5 نتیجه برای بهرامی
شهرام بهرامی، جواد جمال آبادی،
دوره 1، شماره 4 - ( سال اول، شمارهي چهارم، تابستان 1390 1390 )
چکیده
منطقهی مورد مطالعه، طاقدیس تیپیک دنه خشک در استان کرمانشاه و بخشی از زون ساختمانی زاگرس چین خورده است. هدف این تحقیق محاسبهی حجم فرسایش سنگ و ارتباط آن با تکتونیک است. جهت دستیابی به هدف فوق، ابتدا محدودهی 90 حوضهی زهکشی در دامنهی طاقدیس بر اساس تصاویر ماهوارهای Quickbird و دادههای ارتفاعی SRTM مشخص گردید. بعد از بازسازیی سطوح قدیمی، ژئومورفیک DEM اولیهی (قبل از فرسایش) منطقه تهیه شد. سپس DEM فعلی (واقعی) منطقه به دست آمد. با کم کردن حجم DEM واقعی از حجم DEM اولیه، حجم فرسایش سنگ در هر دره محاسبه گردید. با استفاده از شیب لایهها و عرض طاقدیس، منطقهی مطالعاتی به 9 زون تکتونیکی تقسیم گردید و میانگین پارامترهای حجم فرسایش سنگ حوضهها (Ve)، مساحت حوضهها (A) و نسبت حجم فرسایش سنگ به مساحت حوضهها (Rva) در هر زون به دست آمد. نتیجهی این تحقیق نشان میدهد که با افزایش شیب ساختمانی پهلوی طاقدیس، مقدار پارامتر Rva نیز افزایش مییابد. همچنین رابطهی مستقیمی بین مساحت حوضهها و حجم فرسایش سنگ (Ve) وجود دارد. بررسی دادهها نشان میدهد که گسلها نیز نقش مهمی در افزایش فرسایش سنگ درهها ایفا مینمایند. در زونهای شماره 3، 4، 5، 6 و 7، بالاترین مقدار Rva به ترتیب مربوط به حوضههای گسلی شماره 25، 31، 57، 72 و 76 میباشند. بهطور کلی تحقیق حاضر نشان میدهد که حجم فرسایش سنگ در طاقدیس دنه خشک کاملاً متأثر از شیب و عرض پهلوی طاقدیس، موقعیت گسلها و مساحت حوضهها میباشد.
دکتر شهرام بهرامی، محمد معتمدی راد، مهندس الهه اکبری،
دوره 3، شماره 12 - ( سال سوم، شماره دوازدهم، تابستان 1392 1392 )
چکیده
اغلب لندفرم های سطح زمین به آرامی و طی هزاران یا میلیون ها سال تکامل مییابند. از آن جا که تغییرات لندفرم ها در مقیاس عمر بشر قابل تشخیص نمیباشند، ارزیابی شواهد ژئومورفولوژیک میتواند نقش مهمّی در شناسایی حرکات تکتونیکی مناطق ایفا کند. رودخانهها و شبکه زهکشی از جمله مهم ترین عوارضی هستند که نسبت به تغییرات زمینساختی بسیار حسّاس میباشند. جهت بررسی تأثیر تکتونیکهای فعّال بر مورفومتری شبکه زهکشی، ابتدا 4 حوضه آبخیز در رشته کوه آلاداغ- بینالود و کوه های جغتای در استان های خراسان شمالی و رضوی انتخاب شد. سپس شاخصهای ناهنجاری سلسله مراتبی(∆a)، تراکم ناهنجاری سلسله مراتبی(ga)، پارامترهای شاخص انشعابات(R)، شاخص درصد عدم تقارن حوضه(PAF)، نسبت شکل حوضه(BS) و نسبت طول آبراهه اصلی به متوسّط عرض حوضه(LSBW) در آن مورد محاسبه قرار گرفت. نتایج نشان میدهد که رابطه مستقیمی بین∆a و ga (r= 0/888)، ∆a و PAF ، ∆a و Bs ، ∆a وLSBW ، ga و PAF ، ga و Bs ، ga و LSBW وجود دارد. ضریب همبستگی بین زوج های ∆a-PAF ، ∆a-Bs ، ∆a-R ، ∆a-LSBW ، ga-PAF ، ga-Bs ، ga-R ، ga-LSBW به ترتیب 957/0 ، 946/0 ، 317/0 ، 856/0 ،897/0، 764/0، 491/0 و 656/0 به دست آمده است. همچنین ضریب همبستگی مناسبی بین R و دیگر پارامترها وجود دارد. بررسی روابط بین پارامتر ها نشاندهنده کارآیی بالای شاخص ∆a وga در مقایسه با شاخص R برای شناسایی تکتونیک فعّال حوضههای زهکشی میباشند. به طور کلّی، براساس شاخصهای مذکور، تمام حوضههای مطالعاتی از نظر تکتونیکی فعّال هستند. با این حال، بیشترین فعّالیت تکتونیکی به ترتیب در حوضههای شماره 2 و 1 و 4 و کم ترین مربوط به حوضه شماره 3 میباشد.
دکتر شهرام بهرامی، دکتر کامران شایسته، سجاد بهرامی،
دوره 4، شماره 14 - ( سال چهارم،شماره چهاردهم،زمستان 1392 1392 )
چکیده
.زاگرس از جمله مناطقی است که دارای پوشش گیاهی متنوع و متراکم میباشد. عواملی مانند ژئومورفولوژی، آب و هوا، توپوگرافی، خاک و عوامل زیستی نقش مؤثری در تراکم پوشش گیاهی ایفا می کنند. هدف این تحقیق بررسی نقش ژئومورفولوژی در تراکم پوشش گیاهی در طاقدیس نواکوه است. منطقه مورد مطالعه بخش جنوب شرقی طاقدیس نواکوه است؛ که در جنوب شرق شهر سرپل ذهاب قرار دارد. بر اساس نقشه توپوگرافی با مقیاس 50000/1 ، نقشه های شیب، جهت شیب و سطوح ارتفاعی منطقه تهیه گردید. سپس، با استفاده از تصاویر ماهواره ای کویک برد، نقشه پوشش گیاهی و رخساره های ژئومورفولوژی منطقه تهیه شد. پوشش گیاهی منطقه شامل مرتع، جنگل های نسبتا متراکم، نیمه متراکم، کم تراکم و بسیار کم تراکم است. ژئومورفولوژی منطقه شامل رخساره های واریزه، سطوح مثلثی شکل، کارست کم تکامل یافته، متوسط و نسبتا تکامل یافته می باشد. همپوشانی لایه ها نشان می دهد که رده جنگل کم تراکم بیشتر منطبق بر دامنه جنوب غربی و رده جنگلی نسبتا متراکم منطبق بر دامنه شمال شرقی است. رده مرتع تنها در ارتفاعات بالای 1800 متری گسترش دارند. در حالی که بیشترین مساحت جنگل نسبتا متراکم مربوط به ارتفاعات 1300 تا 1800 متری میباشد. انطباق نقشه های پوشش گیاهی و ژئومورفولوژی منطقه نشان می دهد که جنگل های کم تراکم و بسیار کم تراکم بیشتر منطبق بر واریزه ها و سطوح مثلثی دامنه جنوب غربی است در حالی که جنگل های نسبتاً متراکم و نیمه متراکم بیشتر با رخساره های کارستی و سطوح مثلثی دامنه شمال شرقی انطباق دارند. رخساره های کارستیکی متوسط و نسبتا تکامل یافته بیشتر منطبق بر دامنه شمال شرقی و رخساره کارستی ضعیف و واریزه ها در دامنه جنوب غربی غالب هستند. به طور کلی تحقیق حاضر نشان می دهد نقش جهت دامنهها در تراکم پوشش گیاهی نسبت به نقش شیب و سطوح ارتفاعی بارزتر است. با وجود لیتولوژی یکسان دامنههای شمال شرقی و جنوب غربی، در لندفرم های واقع در دامنه شمال شرقی، به علت وجود رطوبت بیشتر و غلبه فرسایش شیمیایی و میکروارگانیزم هایی مانند گل سنگها، خاک بیشتری تولید شده که این موضوع به افزایش تراکم جنگل منجر شده است.
عبدالحسین رضائیپور باغدر، حسین بهرامی، جواد رفیع شریف آباذ، حسن خسروی،
دوره 5، شماره 19 - ( سال پنجم، شماره نوزدهم، بهار 1394 )
چکیده
بیابانزایی پدیدهای است که در مناطق خشک، نیمهخشک، و خشک نیمهمرطوب به دلیل شکننده بودن اکوسیستم اثرات تخریبی بیشتری نسبت به سایر مناطق دارد. هدف از این تحقیق، بررسی وضعیت بیابانزایی و ارائه نقشه بیابانزایی در منطقه باغدر از توابع شهرستان بافق در استان یزد با استفاده از مدل IMDPA میباشد. جهت استفاده از این مدل و ترسیم نقشه بیابانزایی در منطقه باغدر، دو معیار خاک و پوشش گیاهی به عنوان معیارهای کلیدی بیابانزایی در نظر گرفته شد. با استفاده از روش فوق امتیازات هر شاخص در معیار مربوطه مشخص و ارزش هر معیار با محاسبه میانگین هندسی امتیاز شاخصهای آن مشخص گردید و پس از آن با روی هم گذاری و تلفیق لایههای رستری معیارهای مذکور و محاسبه میانگین هندسی معیارها و تجزیه و تحلیل آن با استفاده از مدل IMDPA نقشه شدت بیابانزایی منطقه بدست آمد. نتایج حاصل از این ارزیابی نشان میدهد منطقه از نظر معیار خاک در کلاس شدید قرار داشته و بر اساس معیار پوشش گیاهی در کلاس متوسط تا شدید قرار دارد. از بین شاخصهای معیار خاک، بافت خاک و شوری با میانگین وزنی 79/1 و 2/1 به ترتیب بیشترین و کمترین تاثیر را در روند بیابانزایی منطقه دارند. از بین شاخصهای معیار پوشش گیاهی، شاخصهای تجدید حیات و وضعیت پوشش گیاهی با میانگین وزنی 53/1 و 54/1 تاثیر بیشتری در روند بیابانزایی منطقه داشته است. مطابق نقشههای به دست آمده مشخص گردید، شدت بیابانزایی منطقه باغدر در کلاس متوسط تا شدید قرار دارد. بنابراین پیشنهاد میگردد با ارائه راهکارهای مدیریتی در چرای متعادل دام و آموزش و ترویج ساکنان محلی در بهرهبرداری مناسب از مراتع منطقه، از تخریب بیشتر جلوگیری نموده و حتی در صورت نیاز منطقه به طور موقت قرق گردد.
مهناز شیران، شهرام بهرامی، حامد ادب، محمدعلی زنگنه اسدی، ابولقاسم امیر احمدی،
دوره 6، شماره 24 - ( دوره ششم، شماره بيستم و چهارم، تابستان 1395 )
چکیده
مطالعه روی تغییرات بیلان انرژی و دمای سطحی، پوشش گیاهی و نیز تغییرات طیفی رخساره های ژئومورفولوژیکی طی وقوع فرایندهای کاتاستروفیکی نظیر طوفان و مخاطرات محیطی در مقیاس وسیع، نیازمند ابزاری قدرتمند همچون سنجش از دور حرارتی است. این پژوهش به کاربرد موثر روشهای سنجش از دور با چنین رویکرد کاربردی پرداخته است. منطقه مورد مطالعه جنوب شرق اصفهان و پلایای گاوخونی است که از منظر تنوع رخسارههای ژئومورفولوژیکی مناطق خشک و بیابانی چشمگیر است. در این پژوهش تغییرات کمیت های آلبدوی سطحی، توان تشعشعی، دمای سطحی، بخارآب، شاخص پوشش گیاهی و بازتاب طیفی رخسارههای زمین (کمیتهای اپتیکی و بیوفیزیکی) و کاربری آن، قبل و پس از وقوع طوفان توسط تصاویر ماهواره ای مودیس مورد سنجش قرارگرفت و نتایج نشان داد وقوع طوفان، شرایط خشکی خاک و دمای سطحی را افزایش داده و در مدت زمان کوتاه بر شاخص پوشش گیاهی نیز تاثیر منفی گذاشته است. آزمون T این کمیتها فرض برابری میانگین ها در شرایط قبل وبعد از طوفان را رد میکند لذا طوفان تاثیر معنا داری بر کمیتهای مورد مطالعه قبل و بعد از وقوع داشته است. شدت این تغییرات بر اساس نوع رخسارههای زمین و کاربری آن متفاوت بوده و مناطقی که فاقد پوشش گیاهی بودهاند مانند پلایا، اراضی کویری و تپه های ماسهای بیشترین تغییرات را داشتهاند. تغییرات طیفی بازتاب رخسارههای زمین توسط نقشه استاندارد اختلاف مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان میداد که پلایای گاوخونی بیشترین نمره معیار باقیمانده و لذا بیشترین تغییرات بازتابی را داشته و کانونی برای برداشت سطحی توسط باد شدید بوده است. همچنین بررسی نقشه جهت ناهمواریها نشان میداد دامنه های شرقی و شمالشرقی ارتفاعات، تغییرات بازتابی بیشتری نسبت به دامنه های غربی و جنوبغربی داشتهاند.