5 نتیجه برای Rezaei
دکتر پیمان محمودی، دکتر نادر پروین، جبار رضائی،
دوره 4، شماره 13 - ( سال چهارم،شماره سیزدهم،پائیز1392 1392 )
چکیده
ابتدا تعداد دوره های خشک تشکیل شده از روزهای بدون بارش متوالی با آستانه های مساوی یا بیشتر از 1/0، 1 و 10 میلی متر به همراه مجموع کلّ روزهای در برگیرنده آنها برای 44 ایستگاه و برای یک بازه زمانی 24 ساله (2004-1981) استخراج و همگی آنها به نقشه تبدیل گردیدند. به همان روش مشابه، طولانی ترین دوره های خشک که طول مدّت آنها مساوی یا بزرگ تر از 7، 15، 30، 60، 90 و 120 روز بود به همراه مجموع کلّ روزهای تشکیل دهنده آنها برای آستانه 1/0 میلی متر استخراج و به نقشه تبدیل گردیدند. نتایج نشان می دهد که برای بخش بزرگی از ایران به خصوص جنوب شرق ایران میانگین و حدّاکثر طول دوره های خشک بسیار بالا است. در ادامه زنجیره های مارکوف مرتبه های مختلف، تا مرتبه دهم، جهت برازش بر طول مدّت دوره های خشک با آستانه 1/0 میلی متر مورد استفاده قرار گرفت. انطباق توزیع عمومی دوره های خشک ایستگاه ها بر اساس طول مدّت شان و همچنین انطباق طولانی ترین دوره های آنها، یعنی دوره های 1، 2 و 3 ماهه، بر یکی از مرتبه های مختلف زنجیره مارکوف پهنه بندی ایران را امکان پذیر می سازد. لذا،ربر این اساس دو نوع رفتار در ایستگاه های ایران قابل مشاهده است: یکی رفتار مارکوفی است که هر دو انطباق ذکر شده در بالا برای آن قابل قبول است. یعنی، هم برازش توزیع عمومی دوره های خشک و هم انطباق آن بر طولانی ترین دوره های خشک قابل پذیرش است. این نوع رفتار در مرکز، جنوب شرق، قسمت کوچکی از جنوب غرب (ایستگاه آبادان) وشمال غرب (ایستگاه خوی) ایران قابل مشاهده است. دوم: توزیع عمومی دوره های خشک بر یکی از مرتبه های مختلف زنجیره مارکوف منطبق است. امّا، برای طولانی ترین دورهای خشک تفاوت های قابل ملاحظه ای بین مقادیر تجربی و مقادیر تخمین زده شده، توسّط زنجیره مارکوف وجود دارد. این نوع رفتار را می توان در غرب، شمال غرب، شمال شرق، شرق و جنوب ایران به صورت یک دایره توخالی بر دور ایران مرکزی مشاهده نمود
محمد حسین رضائی مقدم، منصور خیری زاده،
دوره 5، شماره 18 - ( سال پنجم، شماره هجدهم، زمستان 1393 1393 )
چکیده
کشور ایران یکی از مناطق زلزلهخیز دنیا میباشد و گسلهای فعّال زیادی با روندهای مختلف در این کشور وجود دارند که هر از چندگاهی با فعالیتهای خود موجب خسارات فراوان جانی و مالی میشوند. با استفاده از برخی شواهد و شاخصهای ژئومورفیک، می توان به میزان فعالیت نسبی گسلها پیبرد. در این تحقیق قسمتی از رشته کوههای البرز در محدوده استان سمنان از نظر فعالیتهای نئوتکتونیکی مورد بررسی قرار گرفته است. در این زمینه شاخصهای کمّی مختلفی به کار گرفته شد. برخی از این شاخصها از روی حوضههای آبریز استخراج شد که شامل: نسبت پهنای چارکها، نسبت مساحت چارکها، نسبت جامی و شاخص عدم تقارن حوضهها میباشند. اما نیمرخ آبراهههای اصلی نسبت به فعالیتهای تکتونیکی از حساسیت بالاتری برخوردار میباشند. ازاینرو، مهمترین شاخصهای کمّی از روی نیمرخ آبراهههای اصلی استخراج شد که به نحو بهتری میزان فعالیتهای نئوتکتونیکی را منعکس میسازند و مهمترین آنها شامل استخراج شاخص گرادیان طولی، شاخص انحراف از نیمرخ و شاخص تقعّر میباشند و کمّیّتهای مختلفی از روی این شاخصها حاصل شد. همچنین شاخصهای دیگری مانند سینوزیته جبهه کوهستان و نسبت پهنای کف دره به ارتفاع دره مورد استفاده قرار گرفت. برای استخراج شاخصهای کمّی از نقشههای توپوگرافی مقیاس 1:25000، نقشههای زمینشناسی مقیاس 1:100000، تصاویر DEM با قدرت تفکیک 10 متر و تصاویر ماهوارهای IRS استفاده شد. که در این زمینه از نرمافزارهای Arc GIS، Global Mapper و اتوکد بهره گرفته شد. شاخصها نسبت به خط مرجعی که به طول تقریبی 48 کیلومتر از غرب به شرق منطقه کشیده شد، مورد سنجش قرار گرفت. روند تغییرات و موقعیت شاخصها نسبت به خط مرجع در اکثر موارد از روند دو گسل عمده منطقه مورد مطالعه یعنی گسلهای شاهرود و طزره تبعیت میکنند. نتایج حاصل از این شاخصها به همراه برخی از شواهد موجود، نشان دهنده فعّال بودن منطقه از نظر فعالیتهای نئوتکتونیکی میباشد.
واژگان کلیدی: نئوتکتونیک، گسل شاهرود، گسل طزره، شاخصهای ژئومورفیک، البرز شرقی.
محمد رضا رضایی، امیر رضا خاوریان گرمسیر،
دوره 5، شماره 18 - ( سال پنجم، شماره هجدهم، زمستان 1393 1393 )
چکیده
رشد و توسعه اقتصادی پایدار در سه قرن اخیر با رشد و توسعه صنعت و به کمک فناوری های جدید اندیشمندان در موسسات تحقیقاتی علمی و آموزشی و با پیشرفت فنی و فناوری و کاربرد آن در صنعت تحقق یافته است. توسعه صنعتی به عنوان قوه محرکه توسعه و رشد همه جانبه بخش های اقتصادی و عامل اصلی تحول در ساخت و بافت جامعه و روابط داخلی و بین المللی آن عمل کرده است. این امر ضرورت برنامه ریزی در راستای توسعه بخش های صنعتی کشور را آشکار می سازد. این پژوهش با هدف توسعه شهرک صنعتی شهر یزد، سعی می کند تا شناخت کلی و تحلیلی از وضع موجود شهرک ها و نواحی صنعتی شهر یزد داشته باشد. نخست منابع بالقوه شهرک صنعتی شهر یزد مشخص، و سعی بر آن گردید تا الگویی برای تبیین راهبردها، در جهت توسعه این شهرک ارائه شود و در نهایت نیز راهبردهایی اساسی در راستای دستیابی به اهداف مورد نظر پیشنهاد شد. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و روش جمع آوری داده ها و تحلیل اطلاعات مورد نیاز اسنادی، پیمایشی و میدانی است. برای تدوین استراتژی توسعه و تشریح قوت ها، فرصت ها، آرمان ها و نتایج قابل اندازه گیری از تکنیک تحلیلی SOAR استفاده شده است. براساس نتایج بدست آمده، وجود فضا جهت گسترش شهرک های صنعتی در شهر یزد، وجود معادن غنی و نیروی انسانی متخصص و مزیت های دیگر باعث ایجاد پتانسیل بالایی در جهت برنامه ریزی راهبردی توسعه شهرک صنعتی در این شهر و نیز موجب پدید آمدن فرصت هایی از قبیل وجودآمدن حوزهای صنعتی فعال و قدرتمند و پتانسیل بالای تاسیسات صنعتی و افزایش رغبت سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری در بخش صنعت شده است. در واقع شهر یزد قابلیت تبدیل شدن به شهری با اقتصادی پویا در بخش صنعت کشور را داراست. بنابرین نتایجی مانند کاهش نرخ بیکاری اقتصادی از 38/9 در سال 1389به 6 درصد در سال 1395، افزایش تعداد شاغلان کارگاه های صنعتی با ده نفر و بیشتر از 22530 نفر در سال 1389به 39452 در سال 1391، افزایش نرخ مشارکت اقتصادی(نرخ فعالیت) در استان یزد از 7/35 درصد در سال 1390 به 39 درصد در سال 1395 در شهر یزد مورد انتظار است.
مهدی هاتفی اردکانی، محمد حسین رضائی مقدم،
دوره 6، شماره 21 - ( سال ششم، شماره بيستم و يکم، پاييز 1394 )
چکیده
نیاز بشر به انرژی، پیوسته در حال افزایش و منابع انرژی فسیلی پایانپذیر در حال کاهش است. استفادهی بیرویه از منابع سوخت فسیلی با آلوده ساختن محیط زیست؛ حیات را در کرهی زمین تهدید میکند و از طرف دیگر با توجه به صعبالعبور بودن، و شرایط توپوگرافی نامساعد و عدم دسترسی برخی جادههای مناطق کوهستانی به شبکهی برق سراسری و یا هزینههای زیاد اجرای این سیستمها، انرژی خورشیدی بهعنوان یکی از انرژیهای تجدیدپذیر و رایگان از مهم ترین گزینههای جایگزین برای سوختهای فسیلی بهشمارمیآید. در این پژوهش کاربرد تصاویر ماهوارهای و GIS در امکانسنجی استفاده از انرژی خورشیدی برای تأمین سامانههای روشنایی بزرگراه زنجان – تبریز؛ با استفاده از الگوریتم SEBAL مورد بررسی قرار گرفته است. در این مقاله از دادههای طیفی سنجنده OLI و دادههای حرارتی سنجنده TIRS ماهواره لندست 8 در سال 2013 در مقیاس زمانی شش ماهه ( می تا اکتبر )، دادههای DEM منطقهی مورد مطالعه، نرمافزارهای Arc GIS ، ENVI و ERDAS IMAGINE استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان میدهد که منطقهی مورد مطالعه، به دلیل تنوع توپوگرافی از تابش خالص سطحی متنوع برخوردار است و امکان بهکارگیری سیستمهای فتوولتائیک خورشیدی جهت تأمین روشنایی بزرگراه زنجان – تبریز را تأیید میکند، و در بحث تعیین مهمترین عامل مؤثر بر تابش خالص دریافتی، الگوریتم SEBAL بیش ترین همبستگی را با جهت شیب و کم ترین همبستگی را با ارتفاع دارد.
خلیل رضایی،
دوره 7، شماره 26 - ( دوره هفتم، شمارهی بيستم و ششم، زمستان 1395 )
چکیده
یکی از واحدهای رسوبی فراوان و مهم از دیدگاه مخاطرات زیستمحیطی، عمرانی، آبخیزداری و فرسایش خاک ایران، مارنها میباشند که به دلیل ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی، خود توان تولید رسوب و فرسایش بالایی داشته و مطالعه و تفکیک آنها ضروری است. ماهیت دانهبندی، اندازهی ذرات سازنده، عناصر و ترکیبات شیمیایی موجود در مارنها و تأثیر توأمان این دو موضوع، یکی از نکات مهم در مورد میزان فرسایش است. در پژوهش حاضر به بررسی ویژگیهای فیزیکی- شیمیایی واحدهای مارنی و تأثیر آن بر اشکال مختلف فرسایشی در منطقهی جنوب شرق پیشوای ورامین پرداخته شده است. در این تحقیق، پس از بازدید میدانی و انتخاب پنج واحد مارنی در منطقه بر اساس خصوصیات زمینشناسی و اشکال مختلف فرسایشی برای نمونهبرداری از رسوبات، علاوه بر انجام آزمایش شبیهسازی باران (به کمک دستگاه)، برداشت نمونه از عمق 5 تا 15 سانتیمتری نیز در پنج منطقه انجام شد. در آزمایشگاه، میزان رواناب و رسوب تولیدشده در هر نقطه تفکیک و اندازهگیری شد. همچنین پارامترهای هدایت الکتریکی، میزان عناصر سدیم، پتاسیم، کلسیم، منیزیم، گچ، درصد ذرات رسوبی و سدیم قابلجذب (SAR) نمونهها در آزمایشگاه اندازهگیری و برای تجزیهوتحلیل دادهها از روش تجزیهی واریانس و مقایسهی میانگینها در نرمافزار آماری SPSS استفاده شده است. به دلیل تفاوت بین دامنههای رو به شمال و جنوب ازنظر فرسایش، مقایسهای اجمالی بین آنها انجام شد. بر اساس نتایج، میزان میانگین یون سدیم و نسبت جذب سدیم از فرسایش سطحی به فرسایش خندقی در مارنهای منطقه افزایش یافته و میزان میانگین درصد رس از فرسایش سطحی به فرسایش خندقی کاهش مییابد. همچنین تجزیه واریانس اشکال مختلف فرسایشی در میزان یون سدیم، نسبت جذب سدیم و میزان درصد رس، دارای اختلاف معنیدار میباشند. در نهایت، میتوان سه متغیر نسبت جذب سدیم، درصد سیلت و رس و یون سدیم نمونهها را میتوان عواملی تأثیرگذار در فرسایش مارنهای منطقه و ایجاد اشکال مختلف فرسایشی دانست.