11 نتیجه برای ahmadi
مریم متینی، نوید سعیدی رضوانی، رضا احمدیان،
دوره 4، شماره 15 - ( سال چهارم،شماره پانزدهم بهار 1393 1393 )
چکیده
چکیده: از آنجا که کودکان عامل پیوند نسلهای گذشته و آینده درهر جامعه محسوب می شوند و با توجه به اینکه قسمت عمده ای از جامعه ما را تشکیل میدهند تلاش برای ایجاد محیطی مناسب برای رشد کودک و آشنایی با نیازها و سرشت فطری او که در دوران کودکی به آن نیاز مند است، ضروری است.در این میان طراحی محلات بعنوان اولین عرصه عمومی که کودکان در تعامل با آن قرار می گیرند وگروه مهمی از استفاده کنندگان آن هستند مورد اهمیت است. در سالهای اخیر کامل ترین پژوهش در رابطه با کودکان در قالب رویکرد شهردوستدارکودک انجام گرفته است اما بیشتر این تحقیقات به جنبه های حقوقی کودکان پرداخته اند،این پژوهش بر آن است که به جنبه های فضایی -کالبدی این موضوع بپردازد.برای تحقق این امربا هدف اصلی دستیابی به ویژگیهای ساختاری محلات براساس رویکرد شهر دوستدارکودک، باروشهای کیفی ،پرسشنامه،مصاحبه وتحلیل های گرافیکی (تحلیل عکس،نقشه،نقاشی کودکان) نظرهای کودکان وفضاهای محله بررسی گردید.برای پیاده سازی این روشها محله فرهنگ شهر مشهد را به عنوان نمونه موردی بررسی کردیم.کودکان سنین 5تا11 سال وتعدادی از والدین آنها با روشهای پرسشنامه،مصاحبه ونقاشی مورد مشارکت قرار گرفتند وبا استفاده از تحلیل های گرافیکی فضاهای مرتبط با کودکان ونیازهای آنهابررسی گردید.اطلاعات بدست آمده از روشهای مختلف مورد تحلیل قرار گرفت ودر پایان به عنوان نتیجه معیارهایی برای طراحی محلات از جمله خوانایی،دسترسی ونفوذ پذیری،هویت،حضور پذیری ومشارکت مطرح گردید.
سید مهدی دلبری، ابوالقاسم امیر احمدی، اسماعیل فیله کش،
دوره 5، شماره 19 - ( سال پنجم، شماره نوزدهم، بهار 1394 )
چکیده
لازمه بهره برداری از منابع تجدیدشوندهای چون گیاهان، شناخت دقیق روابط و ضوابط حاکم بر آن است و مدیریت در عرصه های طبیعی مناطق خشک بدون شناخت دقیق پتانسیلهای آنها و عوامل محیطی میسر نخواهد شد. در تپهها و اراضی ماسهای بیابانها گیاهان ویژهای که سازگاری بالایی با شرایط خاک داشته باشند، رویش دارند و یکی از مهمترین آنها گونه Stipagrostis pennata میباشد که از جنس Stipagrostis طایفه Aristideae و تیره Poaceae (گندمیان) است. در این بررسی در منطقه بیابانی دشت سبزوار چهار سایت مطالعاتی مورد نظرقرارگرفته شد و عوامل اقلیمی، خاک، پوشش گیاهی و خصوصیات رویشی این گونه با استفاده از روش نمونهبرداری سیستماتیک- تصادفی مطالعه گردید. مهمترین عامل اکولوژیکی برای رویش و پراکنش این در ماسهزارهای بیابانی منطقه به عنوان گونه شاخص و غالب به صورت اجتماعات رویشگاهی، سازگاری خاکی گونه با داشتن غلاف ماسهای تارهای ریشهای و گسترش سیستم ریشه بصورت شبکه گسترده، افشان و طویل است. مطالعات حاکی ازآن است که این گیاه ارزشمند مناطق بیابانی میتواند علاوه برتثبیت ماسههای روان، در تامین بخشی از علوفه دام مناطق خشک مؤثر باشد و رابطه بین میزان تولید و فاکتورهای خاک در سطح با معنی دار 5% بیانگر رابطهی مستقیم بین تولید و میزان نیتروژن و درصد لاشبرگ میباشد.
رضا احمدی، سعید امانپور، سجاد منفرد، ذبیح الله ترابی،
دوره 6، شماره 21 - ( سال ششم، شماره بيستم و يکم، پاييز 1394 )
چکیده
در این مطالعه برآن هستیم که به تحلیل شبکه شهری وتوزیع فضایی جمعیت در کانون های شهری استان خوزستان طی سالهای1335 تا1390 بپردازیم. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از لحاظ روش بررسی توصیفی- تحلیلی میباشد. دادههای تحقیق از سالنامه های آماری استان خوزستان گرداوری شده و بهوسیله نرم افزار EXCEL و روشهای مرتبه اندازه، توزیع لگاریتمی، حد اختلاف طبقه ای، ضریب آنتروپی و ضریب کشش پذیری به بررسی وضعیت شبکه شهری، سلسله مراتب شهری و توزیع فضایی جمعیت در استان خوزستان می پردازیم.در طول این سالها دو دوره کاملا مجزا از یکدیگر قابل شناسایی می باشد.دوره اول شامل سالهای1335 تا1355 می باشد. از ویژگی های این دوره می توان به عدم حاکمیت نخست شهری، تعادل نسبی توزیع جمعیت در طبقات شهری ،تعدد شهرهای بزرگ و تمرکز بخش اعظم جمعیت درآنها،عدم وجود برتری مطلق اهواز برشهرهای بزرگ استان و تعداد کم شهرهای کوچک اشاره کرد.دوره دوم شامل سالهای1355تا1390می باشد.با حمله عراق به ایران درسال1359یک نقطه عطف در نظام شهری استان خوزستان به وقوع می پیوندد.این جنگ منجر به تخلیه جمعیتی دو شهر بزرگ استان یعنی آبادان و خرمشهر وتحولات شدیدجمعیتی در نظام شهری خوزستان می شود.درطی این دوره شبکه شهری استان بطورکلی از توازن خارج شده،نخست شهری به شدت افزایش می یابد، اهواز خود را از بقیه شهرها جدا می کند وتبدیل به یک کلانشهر میلیونی می شود.به تعداد شهرهای کوچک هم شدیدا افزوده می شود.
دکتر عباسعلی ولی، حسن برآبادی، ابوالقاسم امیراحمدی،
دوره 7، شماره 25 - ( دوره هفتم، شماره بيستم و پنجم، پاييز 1395 )
چکیده
یکی از راههای بسیار مهم جهت مبارزه با بیابانزایی، افزایش پوشش گیاهی میباشد. یکی از طرحهایی که میتواند مدیریت یکپارچه منابع آب در اکوسیستمها را تامین نماید و موجبات کاهش اثرات بیابانزایی و افزایش پوشش گیاهی را فراهم آورد، استفاده از آب های نامتعارف به عنوان منبع آب است که از جمله این آب ها، استفاده از پساب تصفیهخانههای فاضلاب شهری می باشد. در این راستا انتخاب صحیح گونههای گیاهی سازگار و مقاوم با شرایط اکوسیستم بیابانی و سازگار با کیفیت پساب بسیار مهم است. هدف از انجام این تحقیق، انتخاب بهترین الگوی کشت مناسب با کیفیت پساب فاضلاب شهری سبزوار جهت طرح احیای مراتع بیابانی حاشیه روستاهای دروک - برآباد شهرستان سبزوار و ارزیابی گونههای گیاهی کشت شده در آن مناطق میباشد. جهت انجام این کار، در ابتدا پساب تصفیه خانه شهر سبزوار نمونهبرداری و مورد آزمایش قرار گرفت. سپس الگوی کشت متناسب با کیفیت پساب با مقایسه خصوصیات کیفی پساب با استانداردهای کیفی کشور اردن تعیین گردید. و در نهایت ارزیابی گونههای شورپسند بیابانی کشت شده در منطقه با مقایسه میزان استقرار گونهها در دو زمان متفاوت و مقایسه درصد تاج پوشش گیاهی گونههای کشت شده در حال حاضر انجام گرفت. نتایج نشان داد که در سبزیجات پخته شده، محصولات علوفه ای و درختان جنگلی و محصولات صنعتی فقط پارامترهای کلیفرم کل و اکسیژن محلول و در چمنزار و پارک(فضای سبز شهری) علاوه بر این دو، پارامترهای مجموع کل مواد جامد معلق، اکسیژن مورد تقاضای شیمیایی و بیوشیمیایی نیز محدود کننده میباشد.همچنین نتایج ارزیابی گونههای کشت شده نشان داد بعد از گذشت چند سال از اجرای طرح آبیاری با پساب، به ترتیب گونههای تاغ، آتریپلکس و قرهداغ بیشترین درصد زنده مانی را داشته است. در مجموع میتوان گفت گونه تاغ در بین گونهها، گونه برتر از نظر زنده مانی میباشد.
علیرضا حمیدیان، علی شکاری بادی، ابوالقاسم امیراحمدی،
دوره 7، شماره 26 - ( دوره هفتم، شمارهی بيستم و ششم، زمستان 1395 )
چکیده
از ابتدای تاریخ، محیط طبیعی به عنوان عامل تعیین کننده در حیات سکونتگاههای انسانی عمل نموده، بهگونهای که محل استقرار سکونتگاهها و سایر تأسیسات انسانی، کاملا تحتتأثیر عوامل طبیعی بهویژه ژئومورفولوژی و زمینشناسی قرار گرفته است. مطالعات ژئومورفولوژی با تعیین فرآیندهای حاکم بر منطقه و بررسی تحول لندفرمها، شرایط محیطی زمان استقرار سکونتگاهها و نحوه پراکنش آنها را مورد ارزیابی قرار میدهد. از اینرو، اهمیت مطالعات ژئومورفیک در مکانگزینی سکونتگاههای انسانی آشکار میشود. پژوهش حاضر بهصورت تحلیلی و با استناد به مطالعات میدانی و منابع کتابخانهای به بررسی نقش عوامل ژئومورفولوژی در پراکنش کانونهای زندگی دامنههای شمالی ارتفاعات کرکس پرداخته است. بدین منظور، ابتدا نقشه ژئومورفولوژی موضوعی منطقه در مقیاس 1:25000 با استفاده از روش تحلیل فرم و فرآیند چشماندازهای ژئومورفیک تهیه گردید، سپس سکونتگاههای با جمعیت بیش از 100 نفر (74 شهر و روستا با جمعیت 435373 نفر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که فرآیند یخچالی و لندفرم دره یخچالی مهمترین عوامل در توزیع فضایی سکونتگاهها میباشند. تمامی سکونتگاههای منطقه در ارتفاعی پایینتر از خط مرز برف دائمی (2500 متر) مستقر شدهاند. تعداد 45 نقطه سکونتگاهی شامل 5 شهر و 27 روستا در واحد کوهستان قرار دارند. بنابراین مهمترین واحد ارضی، کوهستان (سطح محدب) میباشد.
رحمت الله امیر احمدی، مرتضی توکلی، راحله پودینه،
دوره 7، شماره 28 - ( دوره هفتم، شمارهی بيست و هشتم، تابستان 1396 )
چکیده
مناطق روستایی، بخش عمده ای از جمعیت و عرصه های طبیعی کشور را به خود اختصاص داده و نقش اساسی در حیات اقتصادی و اجتماعی کشور دارد. این مناطق تحت تأثیر روند ها و سیاست های دهه های اخیر دچار تحولات گسترده ای شده است، اما شواهد به گونه ای است که نشان از حرکت روستاها به سمت ناپایداری و به ویژه ناپایداری اجتماعی و اقتصادی دارد. در این پژوهش، سعی شده تا با تأکید بر ارزیابی اجتماعی – اقتصادی، نقش و تأثیر خشک سالی در روستاهای شهرستان مرزی هیرمند بررسی گردد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات موردنیاز با بررسی مستندات، مشاهده میدانی و پرسش نامه جمع آوری شده است. برای به دست آوردن سطح پایداری و ناپایداری اجتماعی– اقتصادی روستاهای محدوده ی موردمطالعه از مدل موریس دیویس استفاده شد. سپس به تجزیه وتحلیل ابعاد اجتماعی و اقتصادی قبل و بعد از خشک سالی به وسیله ی آزمون Mann-Whitney در نرم افزار SPSS پرداخته شد. نتایج حاصل از این آزمون نشان می دهد که مقدار من ویتنی برای بُعد اجتماعی برابر با 5.132 و برای بُعد اقتصادی برابر با 589.000 است که با توجه به سطح معناداری کوچک تر از 05/0 تفاوت معناداری در سطح 095/0 ملاحظه می شود؛ بدین معنی که شاخص های اجتماعی شامل دسترسی به خانه ی بهداشت، وجود امکانات تفریحی، رضایت مندی از کیفیت راه، رضایت از کیفیت مکان، رضایت مندی از عملکرد نهادهای محلی، میزان رضایت کلی از زندگی در روستا و شاخص های اقتصادی شامل امنیت شغلی، امنیت درآمد، تمایل به سرمایه گذاری در روستا، تغییر کاربری اراضی، افزایش سطح زیر کشت محصولات کشاورزی، تنوع محصولات کشاورزی در بین سال های قبل و بعد از خشک سالی دارای تفاوت معناداری هستند.
عباسعلی ولی، حسن برآبادی، ابوالقاسم امیراحمدی،
دوره 8، شماره 32 - ( دوره هشتم، شماره سي و دوم، تابستان 1397 )
چکیده
یکی از طرحهایی که میتواند مدیریت یکپارچهی منابع آب در اکوسیستمها را تأمین نماید و موجبات کاهش اثرات بیابانزایی را فراهم آورد، استفاده از آبهای نامتعارف (پساب فاضلاب شهری) است. در این راستا، بررسی اثرات پساب شهری روی خصوصیات خاک بسیار مهم است. هدف از انجام این تحقیق، بررسی تأثیر پساب تصفیهخانهی شهری سبزوار روی خصوصیات خاک منطقهی بوتهکاری شده با آن است. جهت انجام این کار، کل منطقه بهصورت سیستماتیک به دوازده بخش تقسیم و درون هر بخش، نمونهبرداری بهصورت تصادفی انجام گرفت. همچنین بهصورت همزمان از مناطق شاهد همجوار با هر بخش جهت مقایسات نیز نمونهبرداری خاک انجام گرفت. نتایج خصوصیات شیمیایی خاک نشان داد که میزان کلسیم، منزیم، اسیدیته و درصد مواد خنثیشونده بدون تغییرات معنیدار و میزان شوری، سدیم، کلر و نسبت جذب سدیم، کاهش معنیداری را نسبت به منطقهی شاهد نشان داد. همچنین نتایج مربوط به حاصلخیزی خاک، نشاندهندهی افزایش معنیدار کربن آلی، فسفر و پتاسیم قابلجذب در منطقهی احیاشده نسبت به منطقهی شاهد است. درمجموع، طرح بوتهکاری با پساب در منطقهی موردمطالعه ازنظر تغییرات خصوصیات خاک اثرات مثبتی را نشان داده است و درنهایت گونهی تاغ نسبت به آتریپلکس و قرهداغ از نظر بهبود شرایط خاک، مناسبتر ارزیابی گردید.
احمد عدالتیان، محمد علی احمدیان، ابوالفضل بهنیافر، مهدی جهانی ثانی،
دوره 8، شماره 32 - ( دوره هشتم، شماره سي و دوم، تابستان 1397 )
چکیده
با توجه به اینکه کشورمان وارد یک دورهی خشکسالی طولانیمدت شده است، تأمین آب و استفادهی بهینه از آن بهویژه در نقاط روستایی از اولویتهای خاص شده است. مهمترین هدف تحقیق حاضر، امکانسنجی تأمین بخشی از آب مصرفی روستاها از طریق حوضههای آبخیز پشتبامی است. محقق امیدوار است که با اشاعهی فرهنگ استفادهی بهینه از نزولات جوی، علاوه بر تأمین بخشی از نیازهای روستاییان، بهخصوص روستاییانی که بهوسیلهی تانکر آبرسانی میشوند، از فشار بر منابع آبهای زیرزمینی که در معرض مخاطرات جوی قرار دارند، کاسته شود. تحقیق از نوع هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی تحلیلی است. جمعآوری اطلاعات با دو شیوهی میدانی و اسنادی صورت گرفته است. با توجه به جامعهی آماری که 57 روستای بالای 20 خانوار از بخش رضویهی شهرستان مشهد را تشکیل میداده، حجم نمونه از طریق فرمول کوکران معادل 251 خانوار تعیین گردیده است. ابزار اصلی تحقیق، پرسشنامه با مجموع 28 پرسش بوده است که به روش تصادفی سیستماتیک انجام شد. با توجه به ضریب آلفای کرونباخ بهدستآمده (0.732) پایایی پرسشنامهی مطلوب ارزیابی میشود. در این تحقیق به بررسی پتانسیل موجود برای جمعآوری آب باران از پشتبام پرداخته شد که با توجه به نتایج بهدستآمده با استفاده از این سیستم میتوان سالانه در یک کاربری مسکونی روستایی به مساحت 75 مترمربع، 90/32 مترمکعب در سال در مصرف آب صرفهجویی کرد. روستاییان نهتنها از انگیزهی بالای مشارکت در اجرای این طرح برخوردارند، بلکه به اهمیت و بهرهگیری از آن بهعنوان یک روش ساده برای مقابله با بحران کمآبی و کاهش اتکا به سیستمهای متمرکز آبرسانی به نقاط دوردست از قبیل آبلولهکشی، سد، چاه، قنات و تجدید حیات سطح ایستایی پی بردهاند و خواهان حمایتهای مالی و فنی نهادهای دولتی و خصوصی در رفع مشکلات هستند. ازجمله راهکارهایی که در این مقاله مورد تأکید قرار گرفته، ایجاد روحیهی مشارکت در روستاییان و اشاعهی فرهنگ بهرهبرداری بهینه از نزولات جوی از طریق آموزش همگانی بوده است.
سیما پورهاشمی، ابوالقاسم امیراحمدی، محمد علی زنگنه اسدی، سید مهدی صالحی،
دوره 9، شماره 34 - ( دوره نهم، شماره سي و چهارم، زمستان 1397 )
چکیده
یکی از مهمترین مخاطرات در نواحی با اقلیم خشک و نیمهخشک، پدیدهی گردوغبار است. وقوع این پدیده با خسارات جانی و مالی و طبیعی بسیاری همراه است. در این تحقیق به بررسی خصوصیات کاربری اراضی و ژئومورفولوژی کانونهای برداشت گردوغبار در استان خراسان رضوی پرداخته شد. در ابتدا با استفاده از شاخصهای آشکارسازی گردوغبار بر روی تصاویر ماهوارهای مادیس، تعداد 65 کانون برداشت گردوغبار برای دورهی آماری (2016-2005) شناسایی گردید. سپس نقشهی واحدهای ژئومورفولوژی و کاربری اراضی منطقه تهیه گردید و کانونهای برداشت گردوغبار بر روی این نقشهها همپوشانی داده شد. نتایج حاکی از آن است که از لحاظ ژئومورفولوژی 81 درصد کانونهای گردوغبار در واحد دشتسر مشاهده شده است که حدود 5/71 درصد مساحت منطقه را دربر میگیرد. در دیگر چشماندازهای ژئومورفولوژی، کانونهای گردوغبار به ترتیب در واحد پلایا (7/ 10% در 5/17% مساحت) و کوهستان (6/4% در 14% مساحت) قرار گرفتهاند. نتایج حاصل از بررسی کاربری اراضی نشان داد که بیشترین تعداد کانونهای برداشت گردوغبار در کاربری مراتع ضعیف (3/35%) و اراضی دیم (6/27%) رخ داده که حدود 3/35 درصد مساحت از کل منطقه را دربر گرفتهاند. با محاسبهی نرخ گردوغبار در سطوح مختلف مشخص شد که علاوه بر نوع ساختار ژئومورفولوژی و کاربری اراضی، ارتباط تنگاتنگی بین مساحت و تعداد کانونهای برداشت گردوغبار هر واحد با نرخ انتشار گردوغبار وجود دارد.
عبدالمجید احمدی،
دوره 9، شماره 36 - ( دوره نهم، شماره سي و ششم، تابستان 1398 )
چکیده
در طول تاریخ، مخاطرات طبیعی بهویژه سیل و سیلاب یک از بزرگترین و مهمترین بحرانهای محیطی بودهاند که همهساله جان هزاران نفر را گرفته و خسارات فراوانی به جامعهی انسانی و محیط زیست وارد میسازند. این پدیده گاهی در مناطق خشک و نیمهخشک اثرات بیشتری داشته و میزان خسارت را نیز افزایش داده است. تعیین پهنهبندی سیلاب، اولین و اساسیترین اقدام در امر مدیریت سیلاب و تخمین خسارت وارده است. در همین راستا این پژوهش که از نوع کاربردی است، با هدف شناسایی و پهنهبندی سکونتگاههای در معرض خطر وقوع سیلاب در مناطق خشک بهویژه در حوضهی آبریز فرخی گردآوری شده است. روش مورداستفاده بهرهگیری از روشهای همزمان توصیفی-تحلیلی است با استفاده از سامانهی اطلاعات جغرافیایی (Gis) به شناسایی پهنههای سیلخیز و مخاطرهآمیز پرداخته شده و معیارهای ارتفاع، بارش، پوشش گیاهی، فاصله از رودخانهی اصلی، زمینشناسی، شیب، شبکهی زهکشی و کاربری اراضی مدنظر قرارگرفته و نقشههای آنها استخراج شدهاند. نتایج مطالعه و تجزیهوتحلیلها نشان داد که قسمتهای مرکزی حوضهی فرخی و نیز برخی از مناطق مرتفع و شیبدار غرب حوضه، بیشترین خطر وقوع سیلاب را دارند. مراکز مسکونی ورزق، ورزگ، عباسآباد، گرگنج و برج محد در معرض خطر شدید بوده و نیاز به توجه کافی در زمینهی جلوگیری از خطرات جانی و مالی را دارند. همچنین مراکز مسکونی فرخی، مهدیآباد و روستای خشک در پهنههای با خطر وقوع سیلاب کم و خیلی کم قرار گرفته است که پیشنهاد میشود ارزیابیهای مدیریت بحران در مناطق موردنظر با توجه به شرایط ویژگیهای محلی و نیز میزان بحران صورت پذیرد.
حدیث مرادی، ابوالقاسم امیراحمدی، لیلا گلی مختاری، رحمان زندی،
دوره 12، شماره 46 - ( دوره دوازدهم، شماره چهل و ششم، زمستان 1400 )
چکیده
انسان از ابتدای حیات خود دائماً با تهدیدهای ژئومورفیک مواجه بوده و این مخاطرات، خسارتهای جانی و مالی را در زیستگاههای انسانی به ویژه شهرها و روستاها برای جوامع انسانی به دنبال داشته است. یکی از این مخاطرات، زلزله است. نیمهی غربی استان کرمانشاه ازجمله کانونهای زلزلهخیز کشور میباشد که در این پژوهش به عنوان منطقهی موردمطالعه برگزیده شد. در این پژوهش جهت بررسی الگوی فضایی زلزلههای رخداده در قرن اخیر در منطقهی موردمطالعه، دادههای موردنیاز از سایت سازمان زمینشناسی ایالات متحده استخراج گردید. سپس در راستای سنجش نحوهی توزیع فضایی دادهها از شاخص موران استفاده گردید. همچنین جهت ارتباط بین کاربریهای اراضی و کانونهای زلزله از مدلهای رگرسیونی OLS و GWR استفاده شد. نتایج نشان میدهد که در دورهی مورد بررسی از 173 زلزلهی رخداده 22 مورد بیش از 5 ریشتر قدرت داشتهاند. الگوی توزیع متغیر عمق زلزلههای رخداده با استفاده از آمارهی موران از نوع الگوی خوشهای بوده و با توجه به بالا بودن میزان P-value (49/0) و پایین بودن Z (68/0-) خودهمبستگی فضایی را برای این پارامتر تأیید میکند. طبق مدل OLS تمام متغیرهای مورد استفاده متغیرهای اصلی و تاثیرگذار بودهاند، اما نزدیکی به گسل بیشترین نقش را دارا میباشد. لکن عدد VIF (5/7) بهدستآمده برای متغیرها نشاندهندهی این است که احتیاج به بررسی متغیرهای مستقل بیشتری وجود دارد، اما طبق مدل GWR مقدار مربعات باقیماندهی تعدیلشده که نمایانگر شاخص خوبی انطباق میباشند، بیانگر کاهش خطا و افزایش دقت در برآورد متغیر وابسته و بیانگر برتری مدل رگرسیون وزندار جغرافیایی نسبت به مدل حداقل مربعات است. همچنین نتایج حاکی از آن است که میزان شدت زلزله ارتباط مستقیمی با شاخصهای تراکم گسل، نزدیکی به گسل و ارتفاع دارد و کمترین ارتباط را با کاربریهای زمینهای بایر و باغات و جنگل نشان داد.