7 نتیجه برای زارع
سیاوش شایان، محمد شریفیکیا، غلامرضا زارع،
دوره 1، شماره 2 - ( زمستان 1389 )
چکیده
در این مقاله لندفرمهای ژئومورفولوژیکی منطقه داراب شناسایی شده و وضعیت توانمندی و قابلیت ژئومورفوتوریستی آنها مورد ارزیابی قرار گرفته است. برای تشریح لندفرمهای ژئومورفولوژیکی شهرستان داراب از تصاویر ماهوارهای، نقشههای زمینشناسی، توپوگرافی و دادههای حاصل از بازدیدهای میدانی استفاده شده و میزان قابلیت و توانمندی ژئومورفوتوریستی این لندفرمها براساس روش پرالونگ مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان داد که شش لندفرم ژئومورفولوژیکی در محدوده مورد مطالعه وجود دارد. این لندفرمها براساس امتیاز دهی در روش پرالونگ رتبهبندی شدند. بر این اساس لندفرم گنبد نمکی دارابگرد به علت ارزش باستانشناسی، سابقه تاریخی و چشماندازهای زیبای طبیعی پیرامون آن به علت کسب بالاترین امتیاز، با اهمیتترین لندفرم ژئومورفوتوریستی منطقه داراب ارزیابی شده است.
سیـاوش شـایـان، محمد شریفیکیـا، غلامرضـا زارع،
دوره 2، شماره 5 - ( سال دوم، شمارهي پنجم، پاییز 1390 1390 )
چکیده
شوریزایی پدیدهی مورفولوژیکی آشنا با نواحی کویری و حاشیهی کویری مانند ناحیهی گرمسار است. تغییرات در روند و دامنه این پدیدهی در سالهای اخیر، متأثر از اقدامات انسانی و تغییرات اقلیمی جریان زایشی آن را از پدیده به مخاطره متحول ساخته است. در این تحقیق با استفاده از منابع دادهای (سنجش از دوری، آزمایشگاهی، مشاهدهای و پیمایشی) به ارزیابی و تحلیل شوریزایی، در محدوده مخروطافکنه گرمسار پرداخته شده است. بدین منظور اقدام به ایجاد پایگاه داده مکانی در محیط GIS شده و پس از پردازش و تحلیل، روند و دامنه شوریزایی در اراضی و منابع آبی تبیین گردیده است؛ سپس عوامل شوریزایی مورد کنکاش و تحلیل قرار گرفت. یافتههای تحقیق عواملی همچون نزدیکی و مجاورت با گنبدهای نمکی، تغییر در جهت و شدت جریان عبوری آب سطحی و افزایش میزان تبخیر از طریق افزایش آبیاری سطحی و عموماً غرق آبی را به عنوان عوامل اساسی و محوری در ایجاد و تشدید این پدیده معرفی نمود. افزایش نرخ و دامنه شوریزایی، در سطح مخروطافکنه، طی دههی مورد بررسی از دیگر یافتههای تحقیق است که مؤید کاهش 4/1 وسعت اراضی با شوری کم و افزایشی به همین میزان در خصوص اراضی با شوری متوسط و عمدتاً زیاد است. شوریزایی در پهنهی مورد مطالعه به واسطهی موقعیت خاص و نوع کاربریهای مستقر در آن تهدیدی جدی به شمار رفته و به عنوان یک مخاطرهی محیطی برای این ناحیه و تا حدودی نواحی همجوار از جمله کلان شهر تهران ارزیابی میشود.
دکتر محمدعلی فیروزی، مجید گودرزی، رضا زارعی،
دوره 3، شماره 12 - ( سال سوم، شماره دوازدهم، تابستان 1392 1392 )
چکیده
این پژوهش با رویکردی متقابل و بر اساس الگوی رایج که ارتباطی منطقی بین کارآفرینی و گردشگری پایدار روستایی برقرار میکند، به بررسی توسعه کارآفرینی در محیطهای روستایی پرداخته است و به همین جهت روستای خارستان از توابع شهرستان بهبهان را به عنوان نمونه مورد بررسی قرار داده است. روش تحقیق در این پژوهش ترکیبی از روش های توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. روش جمع آوری اطّلاعات و دادهها به صورت اسنادی (کتابخانه ای) و میدانی (پرسشنامه) بوده که پس از تعیین شاخصها و متغیّرهای تحقیق، با استفاده از پرسشنامه، داده های لازم گردآوری شده است. در این مطالعه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، تعداد 130 نفر روستایی در سن فعّالیّت (15 تا 65 سال) با حدّاقل سطح سواد راهنمایی، مورد مطالعه واقع شدند. سپس با بررسی 5 معیار اصلی جهت بررسی ارتباط متقابل بین کارآفرینی و گردشگری پایدار روستایی، فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) مورد استفاده قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که کم تر از 10 درصد اهالی روستا با مهارتهای کارآفرینی آشنایی دارند. هم چنین با توجّه به خروجیهای نهایی تحلیل فرآیند سلسله مراتبی، میزان آشنایی با کارآفرینی و ایجاد زیرساختهای کارآفرینی، دو عامل مهم و تأثیر گذار در توسعه کارآفرینی در روستای خارستان میباشد.
سعید ملکی، الیاس مودت، سید محمد زارع اشکذری،
دوره 5، شماره 17 - ( سال پنجم، شماره هفدهم، پاییز1393 1393 )
چکیده
تحولات اخیر در رشد و توسعه شهرنشینی و بدنبال آن رشد و توسعه کالبدی شهرها مسائلی در فضای شهرها بوجود آورده که نه تنها ساکنین آن، بلکه تمام محیط زیست را در معرض عوارض ناشی از آن قرار داده است. افزایش جمعیت، تنوعگرائی در مصرف، توسعه سریع شهرها و میزان تقاضا برای خودرو، آلودگی هوا و صوت را به همراه داشته است.توسعه فیزیکی ناموزون شهرها، محدودیتهای محیطی و افزایش روز افزون خودروها در سطح شهرها مشکلات آلودگی هوا و صوتی شهرها را چند برابر ساخته است. شهر بیابانی یزد واقع در حاشیه کویر مرکزی ایران نیز از این قاعده مستثنی نبوده و با مشکلات آلودگی هوا و صوت دست به گریبان است. بنابراین پژوهش حاضر با ماهیت توسعهای – کاربردی و روش تحقیق کتابخانهای و میدانی در 20 ایستگاه به بررسی موضوع پرداخته است. که بررسی های تحقیق نشان می دهد که ترازهای صوتی اندازه گیری شده در 20 ایستگاه از میزان استاندارد 65 دسی بل برای مناطق تجاری بالاتر بوده و با استفاده از نقشه های تراز صوتی و پایش آنها مناطقی که تحت فشار صوتی بالاتر قرار دارد، بویژه مناطق حساس مثل بیمارستان و مدارس را تعیین و راهکارهای عملی برای کاهش آلودگی صوتی را بررسی نمود. همچنین تستهای صورت گرفته از گازهای خروجی 321 وسیله نقلیه بنزینی بیانگر بالا بودن مقدار هیدروکربن(25/575 قسمت در میلیون حجمی) و مونواکسید کربن(25/5 درصد حجمی) تولید شده از میزان حدمجاز(استاندارد تعریف شده شورای حفاظت محیط زیست) میباشد.
کاظم نصرتی، محمد مهدی حسینزاده، سلمان زارع، رویا ذوالفقاری،
دوره 6، شماره 23 - ( دوره ششم، شماره بيستم و سوم، بهار 1395 )
چکیده
مناطق خشک محیطهای اکولوژیک حساس و شکننده و مستعد بیابانزایی هستند. این مناطق بحرانی که در آنها بیابانزایی رخ میدهد، پایداری اکولوژیک بیابانها را تعیین مینماید. بهمنظور مقابله با گسترش بیابان و خطرات ناشی از آن، طرحهای احیای بیابان با کاشت گونههای مختلف اجرا میگردد که میتوانند ویژگیهای خاک را تحت تأثیر قرار دهند. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر گیاه سیاهتاغ بر روی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک و تعیین شاخصهای کیفیت خاک در روستای آهنگران واقع در جنوب غربی شهرستان رشتخوار میباشد. به این منظور، 45 نمونه از سه منطقه شاهد، بین دو تاج و زیر تاج پوشش گیاهی جمعآوری گردید و ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک اندازهگیری شد. نتایج به دست آمده حاکی از وجود اختلاف معنیدار pH، آهک، هدایت الکتریکی، رطوبت اشباع، رس، ماسه، کربنات و ازت کل بین سه منطقه نمونهبرداری میباشد. با استفاده از تکنیکهای آماری چندمتغیره مانند تحلیل عاملی، تحلیل مازاد داده و تحلیل کانونیک توابع تشخیص مدل کیفیت خاک بر اساس سه منطقه تعیین گردید که نتایج نشان داد pH و آهک با بیشترین ضرایب از مهمترین شاخصهای تعیین کیفیت خاک تحت تأثیر تاغکاری در منطقهی مطالعاتی میباشند و در مجموع شاخص کیفیت خاک در مناطق بین تاج پوشش و زیر تاج پوشش دارای اختلاف معنیداری با منطقه شاهد (بدون پوشش تاغ) است.
<span lang="AR-SA" style="line-height: 130%; font-family: " b="" nazanin";="" font-size:="" 14pt;="" mso-ansi-font-size:="" 12.0pt;="" mso-ascii-font-family:="" "times="" new="" roman";="" mso-hansi-font-family:="" roman";"="">
مهدی بروغنی، سیما پورهاشمی، مهدی زارعی، کاظم علی آبادی،
دوره 9، شماره 35 - ( دوره نهم، شماره سي و پنجم، بهار 1398 )
چکیده
با توجه به خشکسالی و تغییرات کاربری اراضی در سالهای اخیر، پدیدهی توفان گردوغبار در ایران بهعنوان یک مخاطرهی محیطی در حال افزایش بوده است. گردوغبار، روی تغییرات آبوهوایی و سلامت انسان اثر گذاشته و باعث آسیبهای جدی میشود. هدف از این تحقیق، شناسایی و تهیهی نقشهی حساسیت کانون-های برداشت گردوغبار جهت کنترل و تعیین نقش هریک از عوامل مؤثر در وقوع آن با استفاده از مدل داده-کاوی درخت رگرسیون تقویتشده (BRT) در شرق ایران است. بدین منظور ابتدا 147 کانون برداشت گردوغبار در منطقه شناسایی و به دو گروه برای مدلسازی و ارزیابی تقسیم شد. با توجه به مطالعات صورتگرفته، 8 عامل مؤثر شامل کاربری اراضی، زمینشناسی، درجهی شیب، ارتفاع، شاخص پوشش گیاهی نرمال شده (NDVI)، فاصله از رودخانه، سرعت باد و بارش شناسایی و لایههای این عوامل در محیط GIS تهیه و جهت ارزیابی نتایج از منحنی ROC استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل BRT با مساحت سطح زیر منحنی (6/79 درصد) کارایی نسبتاً بالایی در تهیهی نقشهی حساسیت گردوغبار در منطقهی موردمطالعه را داراست. 3/16 درصد از مساحت منطقهی موردمطالعه در طبقهی با حساسیت خیلی زیاد قرار دارد. همچنین بر اساس نتایج حاصل از مدل، شاخص پوشش گیاهی، ارتفاع و درجهی شیب بیشترین تأثیر بر وقوع گردوغبار در منطقه را داشتهاند.
سید حسن علوینیا، مهدی زارعی،
دوره 11، شماره 41 - ( دوره یازدهم، شماره چهل و یکم، پاییز 1399 )
چکیده
تغییر اقلیم پدیدهای است که طی سالهای اخیر اکوسیستمهای طبیعی و نیز تمام جوانب زندگی انسان را تحت تأثیر خود قرار داده است. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی بروز یا عدم وقوع تغییر اقلیم طی سالهای 2015-1961 با استفاده از شاخصهای حدی TXx و TNn است. همچنین برای پیشبینی سناریوهای اقلیمی آینده از 3 سناریوی مدل CanESM2 استفاده و دادههای موردنظر با مدل SDSM کوچکمقیاس شدند. بدین منظور از دادههای دمای حداکثر و حداقل روزانه ایستگاههای سینوپتیک سنندج و سقز استفاده شد. برای تشخیص روند شاخصها از آزمون من-کندال و از روش تخمینگر شیب سن برای بزرگی روند استفاده شد. در ادامه، پیشبینی اقلیمی برای دورهی 2050-2020 صورت گرفت و دو شاخص حدی به دست آمد. نتایج نشان داد که طی دورهی پایه در سنندج هر دو شاخص روند معنیدار دارند، اما در مورد سقز معنیداری تنها برای TNn صادق است. این امر در مورد سناریوهای تولیدشده نیز تنها در RCP2.6 در هر دو شاخص برای سنندج و در RCP8.5 تنها در شاخص TXx برای سقز رخ داد. بر اساس نتایج، روند افزایشی بزرگترین دمای بیشینه و کوچکترین دمای کمینهی منطقهی موردمطالعه همانند دورهی پایه نیز طی 30 سال آینده تحت هر سه سناریو افزایش خواهد یافت که این تغییرات افزایشی به میزان حدود یک درصد نسبت به میانگین دورهی پایه خواهد بود. با توجه به یافتههای حاصل میتوان نتیجه گرفت که یکی از عوامل افزایش دما طی دورهی مشاهداتی میتواند پدیدهی تغییر اقلیم تلقی گردد و این پدیده در سناریوی RCP2.6 ایستگاه سنندج نیز عامل افزایش دما بوده است.