5 نتیجه برای زنگنه اسدی
شهـرام بهـرامی، محمد علی زنگنه اسدی، کاظـم بهـرامی،
دوره 1، شماره 3 - ( بهار 1390 )
چکیده
اشکال و فرایندهای ژئومورفولوژی از مهمترین عوامل موثر در تشکیل و کیفیت مصالح ساختمانی بهویژه سنگدانهها هستند. هدف این تحقیق بررسی نقش اشکال و فرایندهای ژئومورفولوژی در تشکیل و کیفیت مصالح ساختمانی بهویژه سنگدانهها در حوضهی قلعه شاهین میباشد. حوضهی قلعه شاهین با مساحت 8/169کیلومترمربع، بخش بالادست حوضه الوند در استان کرمانشاه و بخشی از زون ساختمانی زاگرس چین خورده محسوب میشود. جهت دستیابی به هدف این تحقیق، ابتدا لندفرمها و فرایندهای ژئومورفولوژی منطقه براساس تصاویر ماهوارهای کویک برد و مطالعات میدانی شناسایی گردید. نتیجه این تحقیق نشان میدهد که لندفرمهایی مانند واریزهها و مخروطافکنههای جدید و قدیم دارای مقادیر زیادی رسوب و سنگ هوازده و خرد شده هستند که میتوانند بهعنوان مصالح ساختمانی استفاده شوند. جهت بررسی کیفیت سنگدانهها، تعداد 14 نمونه از سنگدانهها واقع در مخروطافکنهها و واریزهها برداشت شد و آزمایش ارزش ضربهای آنها براساس الک شماره 8 انجام گردید. نتایج آزمایش ارزش ضربهای نشان میدهد که میانگین مقاومت به ضربه در واریزهها، مخروطافکنههای جدید و مخروطافکنههای قدیمی به ترتیب 835/9، 8 و 47/9 درصد میباشد که نشان دهنده کیفیت خوب تمامی نمونهها در لندفرمهای مورد مطالعه است. بررسی این تحقیق نشان میدهد که با وجود کیفیت مناسب سنگدانههای واقع در واریزهها و مخروطافکنهها، مخروطافکنههای قدیمی بهعلت قرار گرفتن در معرض هوازدگی طولانی مدت، دارای سنگدانههای با کیفیت نسبتاً کمتری هستند در حالی که در مخروطافکنههای جدید با هوازدگی کمتر و رسوبات تازهتر، کیفیت سنگدانهها نسبتاً بهتر است. بهطور کلی نتیجه این تحقیق بیانگر آن است که بررسی اشکال و فرایندهای ژئومورفولوژی نقش مهمی در شناسایی و تعیین کیفیت مصالح ساختمانی بهویژه سنگدانهها ایفا مینماید.
خانم طیبه احمدی، دکتر محمد علی زنگنه اسدی، دکتر محمد حسین رامشت، مهندس اکبر مقصودی،
دوره 3، شماره 11 - ( سال سوم ، شماره یازدهم ، بهار 1392 1392 )
چکیده
ویژگیهای ژئومورفیک و توپوگرافیک یک مکان جغرافیایی نه تنها در پراکندگی و یا تجمع فعالیتهای انسانی مؤثر است، بلکه در نهایت یکی از عوامل مؤثر در شکل و سیمای فیزیکی ساختهای فضایی نیز به-شمار میآید. بهعلاوه برنامهریزیهای زیربنایی شهر به دور از تأثیرات شرایط توپوگرافی نبوده ونیست، زیرا توپوگرافی محل و جهتگیری ناهمواریها در مسائلی نظیر ساختوساز شهری و یا در ارگانیسم جابهجایی جمعیت شهر و غیره نقش انکارناپذیری دارد. بنابراین مهمترین هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر فرآیندهای ژئومورفیک در مکانگزینی و توسعه شهرخرمآباد بوده است. برای ارزیابی و اولویتگذاری مناطق جهت توسعه و سکونت از مدل تاپسیس استفاده شد. در این روش ابتدا لزوم طبقهبندی مناطق ضرورت پیدا میکند. برای این منظور روش تحلیل سیستمهای ارضی بهکار گرفته شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که روش تاپسیس کارایی بالایی در اولویتگذاری و رتبهبندی مناطق جهت سکونت دارد. به گونهای که منطقه فلوویال یا رودخانهای توانست رتبه اول را به خود اختصاص دهد و واحد ارضی تپههای کمالوند در شمال منطقه (B)، دشتهای میانکوهی (C)، تپههای جنوب منطقه (B1)، واحدهای دامنهای (D)، واحد پلویال یا دشت سیلابی (P) و کوههای اطراف (A) بهترتیب اولویتهای بعدی را برای توسعه و سکونت شهری کسب کردند. در ادامۀ فرآیند تاپسیس براساس روش اقلیدسی و منطقفازی مشخص شد که خطرات احتمالی (D) بیشترین تأثیرگذاری را در اولویتبندی مناطق جهت سکونت و توسعه شهر داشته و معیارهای سطح آب زیرزمینی (P)، دسترسی به نرونهای منطقه (R)، همواری و ناهمواری (N) و در نهایت شیب (Ø) به ترتیب در اولویتهای بعدی قرار می گیرند.
مهدی بروغنی، حمید رضا مرادی، محمدعلی زنگنه اسدی،
دوره 5، شماره 19 - ( سال پنجم، شماره نوزدهم، بهار 1394 )
چکیده
خشکسالی یک پدیده خزنده محیطی است که اثرات مخرب زیادی بر اقتصاد، کشاورزی و جامعه دارد. این پدیده در بخشهای شرقی، مرکزی و جنوبی ایران به علت آب و هوای خشک و نیمه خشک نمود بیشتری دارد. در این تحقیق از شاخصهای SPI، PNI و ZSI بهمنظور پهنهبندی خشکسالی و تعیین بهترین شاخص در استان خراسان رضوی استفاده شد. دادههای مربوط به بارش از سال 1980 تا 2010 به صورت سالانه میانگین گرفته شد. بعد از محاسبه SPI، PNI و ZSI با استفاده از نرمافزار DIP، این دادهها وارد نرمافزار ArcGIS شد و سپس با استفاده از روش کریجینگ پهنهبندی خشکسالی برای دوره مطالعه 11 ساله انتهایی (2010-2000) صورت گرفت. نتایج حاکی از آن بود که پهنهبندی خشکسالی در هیچیک از شاخصها از روند منظمی در طی دوره مورد مطالعه تبعیت نمیکرد. نتایج شاخص SPI نشان داد که شدت خشکسالی در سال 2008 نسبت به سالهای دیگر بیشتر و از نظر ترسالی سال 2003 شرایط بهتری نسبت به سالهای دیگر دارد. نتایج پهنهبندی خشکسالی شاخص PNI حاکی از آن است که سال 2010 شرایط خشکسالی بیشتر از سالهای دیگر است و سالهای 2003، 2004 و 2009 در کل استان شرایط ترسالی وجود دارد. نتایج شاخص ZSI نشان داد که سال 2000 و 2003 به ترتیب خشکترین و پر بارشترین سال در دوره مورد مطالعه میباشد. هم-چنین نتایج حکایت از آن داشت که شاخص خشکسالی SPI بهترین عملکرد را نسبت به شاخصهای دیگر دارد.
مهناز شیران، شهرام بهرامی، حامد ادب، محمدعلی زنگنه اسدی، ابولقاسم امیر احمدی،
دوره 6، شماره 24 - ( دوره ششم، شماره بيستم و چهارم، تابستان 1395 )
چکیده
مطالعه روی تغییرات بیلان انرژی و دمای سطحی، پوشش گیاهی و نیز تغییرات طیفی رخساره های ژئومورفولوژیکی طی وقوع فرایندهای کاتاستروفیکی نظیر طوفان و مخاطرات محیطی در مقیاس وسیع، نیازمند ابزاری قدرتمند همچون سنجش از دور حرارتی است. این پژوهش به کاربرد موثر روشهای سنجش از دور با چنین رویکرد کاربردی پرداخته است. منطقه مورد مطالعه جنوب شرق اصفهان و پلایای گاوخونی است که از منظر تنوع رخسارههای ژئومورفولوژیکی مناطق خشک و بیابانی چشمگیر است. در این پژوهش تغییرات کمیت های آلبدوی سطحی، توان تشعشعی، دمای سطحی، بخارآب، شاخص پوشش گیاهی و بازتاب طیفی رخسارههای زمین (کمیتهای اپتیکی و بیوفیزیکی) و کاربری آن، قبل و پس از وقوع طوفان توسط تصاویر ماهواره ای مودیس مورد سنجش قرارگرفت و نتایج نشان داد وقوع طوفان، شرایط خشکی خاک و دمای سطحی را افزایش داده و در مدت زمان کوتاه بر شاخص پوشش گیاهی نیز تاثیر منفی گذاشته است. آزمون T این کمیتها فرض برابری میانگین ها در شرایط قبل وبعد از طوفان را رد میکند لذا طوفان تاثیر معنا داری بر کمیتهای مورد مطالعه قبل و بعد از وقوع داشته است. شدت این تغییرات بر اساس نوع رخسارههای زمین و کاربری آن متفاوت بوده و مناطقی که فاقد پوشش گیاهی بودهاند مانند پلایا، اراضی کویری و تپه های ماسهای بیشترین تغییرات را داشتهاند. تغییرات طیفی بازتاب رخسارههای زمین توسط نقشه استاندارد اختلاف مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان میداد که پلایای گاوخونی بیشترین نمره معیار باقیمانده و لذا بیشترین تغییرات بازتابی را داشته و کانونی برای برداشت سطحی توسط باد شدید بوده است. همچنین بررسی نقشه جهت ناهمواریها نشان میداد دامنه های شرقی و شمالشرقی ارتفاعات، تغییرات بازتابی بیشتری نسبت به دامنه های غربی و جنوبغربی داشتهاند.
سیما پورهاشمی، ابوالقاسم امیراحمدی، محمد علی زنگنه اسدی، سید مهدی صالحی،
دوره 9، شماره 34 - ( دوره نهم، شماره سي و چهارم، زمستان 1397 )
چکیده
یکی از مهمترین مخاطرات در نواحی با اقلیم خشک و نیمهخشک، پدیدهی گردوغبار است. وقوع این پدیده با خسارات جانی و مالی و طبیعی بسیاری همراه است. در این تحقیق به بررسی خصوصیات کاربری اراضی و ژئومورفولوژی کانونهای برداشت گردوغبار در استان خراسان رضوی پرداخته شد. در ابتدا با استفاده از شاخصهای آشکارسازی گردوغبار بر روی تصاویر ماهوارهای مادیس، تعداد 65 کانون برداشت گردوغبار برای دورهی آماری (2016-2005) شناسایی گردید. سپس نقشهی واحدهای ژئومورفولوژی و کاربری اراضی منطقه تهیه گردید و کانونهای برداشت گردوغبار بر روی این نقشهها همپوشانی داده شد. نتایج حاکی از آن است که از لحاظ ژئومورفولوژی 81 درصد کانونهای گردوغبار در واحد دشتسر مشاهده شده است که حدود 5/71 درصد مساحت منطقه را دربر میگیرد. در دیگر چشماندازهای ژئومورفولوژی، کانونهای گردوغبار به ترتیب در واحد پلایا (7/ 10% در 5/17% مساحت) و کوهستان (6/4% در 14% مساحت) قرار گرفتهاند. نتایج حاصل از بررسی کاربری اراضی نشان داد که بیشترین تعداد کانونهای برداشت گردوغبار در کاربری مراتع ضعیف (3/35%) و اراضی دیم (6/27%) رخ داده که حدود 3/35 درصد مساحت از کل منطقه را دربر گرفتهاند. با محاسبهی نرخ گردوغبار در سطوح مختلف مشخص شد که علاوه بر نوع ساختار ژئومورفولوژی و کاربری اراضی، ارتباط تنگاتنگی بین مساحت و تعداد کانونهای برداشت گردوغبار هر واحد با نرخ انتشار گردوغبار وجود دارد.