6 نتیجه برای Wind Erosion
مجتبی یمانی،
دوره 1، شماره 2 - ( 10-1389 )
چکیده
یکی از مظاهر فرایندهای فرسایش در مناطق خشک، فرسایش بادی است. همواری نسبی، فقر پوشش گیاهی، وزش بادهای غالب و وجود سازندهای سست آبرفتی مهمترین عواملایجاد فرسایش بادی است. این شرایط در مناطق پست مرکزی و جلگههای ساحلی جنوبایران وجود داشته و تودههای ماسهای حجیمی که در این مناطق بهطور پراکنده تشکیل شده است، نتیجه حاکمیت همین شرایط است. آنچه مسلم است، ماسههای بادی همواره به عنوان یک مخاطره محیطی قلمداد شدهاند. زیرا نقل و انتقال و تراکم آنها موجب تشکیل تودههای ماسهای شده و این پدیده تهدیدی برای فعالیتهای انسانی استقرار یافته در پیرامون آنها به شمار میرود. تسلّط شرایط خشک در طول دوره گرم سال در سطح جلگه خوزستان و وزش بادهای شدید با ماهیت گرم و خشک موجب حرکت ماسههای بادی در این منطقه میشود، لیکن تراکم و مورفولوژی خاص این اشکال به صورت تودههای ارگ در نقاط خاصی دیده میشود و در سطح تمامی جلگه ساحلی فراگیر نیست. مسئلهی اصلی تحقیق ارتباط دینامیک رودهای اصلی و مکان گزینی این تودههای ریگ در ارتباط با منشایابی ماسهها و علل مکان گزینی خاص و استقرار این تودههای ماسهای در سطح جلگه خوزستان است. روش تحقیق بر مبنای تجزیه و تحلیل ویژگیهای باد منطقه با استفاده از نرم افزار WR plot view و بررسی ارتباط راستای وزش بادهای غالب و مکان گزینی تودههای ماسهای منطقه است. نقشههای توپوگرافی و زمینشناسی، آمارهای باد روزانه و نمونههای ماسهی برداشت شده در کارهای میدانی، ابزار و دادههای اصلی پژوهش را تشکیل دادهاند. نمونههای ماسه در نرمافزار Gradisat تجزیه و تحلیل شده و با گلبادهای منطقه برازش داده شدهاند. نتایج تحقیق نشان میدهد که امتداد چین خوردگیهای زاگرس جنوبی موجب کانالیزه شدن و هدایت بادهای غالب شمال غربی شده و مخروط افکنههای حاشیهای و پادگانهها و بسترهای سیلابی رودخانههای مهم، منشا اصلی ماسههای سطح جلگه به شمار میروند. همچنین شبکهی زهکشی و رودهای اصلی سطح جلگه در مورفولوژی، پراکندگی و تغییرات مکانی تودههای ریگ تاثیرگذار بودهاند.
کاظم نصرتی، محمد مهدی حسینزاده، سلمان زارع، رویا ذوالفقاری،
دوره 6، شماره 23 - ( 1-1395 )
چکیده
مناطق خشک محیطهای اکولوژیک حساس و شکننده و مستعد بیابانزایی هستند. این مناطق بحرانی که در آنها بیابانزایی رخ میدهد، پایداری اکولوژیک بیابانها را تعیین مینماید. بهمنظور مقابله با گسترش بیابان و خطرات ناشی از آن، طرحهای احیای بیابان با کاشت گونههای مختلف اجرا میگردد که میتوانند ویژگیهای خاک را تحت تأثیر قرار دهند. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر گیاه سیاهتاغ بر روی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک و تعیین شاخصهای کیفیت خاک در روستای آهنگران واقع در جنوب غربی شهرستان رشتخوار میباشد. به این منظور، 45 نمونه از سه منطقه شاهد، بین دو تاج و زیر تاج پوشش گیاهی جمعآوری گردید و ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک اندازهگیری شد. نتایج به دست آمده حاکی از وجود اختلاف معنیدار pH، آهک، هدایت الکتریکی، رطوبت اشباع، رس، ماسه، کربنات و ازت کل بین سه منطقه نمونهبرداری میباشد. با استفاده از تکنیکهای آماری چندمتغیره مانند تحلیل عاملی، تحلیل مازاد داده و تحلیل کانونیک توابع تشخیص مدل کیفیت خاک بر اساس سه منطقه تعیین گردید که نتایج نشان داد pH و آهک با بیشترین ضرایب از مهمترین شاخصهای تعیین کیفیت خاک تحت تأثیر تاغکاری در منطقهی مطالعاتی میباشند و در مجموع شاخص کیفیت خاک در مناطق بین تاج پوشش و زیر تاج پوشش دارای اختلاف معنیداری با منطقه شاهد (بدون پوشش تاغ) است.
<span lang="AR-SA" style="line-height: 130%; font-family: " b="" nazanin";="" font-size:="" 14pt;="" mso-ansi-font-size:="" 12.0pt;="" mso-ascii-font-family:="" "times="" new="" roman";="" mso-hansi-font-family:="" roman";"="">
مهدی حیدری نسب، امیر کرم، حسین نگارش، احمد پهلوانروی،
دوره 9، شماره 34 - ( 10-1397 )
چکیده
در دشت سیستان شرایط برای فرسایش بادی و در پی آن، جابهجایی ماسه فراهم است. با توجه به استقرار سکونتگاهها در کانونهای فرسایش بادی منطقه ضرورت منشأیابی ماسهها، تحلیل مخاطرات ناشی از جابهجایی تپههای ماسهای و عوامل مؤثر بر ایجاد مخاطرات از اهداف این پژوهش است. ﺗﺤﻘﯿﻖ از ﻧﻮع ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ-تحلیلی مبتنی بر روشﻫﺎی ﻣﯿﺪاﻧﯽ و ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪای اﺳﺖ. در ابتدا با بررسی نقشهها و مشاهدات میدانی مشخص شد که منشأ ماسهها، بستر خشک رودخانههای منطقه است. سپس پارامترهای مورفومتریک چند برخان (در مدت وزش بادهای 120 روزه) و میزان جابهجایی آنها اندازهگیری و ثبت گردید. نتایج تحلیل آماری نشان میدهد که فقط بین طول برخانها با میزان جابهجاییشان، رابطهی معکوس برقرار است و بین سایر پارامترها و جابهجایی برخانها رابطهی معنیداری وجود ندارد؛ که دلیل آن میتواند استقرار برخانها در محدودهی اراضی روستایی، نقش کاربریهای مختلف اراضی و عوارض سطح زمین در میزان سرعت باد، مقدار تولید ماسه و در میزان جابهجایی برخانها باشد. مخاطرات ناشی از جابهجایی تپههای ماسهای در سطح روستاها شامل تهدید سلامت اهالی، مدفون شدن روستاها، تخریب خاک و زیرساختهای عمومی و ... است. عوامل متعددی از قبیل وزش بادهای شدید و دائمی، کم شیب و کم عارضه بودن دشت، ریزدانه بودن خاک، خشکسالیهای متوالی و فقر پوشش گیاهی در میزان جابهجایی ماسهها در سطح دشت سیستان نقش دارند.
زهره ابراهیمی خوسفی، فاطمه درگاهیان،
دوره 9، شماره 34 - ( 10-1397 )
چکیده
یکی از علل اصلی آلودگی هوا در مناطق خشک جهان و بهویژه در ایران، وقوع توفانهای گردوغبار حاوی غلظت بالای ذرات معلق با قطر آئرودینامیکی کمتر از 10 میکرومتر (PM10) است. هدف اصلی تحقیق حاضر، شناسایی مهمترین عوامل اقلیمی مؤثر بر تغییر غلظت PM10 در نزدیکی دشت یزد- اردکان و ارتباط آن با رخداد فرسایش بادی در بازهی زمانی 2012 تا 2017 است. بدین منظور از متوسط ماهیانهی دادههای اقلیمی، غلظت روزانهی ذرات کوچکتر از 10 میکرومتر و دادههای ساعتی مربوط به پدیدههای مختلف گردوغبار ایستگاه سینوپتیک یزد استفاده شد. جهت شناسایی دقیقترین رابطه بین پارامترهای هواشناسی و غلظت PM10، 10 تابع رگرسیون دومتغیره (لگاریتمی، معکوس، توانی، نمایی، درجه دو، درجه سه، منحنی رشد، ترکیبی، لجستیک و منحنی S) بر اساس چهار معیار ضریب همبستگی، آمارهی F، میزان خطای نسبی و میانگین مربعات خطا با یکدیگر مقایسه گردید. درنهایت از طریق تحلیل ارتباط بین شاخص توفان گردوغبار و PM10، نقش رخداد فرسایش بادی بر تغییرات آن موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در این بازهی زمانی هیچ رابطهی خطی معنیداری بین پارامترهای هواشناسی و غلظت ذرات معلق وجود نداشته است؛ درحالیکه بین مقادیر متوسط درجه حرارت ماهیانه و درجه حرارت بیشینه با PM10 رابطهی غیرخطی معنیداری برقرار شده است. مقادیر مربوط به ضریب همبستگی، آمارهی F، خطای نسبی و مجذور میانگین مربعات خطا بر اساس دقیقترین تابع غیرخطی بین PM10 و متوسط درجه حرارت ماهیانه به ترتیب 67/0، 06/8، 1/0، 09/0 برآورد گردید. مقادیر مربوط به این پارامترها بر اساس درجه حرارت بیشینه به ترتیب 65/0، 3/7، 11/0 و 08/0 تخمین زده شد. همچنین نتایج نشان داد که 24% افزایش غلظت ذرات معلق در سالهای اخیر به دلیل وقوع رخداد فرسایش بادی بوده است.
صادق ظهرابی، حسن خسروی، طیبه مصباح زاده، محمد جعفری، مصطفی دستورانی،
دوره 10، شماره 38 - ( 10-1398 )
چکیده
گردوغبار یکی از مخاطرات طبیعی است که عمدتاً در مناطق خشک و نیمهخشک جهان رخ میدهد و به همین دلیل یکی از معضلات اصلی کشور ایران نیز به شمار میرود. استان البرز ازجمله مناطقی است که به دلیل شرایط آب و هوایی، کاهش بارندگی و وجود منشأهای داخلی تولید گردوغبار در سالهای اخیر بهشدت در معرض طوفانهای محلی گردوغبار قرار گرفته است. در این پژوهش به بررسی خصوصیات خاک و تأثیر آن بر فرسایش بادی و سرعت آستانه در کانونهای تولید گردوغبار استان البرز پرداخته شده است. در منطقهی مطالعاتی، 27 نمونه خاک تا عمق 5 سانتیمتری جمعآوری و به آزمایشگاه منتقل گردید. همچنین از دستگاه تونل باد جهت اندازهگیری سرعت آستانه استفاده شد. مطالعات حاصل از تحلیل گلباد و گلطوفان در منطقه نشان داد که جهت باد غالب در منطقه، از شمال غرب است و بیش از نیمی از بادهای منطقه دارای توان فرسایشی میباشند و توانایی جابجایی ذرات خاک و تولید گردوغبار را دارند. به منظور بررسی رابطهی خصوصیات خاک و سرعت آستانه، از آزمون رگرسیون و روش حذف پسرو استفاده شد. نتایج نشان داد رطوبت خاک، اندازهی ذرات، میزان آهک و مقاومت برشی و فشاری خاک، تأثیرگذارترین پارامترهای مؤثر بر سرعت آستانه هستند. هرچه میزان آهک در خاک بیشتر باشد، با ایجاد چسبندگی بیشتر ذرات، مقاومت فشاری و برشی خاک و همچنین سرعت آستانه افزایش مییابد؛ از جهتی با افزایش درصد ذرات با قطر بین 1/0 تا 5/0 میلیمتر در خاک، سرعت آستانه کاهش مییابد. میزان درصد سدیم در خاکهای نمونهبرداری شده بسیار بالاست و همین عامل باعث ازهمپاشیدگی ذرات خاک و کاهش سرعت آستانهی فرسایش بادی در منطقهی موردمطالعه میشود. نتایج پژوهش نشان داد که رطوبت، مهمترین و بارزترین پارامتر مؤثر بر سرعت آستانهی فرسایش بادی در کانون گردوغبار است.
شیرین محمدخان، صادق آبروش، محمدرضا ثروتی، منیژه قهرودی تالی،
دوره 12، شماره 46 - ( 12-1400 )
چکیده
اثرات مخرب فرسایش بادی بر محیط زیست و فعالیتهای انسانی سبب شده است تا شناسایی و کمّی نمودن منابع رسوبات بادی بهعنوان موضوعی مهم برای برنامهریزان باشد. با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش به منشأیابی رسوبات بادی در ماسهزار جلالی پرداخته شده است. برای دستیابی بدین منظور بعد از ترسیم نقشهی رخسارههای ژئومورفولوژی منطقهی موردمطالعه با استفاده از بازدیدهای میدانی و تصاویر گوگل ارث در نرمافزار ArcMap، تعداد 43 نمونه از رسوبات منطقه در رخسارههای مختلف ژئومورفولوژی برداشت شد. سپس با استفاده از آزمایشهای ژئوشیمیایی و XRF حجم عناصر موجود در هر نمونه رسوب مشخص شد. عملیات نرمالسازی و آزمون آنالیز واریانس (ANOVA) در نرمافزار SPSS انجام گرفت و پس از مشخص شدن ردیابهای ژئوشیمیایی با استفاده از افزونهی Solver در نرمافزار اکسل، معادلهی انگشتنگاری رسوبی بر روی عناصر ردیاب در منطقهی موردمطالعه بهمنظور تعیین سهم نسبی رخسارههای ژئومورفولوژی در ایجاد رسوبات بادی اعمال گردید. بر اساس نتایج حاصل، بیشترین سهم منابع رسوب مربوط به رخسارهی رسی لیمونی بوده است؛ بهطوریکه 60 درصد از رسوبات مربوط به این رخساره بوده است که 2/2 درصد از مساحت منطقه را شامل میشوند. بعد از رخسارهی رسی لیمونی، بیشترین سهم مربوط به رخسارههای پفکرده بوده است. رخسارههای پفکرده با 8/36 درصد از مساحت منطقه، 36 درصد از منابع رسوب را شامل میشوند. با توجه به موارد مذکور، مناطقی که دارای پوشش گیاهی متراکم بوده، کمترین سهم را در تولید رسوبات بادی داشته است و رخسارهی رسی لیمونی که فاقد پوشش گیاهی و دارای عناصر ریزدانه بوده، بالاترین سهم تولید رسوب را دارا بوده است؛ بنابراین لازم است تا در مورد تثبیت آنها اقدامات لازم صورت گیرد.