7 نتیجه برای Zanganeh
یعقوب زنگنه، داود سمیعی پور، علیرضا حمیدیان،
دوره 4، شماره 13 - ( سال چهارم،شماره سیزدهم،پائیز1392 1392 )
چکیده
یکی از راهبردهای مهمی که در نیم قرن اخیر برای مقابله با عدم تعادل منطقه ای ناشی از رشد فزاینده ی شهرهای بزرگ مورد توجه قرار گرفته است، تقویت شهرهای کوچک و میانی در نظام شبکه شهری است. در ایران نیز در سالهای اخیر بررسی و تحلیل نقش و عملکرد شهرهای کوچک و میانی در توسعه منطقه ای مورد توجه جغرافیدان قرار گرفته و مطالعات متعددی در رابطه با این موضوع انجام گرفته است. اما در تحقیقات اندکی موضوع تبدیل روستا به شهر و بازتاب های فضایی آن در نظام شبکه شهری و توسعه منطقه ای مورد توجه قرار گرفته است. بر این اساس هدف اصلی این تحقیق بررسی و تحلیل اثرات تبدیل روستا به شهر و نقش آن در توسعه منطقه ای و نظام شبکه ی شهری در استان خراسان رضوی در طی نیم قرن اخیر(دوره 1335 تا 1390) است. پژوهش حاضر براساس ماهیت و روش انجام تحقیق جزء تحقیقات توصیفی- تحلیلی می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از شیوه ی تجزیه و تحلیل کمی با تکیه بر مدل ها و تکنیک های برنامه ریزی منطقه ای استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که سهم فرآیند تبدیل روستا به شهر در افزایش خالص جمعیت شهری استان خراسان رضوی؛ رقمی کمتر از20 درصد میزان افزایش کل بوده است. با وجود این روستاهای تبدیل شده به شهر توانسته اند در جذب و نگهداشت جمعیت موفق عمل نموده و در کل تاثیر مثبتی در بسامان سازی فضایی جمعیت و تعدیل نظام سکونتگاهی منطقه داشته باشند.در رابطه با تحلیل نظام شهری منطقه مورد مطالعه، شاخص های تمرکز شهری و نخست شهری نشان می دهند که در تمامی دوره های مورد مطالعه، با اضافه شدن شهرهای نوپا، نظام شهری منطقه به سمت تعادل نسبی حرکت نموده است.
لیلا مشکانی، یعقوب زنگنه،
دوره 5، شماره 18 - ( سال پنجم، شماره هجدهم، زمستان 1393 1393 )
چکیده
چکیده:
با وجود جایگاه خاص ایدئولوژی و اعتقادات دینی در خلق فضاهای انسانی، تحقیقات اندکی در رابطه با تحلیل پراکندگی ادیان و مذاهب و نقش مهم آن در شکل گیری فضاهای انسان ساخت در مباحث جغرافیای انسانی انجام گرفته است.در واقع در ساخت قلمروهای انسانی بیش از هر چیزی این نظام ارزشی،تفکربشری ،اخلاقیات و ایدئولوژی حاکم بر جوامع است که مؤثر واقع می شود، اما مقدم بر آن توجه به تأثیر محیط طبیعی در شکل گیری ، تکامل و گسترش این نظامات نظر برخی جغرافیایی را به خود جلب کرده است؛ به گونه ای که برخی تنها ریشه مذاهب را در شرایط محیطی جستجو می کنند. از جمله ضعف های جغرافیای انسانی در کشور ما ، نبود دیدگاه فلسفی تبیین کننده رابطه متقابل فضادر شکل گیری ایدئولوژی و تاثیر انکارناپذیر مذهب در ساخت و بازساخت فضاهای جغرافیایی می باشد.کشور ایران با توجه به قدمت تاریخی و ویژگی های خاص جغرافیایی خود، زادگاه بسیاری از افکار و ایدئولوژی ها و محل تصادم آنها می باشد.در نتیجه برای شناخت بهتر فضاهای زیست در این سرزمین به ناچار باید بادیدی وسیع و به دور از تعصب، رابطه محیط طبیعی را با مجموعه ارزش هایی که تحت عنوان ادیان و مذاهب از آن یاد می شود، مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.بر این مبنا تحقیق حاضر با هدف بررسی و تحلیل شکل گیری و گسترش مذاهب ایران باستان با رویکردی جغرافیایی انجام گرفته است .و از نوع توصیفی - تحلیلی بوده و روش گردآوری اطلاعات اسنادی است.آنچه به عنوان نتیجه گیری از این تحقیق می توان استنباط کرد این است که در شکل گیری ، تکامل و گسترش مذاهب ، نه تنها عوامل مکانی وجغرافیایی ، بلکه شرایط و تحولات اقتصادی، اجتماعی، روابط ملل و مناسبات قدرت مؤثر بوده و این عوامل نیز خود از نقش آفرینی گرایشات مذهبی تاثیر پذیرفته اند.
عارف شاهی آقبلاغی، یعقوب زنگنه، حسن خدابنده لو، عباس درودی نیا،
دوره 7، شماره 26 - ( دوره هفتم، شمارهی بيستم و ششم، زمستان 1395 )
چکیده
کیفیت محیط شهری بهعنوان بخشی از کیفیت زندگی، از مباحث کلیدی در حوزهی مطالعات شهری است که با رشد سریع شهرها و تمرکز جمعیت و فعالیت دستخوش تغییر قرارگرفته است. به دلیل اینکه کیفیت محیط شهری دارای دو بعد عینی و ذهنی است، سنجش آن نیز به دو صورت محیط عینی و بر اساس ادراک افراد از محیط شهری انجام میپذیرد. در همین زمینه، مقالهی حاضر باهدف سنجش کیفیت محیط شهری مسکن مهر شهر سبزوار اقدام به شناخت و ارزیابی شاخصهای مؤثر بر کیفیت محیط شهری نموده است. این پژوهش، ازنظر هدف دارای رویکردی کاربردی- توسعهای و ازنظر روش، توصیفی ـ تحلیلی است. روش گردآوری دادهها ابتدا بهصورت کتابخانهای و اسنادی بوده و سپس بعد از طراحی پرسشنامه و محاسبهی جامعهی آماری که ساکنین مسکن مهر شهر سبزوار هستند، از طریق فرمول کوکران تعداد 340 پرسشنامه پیشبینی شده و از طریق پیمایش میدانی بهصورت تصادفی تکمیل گردیدند. شیوهی تحلیل این تحقیق، آزمون T تک نمونه و رگرسیون چندمتغیره است که بهصورت سلسله مراتبی مورد تحلیل قرارگرفته است. نتایج مطالعه، نشاندهندهی رضایت ساکنین ویژگیهای سکونتی و عدم رضایت از ویژگیهای محیط شهری است. کیفیت محیط شهری برآیند ویژگیهای محیط سکونتی و ویژگیهای محیط شهری است که با میانگین 2.62 کمتر از میانگین نظری (3) است که نشان سطح پایین کیفیت محیط شهری و عدم رضایت شهروندان است. همچنین در بین شاخصهای سهگانهی محیط شهری، ویژگیهای کالبدی- فضایی با ضریب بتای 735/0 اهمیت بیشتری از ویژگیهای اجتماعی با ضریب بتای 732/0 و ویژگیهای محتوایی با ضریب بتای 603/0 دارد. در تحلیل سطح نهایی مدل نیز محیط شهری با ضریب بتای 014/1 اهمیت بیشتری نسبت به محیط مسکونی با ضریب بتای 513/0 در سنجش کیفیت محیط شهری محدودهی موردمطالعه دارد.
فاطمه رحیمی، یعقوب زنگنه، مهدی زنگنه،
دوره 8، شماره 30 - ( دوره هشتم، شمارهی سيام، زمستان 1396 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل نقش سیاست های زمین شهری بر گسترش پراکنده شهر سبزوار در نیم قرن اخیر انجام شده است.روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و داده های مورد نیاز از طریق اسنادی گردآوری شده است. داده های گردآوری شده با استفاده از مدل های کمی از جمله روش هلدرن و آنتروپی شانون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.همچنین برای تهیه نقشه های مراحل رشد فیزیکی شهر نرم افزار ARC GIS به کار گرفته شده است.نتایج این پژوهش نشان می دهد که گسترش فیزیکی سبزوار تحت تاثیر افزایش جمعیت و سیاست های واگذاری زمین ،در دوره های مختلف با روندهای متفاوتی صورت گرفته است؛ به طوری که حدود 31 درصد از مساحت اضافه شده به شهر در نیم قرن اخیر، ناشی از سیاست های واگذاری اراضی دولتی بوده است. نتایج حاصل از مدل هلدرن نشان می دهد که میانگین سهم جمعیت در افزایش مساحت شهر در سه دوره 1335 تا 1365 در مجموع معادل 89 درصد و سهم افزایش سرانه زمین تنها 11 درصد بوده است، در حالی که این روند در دوره 75-65 بر عکس شده و به ترتیب به 39 درصد برای جمعیت و 61 درصد برای سرانه و در مقطع زمانی 95-75 به 26/50 درصد سهم جمعیت و 73/49 درصد برای سرانه تغییر کرده است. همچنین نتایج تحقیق حاکی از این است که پیش بینی های طرح های جامع شهری علیرغم عدم تحقق رقم مربوط به برآورد جمعیت، نقش تعیین کننده ای در میزان و جهات رشد فیزیکی شهر داشته است. همچنین الحاق روستاهای پیرامونی(کلاته سیفر، قلعه نوده راز و صالح آباد)و سکونتگاههای غیررسمی(شرق کال عیدگاه و غرب نیروگاه)، تاثیر قابل توجهی در رشد افقی پراکنده شهر بر جای گذاشته است.
جواد جمال آبادی، مهدی زنگنه، فرشید روحی، زهرا حبیب زاده،
دوره 8، شماره 31 - ( دوره هشتم، شمارهی سي و يکم، بهار 1397 )
چکیده
امروزه مسکن بهعنوان یکی از بخشهای مهم اقتصادی و اجتماعی در برنامهریزیهای کلان کشور موردتوجه واقع شده است. ازآنجاییکه مسکن یکی از نیازهای اساسی انسان و ازجمله مهمترین کاربریهای شهری به شمار میآید، شکل مناسب و مطلوب مسکن بهنوبهی خود نقشی تعیینکننده در تأمین این نیازها بر عهده دارد و از طرفی مهمترین عامل تأثیرگذار در میزان رضایتمندی فرد از سکونت در یک محله و نوع زندگی خویش، مسکن و شرایط محیطی آن محله است و زندگی در شرایط مسکونی نابهنجار(چه به لحاظ کیفیت و چه به لحاظ کمیت مسکن) سلامت جسمی و روانی ساکنین را بسیار متزلزل و نابسامان میسازد. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی مطلوبیت مسکن از دیدگاه ساکنان شهرک اندیشهی شهر سبزوار انجام گرفته است. روش تحقیق از نظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی و از حیث هدف، کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات نیز بهصورت اسنادی و میدانی و بعد از طراحی پرسشنامه و محاسبهی جامعهی آماری که ساکنین شهرک اندیشهی شهر سبزوار هستند، از طریق فرمول کوکران تعداد 400 پرسشنامه پیشبینی شده و از طریق پیمایش میدانی بهصورت تصادفی تکمیل گردیدند. در این تحقیق، تعداد 36 گویه در قالب 5 شاخص اجتماعی، اقتصادی، زیستمحیطی، کالبدی، کیفیت مسکن، جهت بررسی دیدگاه ساکنان در رابطه با مطلوبیت مساکن به کار گرفته شده است. روایی پرسشنامهی مورداستفاده با آزمون آلفای کرونباخ، 723/0 مورد تأیید قرار گرفته است. برای تحلیل ارتباط بین متغیرها از روش اسپیرمن، آزمون کای اسکوئر و t تک نمونه و آزمون فریدمن استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که ساکنین در شهرک اندیشه، کیفیت محیط مسکونیشان را نسبتاً رضایتبخش دانستند، اما شاخص محیطی- کالبدی از دیدگاه ساکنان در پایینترین رتبه قرار گرفته است.
سیما پورهاشمی، ابوالقاسم امیراحمدی، محمد علی زنگنه اسدی، سید مهدی صالحی،
دوره 9، شماره 34 - ( دوره نهم، شماره سي و چهارم، زمستان 1397 )
چکیده
یکی از مهمترین مخاطرات در نواحی با اقلیم خشک و نیمهخشک، پدیدهی گردوغبار است. وقوع این پدیده با خسارات جانی و مالی و طبیعی بسیاری همراه است. در این تحقیق به بررسی خصوصیات کاربری اراضی و ژئومورفولوژی کانونهای برداشت گردوغبار در استان خراسان رضوی پرداخته شد. در ابتدا با استفاده از شاخصهای آشکارسازی گردوغبار بر روی تصاویر ماهوارهای مادیس، تعداد 65 کانون برداشت گردوغبار برای دورهی آماری (2016-2005) شناسایی گردید. سپس نقشهی واحدهای ژئومورفولوژی و کاربری اراضی منطقه تهیه گردید و کانونهای برداشت گردوغبار بر روی این نقشهها همپوشانی داده شد. نتایج حاکی از آن است که از لحاظ ژئومورفولوژی 81 درصد کانونهای گردوغبار در واحد دشتسر مشاهده شده است که حدود 5/71 درصد مساحت منطقه را دربر میگیرد. در دیگر چشماندازهای ژئومورفولوژی، کانونهای گردوغبار به ترتیب در واحد پلایا (7/ 10% در 5/17% مساحت) و کوهستان (6/4% در 14% مساحت) قرار گرفتهاند. نتایج حاصل از بررسی کاربری اراضی نشان داد که بیشترین تعداد کانونهای برداشت گردوغبار در کاربری مراتع ضعیف (3/35%) و اراضی دیم (6/27%) رخ داده که حدود 3/35 درصد مساحت از کل منطقه را دربر گرفتهاند. با محاسبهی نرخ گردوغبار در سطوح مختلف مشخص شد که علاوه بر نوع ساختار ژئومورفولوژی و کاربری اراضی، ارتباط تنگاتنگی بین مساحت و تعداد کانونهای برداشت گردوغبار هر واحد با نرخ انتشار گردوغبار وجود دارد.
رحمان زندی، مهدی زنگنه، مهسا مقدم،
دوره 9، شماره 36 - ( دوره نهم، شماره سي و ششم، تابستان 1398 )
چکیده
در روند توسعهی شهری بسیاری از زمینهای کشاورزی اطراف و حاشیه شهرها تغییر کاربری یافتند و از طرفی مکانگزینی و توسعهی بیبرنامه شهرها در بسیاری از موارد منجر به نادیده گرفتن مخاطرات طبیعی گردید و مخاطرات طبیعی از عوامل تهدیدکنندهی امنیت شهرها هستند که یکی از مهمترین این مخاطرات طبیعی، زلزله است. پژوهش حاضر با هدف بررسی و پیشبینی تغییرات کاربری اراضی با تأکید بر زلزله در شهر نیشابور انجام گرفته است که از نظر هدف، کاربردی بوده و از تصاویر سنجندهی ETM مربوط به سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۹ و سنجندهی OLI مربوط به سال 2018 از ماهوارهی لندست بهرهگیری شده است و برای تجزیهوتحلیل دادهها در محیط نرمافزاری Arc GIS استفاده گردید. همچنین از مدل IDW جهت پهنهبندی، از مدل AHPبرای وزندهی نظرات کارشناسان و برای پیشبینی توسعهی شهر تا سال 2030 از مدل زنجیرهی مارکوف و CA مارکوف استفاده شد. نتایج تحقیق نشانگر آن است که سمت توسعهی آیندهی شهر نیشابور بیشتر تمایل به سمت شمال و شمال شرق دارد؛ درحالیکه محدودهی مذکور در پهنهی خطر متوسط زلزله قرار دارد و جنوب و جنوب غربی شهر در پهنهی خطر کم بوده، درحالیکه سمت توسعهی آینده نخواهد بود و تا سال 1409 (2030 میلادی) بهترین جهت برای توسعهی شهر به سمت جنوب و جنوب غربی است. بهطورکلی قسمت شمالی شهر که عمده محدودهی شهر و سمت توسعهی شهر است، دارای خطر بیشتری است؛ چراکه در پهنه زلزلههای با عمق کم قرار بوده و در پهنهی زلزلههای بیش از 7/4 ریشتر بوده و فاصلهی کمتری را با گسلهای فعال دارد و سمت جنوب که سمت توسعهی شهر هم نیست دارای خطرات احتمالی کمتری است