دکتر جعفر جوان، سعید دلیل، دکتر محمد سلمانی مقدم،
دوره 3، شماره 12 - ( سال سوم، شماره دوازدهم، تابستان 1392 1392 )
چکیده
هنری لوفور، جامعهشناس و فیلسوف مارکسیست فرانسوی، مُبدِع نظریه تولید فضاست. تحلیل بقای نظام اقتصادی سرمایهداری از طریق فضا و همچنین تاثیرات دولت و مردم بر فضا، از جمله مسائلی هستند که لوفور را به نظریه پردازی درباره فضا به عنوان یک محصول اجتماعی رهنمون کردند. لوفور به دنبال بررسی این موضوع بود که دولت چگونه بر کاربران فضا، از طریق فضا، هژمونی خود را اعمال میکند و همچنین به دنبال تغییری در مفهومپردازیهای رایج درباره فضا در علوم انسانی بود. لوفور با استفاده از منطق دیالکتیکی هگلی-مارکسی و تلقیِ خاصّ خود از این منطق به مفهومپردازی درباره فضا پرداخت. از نظر وی فضا فی نفسه (در مفهوم دکارتی) مفهومی تهی است و اصالتا باید فضا را اجتماعی در نظر گرفت. فضا از نظر لوفور، بودگاهی است که در آن نزاع طبقاتی رخ میدهد و همچنین محل تسلط دولت با ویژگیهای سرمایهدارانه است، از همین نقطه نظر لوفور به این نتیجه میرسد که فضا سیاسی نیز هست. به عبارتی از نظر لوفور، نه تنها فضا ناشی از شرایط و روابط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تولید میشود، بلکه در بازتولید آن شرایط و روابط نقشی مستقیم و اساسی ایفا میکند.
سعید دلیل، ابوالفضل مشکینی، جعفر جوان،
دوره 9، شماره 36 - ( دوره نهم، شماره سي و ششم، تابستان 1398 )
چکیده
شهر-منطقه در مقام دستگاهی نظری، واجد اهمیتی مفهومی است که خود سبب توجه بیشتر به این دستگاه بهمثابه ابزاری برای فهم ساختارهای تولید فضا در مقیاسهای مختلف (جهانی، بینالمللی، ملی، منطقهای و شهری) میشود. این مقاله سعی دارد تا با اتکا بر مفهوم بافتهی شهری آنری لوفور، به خوانش مفهوم شهر-منطقه بپردازد. مقصود این است که نهتنها این مفهوم را در پرتو مفهوم بافتهی شهری لوفور، بلکه کل دستگاه مفهوم شهر-منطقه (منطقه، نومنطقهگرایی و شهر-منطقه) را به همین نحو روایت کند. در یک سوی این خوانش، سوژهها و تجربهی زیستهی ایشان و در سویهی دیگر آن، نهادها و ساختارهای اجرایی و دولتی هستند. این نوع خوانش بر اهمیت سوژه در تولید مقیاس، اهمیت مفهوم مقیاس و اهمیت مفهوم حکمرانی در شرایط تولید نئولیبرالی فضا تأکید میکند. پرسش پژوهش حاضر این است که در عصر جهانی شدن و تولید سرمایهداریِ شهر تحت شرایط تولید نئولیبرالی فضا، چگونه محتوای زیستی و نهادی خواهد داشت؟ این دو عنصر در مفهوم بافتهی شهری مندرجاند و همزمان در این مفهوم استعلا یافتهاند. این مفهوم واسطه یا میانجی دو حد نهایی شهر-منطقه؛ یعنی منتهیالیه روستایی (پسکرانه) و هستهی شهری آن است. این مفهوم همچنین در مقام نوعی چشمانداز یا نظرگاه عمل میکند که در مقام آیینهی نسبت جامعهی شهری با زمین، شیوهی تولید زمین شهری درون ساختار نهادی شهر را از طریق استحاله شدن در خود (بافتهی شهری) نشان میدهد. در دوران اخیر تولید نئولیبرالی فضا، شکلهایی از شهر-منطقه ناشی از انفجار به درون و بیرون شهرهای مرکزی ایجادشده و تا پسکرانههای شهر، بافتهی شهری به اینسو و آنسو پرتاب شده است. این نوع خوانش از شهر-منطقه به دنبال دادن توضیحی دربارهی گسستگی و تکهتکه شدن شهر و کشیده شدن شهر به اطراف در دوران اخیر سرمایهداری است و آن را در ابعاد نهادی، ساختاری و سوژگیِ آن میبررسد.