. در سالهای اخیر کامل ترین پژوهش در رابطه با کودکان در قالب رویکرد شهردوستدارکودک انجام گرفته است اما بیشتر این تحقیقات به جنبه های حقوقی کودکان پرداخته اند،این پژوهش بر آن است که به جنبه های فضایی -کالبدی این موضوع بپردازد.برای تحقق این امربا هدف اصلی دستیابی به ویژگیهای ساختاری محلات براساس رویکرد شهر دوستدارکودک، باروشهای کیفی ،پرسشنامه،مصاحبه وتحلیل های گرافیکی (تحلیل عکس،نقشه،نقاشی کودکان) نظرهای کودکان وفضاهای محله بررسی گردید.برای پیاده سازی این روشها محله فرهنگ شهر مشهد را به عنوان نمونه موردی بررسی کردیم.کودکان سنین 5تا11 سال وتعدادی از والدین آنها با روشهای پرسشنامه،مصاحبه ونقاشی مورد مشارکت قرار گرفتند وبا استفاده از تحلیل های گرافیکی فضاهای مرتبط با کودکان ونیازهای آنهابررسی گردید.اطلاعات بدست آمده از روشهای مختلف مورد تحلیل قرار گرفت ودر پایان به عنوان نتیجه معیارهایی برای طراحی محلات از جمله خوانایی،دسترسی ونفوذ پذیری،هویت،حضور پذیری ومشارکت مطرح گردید.
زهره جوانبخت قهفرخی، عباس سعیدی، فرهاد عزیزپور، جمیله توکلی نیا،
دوره 8، شماره 32 - ( دوره هشتم، شماره سي و دوم، تابستان 1397 )
چکیده
بررسی پیوندهای روستایی-شهری در هر مکان، نیازمند تحلیل جریانهایی است که در پیوند مابین سکونتگاههای شهری و روستایی وجود دارد. چنین پیوندهایی تحت عنوان «فضای جریانها» در چارچوب رویکردی شبکهای تبلور یافته و دربرگیرندهی جریانهایی از جابهجایی سرمایه، افراد، کالا، اطلاعات، نوآوری، فناوری و مانند آن است. این جریانها روندی را شامل میشوند که در شرایط مناسب میتوانند موجب همبستگی و پیوندهای روستایی-شهری باشند که نهتنها به برپایی شبکههای فضایی منتهی گردیده، بلکه زمینهی شکلگیری شبکههای اجتماعی را نیز فراهم مینمایند. این جریانها دارای اجزاء و اثربخشی چندگانه بوده، بهصورت پیوندهای فضایی متفاوتی بروز مییابند؛ ازاینرو مستلزم سیاستگذاریهای مناسب و خاص خود هستند. ازآنجاکه تقویت پیوندهای روستایی-شهری با هدف توسعهی اقتصادی و کاهش فقر، بـه شرایط جغرافیایی، اجتماعی-اقتصادی و اکولوژیکی محلی و منطقهای بستگی شدید دارد. در راستای مباحث مطرحشده، این مقاله در چارچوب نظریهی پویش ساختاری-کارکردی و در چارچوب روش تحلیلی-توصیفی به بررسی جریانهای فضایی در نواحی مرزی در استان گلستان با نمونهی موردی شهرستان گمیشان میپردازد. جامعهی آماری این تحقیق شامل 29 روستای مرزی واقع در محدودهی شهرستان گمیشان بوده که تمامی این روستاها موردبررسی قرار گرفت. نتایج بهدستآمده نشان میدهد جریانهای فضایی با توسعهی روستایی-شهری ناحیهی گمیشان رابطه داشته است. بااینوجود، تأثیرگذاری برخی جریان فضایی در ناحیهی گمیشان در حد صفر است.
حمید سعیدی، غلامرضا لشکری پور، محمد غفوری،
دوره 9، شماره 35 - ( دوره نهم، شماره سي و پنجم، بهار 1398 )
چکیده
در سالهای اخیر افت سطح آبهای زیرزمینی باعث فرونشست زمین در دشت کاشمر-بردسکن در استان خراسان رضوی شده است. این فرونشست باعث ایجاد و توسعهی گستردهی درز و شکافهای کششی در این دشت شده است. بهمنظور شناخت این مخاطرهی زمینشناسی با استفاده از تصاویر ماهوارههای Envisat و1 Sentinel- در سالهای 2010-2003 و 2017-2014 محدودههای فرونشست دشت و گسترش این شکافها بررسی گردید. برای مطالعهی شرایط زیرسطحی و ارتباط آن با موقعیت شکافها با استفاده از اطلاعات چاههای مشاهدهای و نتایج مطالعات ژئوالکتریک، ضخامت و بافت رسوبات و توپوگرافی سنگ کف برای دشت ترسیم شده است. موقعیت درز و ترکها در دشت تعیین و با مقادیر فرونشست و نوع رسوبات زیرسطحی و توپوگرافی سنگ بستر مقایسه شده است. نتایج تصاویر ماهوارهای نشان میدهد که انطباق مکانی بالایی بین محل درز و شکافها با مناطق فرونشست دیده میشود و تفاوت در میزان فرونشست زمین مهمترین علت تشکیل درز و شکافها در منطقهی موردمطالعه است. بیشترین تعداد شکستگیها در غرب این دشت مشاهده میشود. در این منطقه دو پروفیل در راستای مختلف ترسیم گردید. در این پروفیلها تغییرات سطح آب زیرزمینی، جنس و ضخامت رسوبات و گسترش افقی و عمودی آنها، مقدار فرونشست، توپوگرافی سنگ بستر و محل درز و شکافها با یکدیگر مقایسه شدهاند. نتایج این تحقیق نشان میدهد که ارتباط مستقیم میان فرونشست زمین با افت سطح آب زیرزمینی و جنس رسوبات وجود دارد. علاوه بر آن، انطباق درز و شکافها با نقاط افزایش شیب یا پرتگاههای سنگ بستر که در آنجا مقدار فرونشست و در نتیجه استرس کششی افقی به بیشترین مقدار میرسد، همخوانی دارد. راستای غالب درز و شکافها بر اساس نمودار گلسرخی، دارای روند شمال شرق-جنوب غرب است.