7 نتیجه برای موضوع مقاله: ژئومورفولوژي ديناميک
سیاوش شایان، مهران مقصودی، موسی گل علیزاده، امیر کرم، سیده فاطمه نوربخش،
دوره 6، شماره 23 - ( 1-1395 )
چکیده
پیچیدگی جهان در تضاد با سادگی قوانین فیزیکی قراردارد. مطالعهی رفتارهای غیرخطی و پویای سیستمها در سالهای اخیر نشان داد که این رفتارها منجر به پیچیدگی و درنهایت آشوب در سیستمهای ژئومورفیک میشوند. مطالعهی این رفتارها، سبب شدهاند تا قوانینی جدید جهت درک هرچه بهتر رفتار این سیستمها یافته شود. یکی از نکات جالب توجه در پیچیدگی این است که بهرغم تصورات پیشین، قوانین ساده میتوانند منجر به بروز رفتارهای بسیار پیچیده شوند و منجر به شناخت عمیقتر عملکرد سیستمها بهویژه سیستمهای ژئومورفولوژیک شود. از همین روست که در حال حاضر اندازهگیری پیچیدگی و راههای کاهش آن در سیستمها و فرآیندهای تصمیمگیری به یکی از مباحث روز تبدیل شده است. درمقالهی حاضر که مبتنی بر مروری سیستماتیک بر ادبیات موضوع به روش کتابخانهای است بران است تاکلیاتی از پیچیدگی و انواع آن ارائه شود و نقش آن رادر طبیعت و سیستمهای تولیدی مورد مطالعه قرار دهد. در این راستا جهت یافتن بهترین روش و رویکرد برای مطالعهی سیستمهای پیچیده و رویارویی علمی با آنها، رویکردهای اثباتگرایی، فرااثباتگرایی و پراگماتیسم موردمطالعه قرار گرفت. درنهایت براساس مطالعات، رویکرد پراگماتیسم مناسبترین رویکرد در مطالعات ژئومورفولوژیک است که در این مطالعه کلاژیسم نامیده شد. کلاژیسم با درهم آمیختن قطعات مجزا، هویتی جدید را برای سیستم پذیرفته و آنرا با نگاهی تلفیقی موردمطالعه قرار میدهد.
خلیل رضایی،
دوره 7، شماره 26 - ( 10-1395 )
چکیده
یکی از واحدهای رسوبی فراوان و مهم از دیدگاه مخاطرات زیستمحیطی، عمرانی، آبخیزداری و فرسایش خاک ایران، مارنها میباشند که به دلیل ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی، خود توان تولید رسوب و فرسایش بالایی داشته و مطالعه و تفکیک آنها ضروری است. ماهیت دانهبندی، اندازهی ذرات سازنده، عناصر و ترکیبات شیمیایی موجود در مارنها و تأثیر توأمان این دو موضوع، یکی از نکات مهم در مورد میزان فرسایش است. در پژوهش حاضر به بررسی ویژگیهای فیزیکی- شیمیایی واحدهای مارنی و تأثیر آن بر اشکال مختلف فرسایشی در منطقهی جنوب شرق پیشوای ورامین پرداخته شده است. در این تحقیق، پس از بازدید میدانی و انتخاب پنج واحد مارنی در منطقه بر اساس خصوصیات زمینشناسی و اشکال مختلف فرسایشی برای نمونهبرداری از رسوبات، علاوه بر انجام آزمایش شبیهسازی باران (به کمک دستگاه)، برداشت نمونه از عمق 5 تا 15 سانتیمتری نیز در پنج منطقه انجام شد. در آزمایشگاه، میزان رواناب و رسوب تولیدشده در هر نقطه تفکیک و اندازهگیری شد. همچنین پارامترهای هدایت الکتریکی، میزان عناصر سدیم، پتاسیم، کلسیم، منیزیم، گچ، درصد ذرات رسوبی و سدیم قابلجذب (SAR) نمونهها در آزمایشگاه اندازهگیری و برای تجزیهوتحلیل دادهها از روش تجزیهی واریانس و مقایسهی میانگینها در نرمافزار آماری SPSS استفاده شده است. به دلیل تفاوت بین دامنههای رو به شمال و جنوب ازنظر فرسایش، مقایسهای اجمالی بین آنها انجام شد. بر اساس نتایج، میزان میانگین یون سدیم و نسبت جذب سدیم از فرسایش سطحی به فرسایش خندقی در مارنهای منطقه افزایش یافته و میزان میانگین درصد رس از فرسایش سطحی به فرسایش خندقی کاهش مییابد. همچنین تجزیه واریانس اشکال مختلف فرسایشی در میزان یون سدیم، نسبت جذب سدیم و میزان درصد رس، دارای اختلاف معنیدار میباشند. در نهایت، میتوان سه متغیر نسبت جذب سدیم، درصد سیلت و رس و یون سدیم نمونهها را میتوان عواملی تأثیرگذار در فرسایش مارنهای منطقه و ایجاد اشکال مختلف فرسایشی دانست.
محمد شریفی پیچون، مایده شیرانی،
دوره 7، شماره 28 - ( 4-1396 )
چکیده
شکل گیری، توسعه و فرگشت مخروط افکنه ها تحت تأثیر پارامترهای متعددی است که بر حسب مطالعات قبلی عبارت اند از: عوامل هندسی حوضه ها، شرایط اقلیمی و تغییرات آن، تکتونیک، لیتولوژی، تغییرات سطح اساس و تغییرات کاربری زمین. در هر منطقه ای یکی از این عوامل کنترل کننده مورفولوژی، رسوب شناسی و ابعاد این عارضه ها هستند. هرچند نحوه ی قرارگیری دامنه ی حوضه ی آبریز در برابر توده های هوای مرطوب می تواند بر ابعاد مخروط افکنه اثرگذار باشد، اما تاکنون کم تر موردتوجه محققین قرار گرفته است. این پژوهش به دنبال بررسی اثرات جهات جغرافیایی بر ابعاد مخروط افکنه های پایین دست در کوه شیرکوه در بخش مرکزی فلات ایران با آب وهوای خشک است. برای این منظور 24 مخروط افکنه در دامنه های شرقی با جهت شمالی و جنوبی، دامنه های غربی و دامنه های شمالی مشخص و در GIS ترسیم شدند. عوامل هندسی آن ها شامل مساحت، طول، عرض مرکز و عرض قاعده ی مخروط به همراه عوامل هندسی حوضه های بالادست شامل مساحت، محیط، ضریب گراویلیوس، ضریب شکل، طول حوضه، متوسط ارتفاع، متوسط شیب و تراکم زهکشی محاسبه و در نرم افزار SPSS همبستگی و سپس رگرسیون آن ها ارزیابی گردید. یافته ها نشان می دهد که در دامنه های شرقی با جهت شمالی و دامنه های شمالی همبستگی بین عوامل هندسی حوضه ها با ابعاد مخروط-افکنه ها بسیار پایین است، اما در دامنه های شرقی با جهت جنوبی و دامنه های غربی مقادیر همبستگی بالا و در بسیاری موارد به بیش از 0.99 درصد می رسد. محاسبات رگرسیون چندمتغیره نشان داد که در جهات جغرافیایی مختلف عوامل اثرگذار حوضه بر ابعاد مخروط افکنه ها یکسان نیست. برای نمونه ، دو عامل شیب و ارتفاع حوضه در جهات مختلف، اثرگذاری متفاوتی داشته اند؛ در دامنه های شرقی با جهت شمالی این دو عامل، بیش تر مساحت و طول مخروط را تحت تأثیر قرار داده اند، اما در همین دامنه ها با جهت جنوبی، شیب و ارتفاع، تأثیری در ابعاد مخروط افکنه ها نداشته اند.
اسماعیل پاریزی، مجتبی یمانی، سید رضا مهرنیا، مهران مقصودی، سید موسی حسینی،
دوره 8، شماره 30 - ( 10-1396 )
چکیده
نبکاها تأثیر قابلتوجهی در کنترل فرسایش بادی و ثبات محیط زیست مناطق بیابانی دارند. مورفومتری متفاوت نبکاها در دو سایت همجوار در چاله دراَنجیر، سؤالهایی را در مورد عوامل اصلی کنترلکنندهی این اشکال مطرح میکند. ویژگی خاص منطقه، تنوع ویژگیهای آب زیرزمینی و تفاوت مکانی مورفومتری نبکاها این فرضیه را مطرح میکند که تفاوت خصوصیات هیدروژئولوژی تأثیر مستقیمی بر مورفومتری نبکاها داشته است. برای دستیابی به این هدف، تکنیکهای سنجشازدور، دادههای میدانی و آنالیزهای ژئوشیمی به کار گرفته شدهاند. در این راستا، ابتدا دو سایت همجوار که دارای گونههای متفاوت نبکا بودند، تفکیک شدند. در مرحلهی بعد مؤلفههای مورفومتری نبکاها در هر سایت اندازهگیری شدند. سپس با مغزهگیری توسط اوگر دستی، 8 گمانه تا عمق متوسط 2/06 متر حفاری و نمونههای رسوب در فواصل 20 سانتیمتر برداشت گردیدند. حفاری با اوگر تا سطح ایستابی (متوسط عمق 2/06 متر) انجام و عمق آب زیرزمینی برای هر گمانه اندازهگیری شد. همچنین در هر گمانه، 300 میلیلیتر آب برای آنالیز شیمیایی توسط دستگاه نمونهبردار آب، برداشت گردید. در مجموع 46 نمونه رسوب از سایت اول، 58 نمونه رسوب از سایت دوم و 8 نمونه آب از 8 گمانه استخراج شد. بعد از انتقال نمونهها به آزمایشگاه ژئومورفولوژی، ابتدا آنالیز شیمیایی نمونههای آب با استفاده از دستگاه مولتی پارامتر مدل HI9811-5 انجام گردید. سپس با تهیهی عصارهی اشباع نمونههای رسوب، مقادیر TDS، EC و pH هر کدام از نمونهها اندازهگیری شد. نتایج مؤید آن است که در سایت اول میانگین سطح ایستابی، میانگین TDS و EC به ترتیب 1/69 متر، ppm18850 و µS/cm37750 و در سایت دوم 2/44 متر، ppm27500 و µS/cm 54950 است. همچنین آنالیز شیمیایی نمونههای رسوب حاکی از آن است که میزان شوری رسوبات به ترتیب تحت تأثیر سطح ایستابی و کیفیت آب زیرزمینی است. در مجموع یافته ها نشان میدهند که شرایط هیدروژئولوژی در سایتهای موردمطالعه نهتنها مهمترین عامل شکلگیری نبکاها است، بلکه ویژگیهای مورفومتری نبکاها را نیز کنترل میکند.
محمد شریفی پیچون، غلامرضا تاج بخش،
دوره 9، شماره 33 - ( 7-1397 )
چکیده
کوهریگ؛ نوعی تپه ماسهای است که بر روی یا پای دامنهی برخی کوههای مناطق خشک و نیمهخشک قرار میگیرد. اگرچه در ظاهر این نوع لندفرمها تفاوتی با سایر انواع تپههای ماسهای در این مناطق را ندارد، اما شیب، اندازهی قطر دانههای رسوبی، مورفولوژی، همگونی رسوبات، چینهبندی، لامیناسیون، کانیهای تشکیلدهنده، شرایط محیط شکلگیری و تحول، محل رسوبگذاری و فرآیندهای بهوجودآورندهی آنها بسیار متفاوت از دیگر تپههای ماسهای بیابانی و ساحلی است. بر خلاف تپههای ماسهای بادی که تنها توسط باد حمل و رسوبگذاری شدهاند، در داخل کوهریگها، رسوبات آبرفتی و کوهریختی نیز قابلمشاهده است. هدف این پژوهش، بررسی چگونگی فراهمآوری حجم زیاد رسوب در یک منطقهی محدود برای شکلگیری این عارضه است. بر این اساس، دو مؤلفهی سنگ و هوازدگی سنگها در شرایط اقلیمی خاص موردتوجه قرار گرفت. برای انجام این پژوهش، رسوبات با روش XRD کانیسنجی شدند که فلدسپار، پلاژیوکلاز، کوارتز، بیوتیت، آمفیبول، مسکویت و آپاتیت عمدهی کانیهای تشکیلدهندهی رسوبات بودند و پس از کانیشناسی، نمونهای از مونزوگرانیتهای منطقه مشاهده گردید که کوهریگها مواد رسوبی تخریبشدهی این سنگها هستند. سپس برای تحلیل بهتر ویژگیهای رسوب و سنگ، برش نازکی (Thin section) از آنها فراهم شد و در زیر میکروسکپ الکترونی با 60 بار بزرگنمایی مورد تحلیل قرار گرفتند. در ادامه، شرایط بارش و دمای حال حاضر بررسی و با بازسازی برفمرزهای منطقه بر اساس روشهای رایت و پورتر، دمای دورهی سرد بازسازی گردید. نتایج نشان داد که گرانیتهای منطقه در شرایط اقلیمی سرد و مرطوب دورهی سرد پلئیستوسن (شرایط جنب یخچالی) به شدت هوازده شده و حجم زیادی از رسوبات را در دسترس باد برای انتقال بر روی یا پای دامنه فراهم آورده است. همچنین، مشاهدات میدانی نشان داد که در ارتفاعات بالای 2400 متر با بارش خوب و دمای پایین زمستان، هر جا گرانیتها برونزدگی دارند، کوهریگها در حال گسترش هستند.
مهدی حیدری نسب، امیر کرم، حسین نگارش، احمد پهلوانروی،
دوره 9، شماره 34 - ( 10-1397 )
چکیده
در دشت سیستان شرایط برای فرسایش بادی و در پی آن، جابهجایی ماسه فراهم است. با توجه به استقرار سکونتگاهها در کانونهای فرسایش بادی منطقه ضرورت منشأیابی ماسهها، تحلیل مخاطرات ناشی از جابهجایی تپههای ماسهای و عوامل مؤثر بر ایجاد مخاطرات از اهداف این پژوهش است. ﺗﺤﻘﯿﻖ از ﻧﻮع ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ-تحلیلی مبتنی بر روشﻫﺎی ﻣﯿﺪاﻧﯽ و ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪای اﺳﺖ. در ابتدا با بررسی نقشهها و مشاهدات میدانی مشخص شد که منشأ ماسهها، بستر خشک رودخانههای منطقه است. سپس پارامترهای مورفومتریک چند برخان (در مدت وزش بادهای 120 روزه) و میزان جابهجایی آنها اندازهگیری و ثبت گردید. نتایج تحلیل آماری نشان میدهد که فقط بین طول برخانها با میزان جابهجاییشان، رابطهی معکوس برقرار است و بین سایر پارامترها و جابهجایی برخانها رابطهی معنیداری وجود ندارد؛ که دلیل آن میتواند استقرار برخانها در محدودهی اراضی روستایی، نقش کاربریهای مختلف اراضی و عوارض سطح زمین در میزان سرعت باد، مقدار تولید ماسه و در میزان جابهجایی برخانها باشد. مخاطرات ناشی از جابهجایی تپههای ماسهای در سطح روستاها شامل تهدید سلامت اهالی، مدفون شدن روستاها، تخریب خاک و زیرساختهای عمومی و ... است. عوامل متعددی از قبیل وزش بادهای شدید و دائمی، کم شیب و کم عارضه بودن دشت، ریزدانه بودن خاک، خشکسالیهای متوالی و فقر پوشش گیاهی در میزان جابهجایی ماسهها در سطح دشت سیستان نقش دارند.
شیرین محمدخان، صادق آبروش، محمدرضا ثروتی، منیژه قهرودی تالی،
دوره 12، شماره 46 - ( 12-1400 )
چکیده
اثرات مخرب فرسایش بادی بر محیط زیست و فعالیتهای انسانی سبب شده است تا شناسایی و کمّی نمودن منابع رسوبات بادی بهعنوان موضوعی مهم برای برنامهریزان باشد. با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش به منشأیابی رسوبات بادی در ماسهزار جلالی پرداخته شده است. برای دستیابی بدین منظور بعد از ترسیم نقشهی رخسارههای ژئومورفولوژی منطقهی موردمطالعه با استفاده از بازدیدهای میدانی و تصاویر گوگل ارث در نرمافزار ArcMap، تعداد 43 نمونه از رسوبات منطقه در رخسارههای مختلف ژئومورفولوژی برداشت شد. سپس با استفاده از آزمایشهای ژئوشیمیایی و XRF حجم عناصر موجود در هر نمونه رسوب مشخص شد. عملیات نرمالسازی و آزمون آنالیز واریانس (ANOVA) در نرمافزار SPSS انجام گرفت و پس از مشخص شدن ردیابهای ژئوشیمیایی با استفاده از افزونهی Solver در نرمافزار اکسل، معادلهی انگشتنگاری رسوبی بر روی عناصر ردیاب در منطقهی موردمطالعه بهمنظور تعیین سهم نسبی رخسارههای ژئومورفولوژی در ایجاد رسوبات بادی اعمال گردید. بر اساس نتایج حاصل، بیشترین سهم منابع رسوب مربوط به رخسارهی رسی لیمونی بوده است؛ بهطوریکه 60 درصد از رسوبات مربوط به این رخساره بوده است که 2/2 درصد از مساحت منطقه را شامل میشوند. بعد از رخسارهی رسی لیمونی، بیشترین سهم مربوط به رخسارههای پفکرده بوده است. رخسارههای پفکرده با 8/36 درصد از مساحت منطقه، 36 درصد از منابع رسوب را شامل میشوند. با توجه به موارد مذکور، مناطقی که دارای پوشش گیاهی متراکم بوده، کمترین سهم را در تولید رسوبات بادی داشته است و رخسارهی رسی لیمونی که فاقد پوشش گیاهی و دارای عناصر ریزدانه بوده، بالاترین سهم تولید رسوب را دارا بوده است؛ بنابراین لازم است تا در مورد تثبیت آنها اقدامات لازم صورت گیرد.