10 نتیجه برای موضوع مقاله: اقليم سينوپتيک
بهروز سبحانی، مسیح محمدی، مریم تیموری،
دوره 7، شماره 28 - ( 4-1396 )
چکیده
طبق مطالعات مرکز پیش بینی و تحقیقات هدلی در قرن 21 به دلیل گرمایش جهانی، خشک سالی فراگیر و شدید، زندگی میلیون ها نفر در کره ی زمین را تهدید خواهد نمود. ازآنجایی که خشک سالی، بخش های مختلف جامعه را تحت تأثیر قرار می دهد، لذا پایش و ارزیابی این پدیده در آینده به منظور برنامه ریزی صحیح، امری ضروری است. بدین منظور، ابتدا باید داده های اقلیمی برای دوره های آتی تولید شوند. در این مطالعه با استفاده از خروجی مدل های GCM و ریزمقیاس نمایی آن ها به کمک الگوی LARS-WG داده های بارش طی دوره ی 2050 – 2011 برای چهار ایستگاه در استان زنجان شبیه سازی شد. ازآنجایی که در مطالعات اقلیمی بحث عدم قطعیت وجود دارد، برای دست یابی به قطعیت بیش تر در نتایج باید از خروجی های مختلف مدل GCM همراه با سناریوهای انتشار متفاوت بهره برد. بر این اساس در تحقیق حاضر از چهار مدل اقیانوس جو(BCM2، HADCM3، HADGEM- A1 و IPCM4) و سناریو مختلف هر مدل استفاده شد و برای تعیین بهترین مدل از رابطه ی عکس قدر مطلق خطای هر مدل استفاده گردید و درنهایت مدل هایی که دارای بیش ترین ضریب وزنی بودند، به عنوان بهترین مدل برای مطالعه ی دوره ی آتی و فرآیند ریزمقیاس نمایی و تولید داده های آب و هوایی و درنهایت، مطالعه ی خشک سالی انتخاب شدند. نتایج به دست آمده بیانگر این مطلب است که پارامتر اقلیمی بارش طی 40 سال آینده نسبت به دوره ی پایه رو به کاهش است؛ به طوری که کم ترین مقدار کاهش برای ایستگاه زنجان با 2 میلی متر و بیش ترین مقدار کاهش برای ایستگاه خدابنده و ماه نشان با 24 میلی متر پیش بینی شده است. برای بررسی و ارزیابی وضعیت خشک سالی استان طی این دوره ، از شاخص های خشک-سالی SPI و PN استفاده گردید. نتایج نشان می دهند که این دو شاخص هم خوانی خوبی باهم دارند و طی چهار دهه ی آینده، حداقل یک دهه شاهد خشک سالی خواهیم بود.
فرزانه اسدی آقبلاغی، رسول میرعباسی نجف آبادی، محمدعلی نصر اصفهانی، احمدرضا قاسمی دستگردی،
دوره 8، شماره 29 - ( 7-1396 )
چکیده
خشکسالی پدیدهای اقلیمی است که بهکندی شروع شده و دارای طبیعت پنهانی است. مدتزمان وقوع آن طولانی و خسارتهای ناشی از آن در بخشهای مختلف بهصورت تدریجی ظاهر میشود؛ بنابراین، ارزیابی و بررسی خشکسالی در برنامهریزی و اجرای طرحهای مقابله با آن از اهمیت زیادی برخوردار است. در سالهای اخیر، استفاده از شاخصهای خشکسالی ترکیبی متفاوتی موردتوجه محققین قرار گرفته است. در این مطالعه، خشکسالیهای دشت شهرکرد واقع در استان چهارمحال و بختیاری در یک دورهی آماری 31 ساله (1394-1364) با استفاده از یک شاخص خشکسالی ترکیبی (CDI) جدید که حاصل ترکیب سه مؤلفهی شاخص خشکسالی منبع آب زیرزمینی (GRI)، شاخص بارش استانداردشدهی اصلاحی (SPImod) و تبخیر-تعرق پتانسیل (ETP) است، موردبررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از شاخص GRI نشان میدهند که در ابتدای دورهی آماری (1364) تا اواسط 1378، بلندترین دورهی ترسالی به وقوع پیوسته و تا سال 1378 وضعیت آبخوان شهرکرد مناسب بوده است، ولی از آذرماه 1387 طولانیترین دورهی خشکسالی شروع و تا انتهای دورهی آماری (1394) ادامه یافته است. نتایج حاصل از بررسی خشکسالی آب زیرزمینی با شاخص GRI نشاندهندهی افزایش خشکسالی آبهای زیرزمینی در سالهای اخیر است که دلیل اصلی آن، افزایش میزان برداشت از سفره به دلیل توسعهی کشاورزی میباشد. نتایج حاصل از شاخص CDI نشان میدهد بهطورکلی دشت شهرکرد در فاصله زمانی سالهای 1364 تا 1378 با ترسالیهایی مواجه بوده، ولی از سال 1387 تا انتهای دورهی آماری موردمطالعه (1394) دچار خشکسالیهای پیدرپی و شدیدی شده است. ازآنجاییکه شاخص مزبور خشکسالیهای هواشناختی و آب زیرزمینی را بهطور همزمان در محدودهی موردمطالعه موردبررسی قرار میدهد، میتواند اطلاعات مفیدی در اختیار مدیران و برنامه ریزان منابع آب این دشت قرار دهد.
مصطفی یعقوب زاده، عباس خاشعی سیوکی، یوسف رمضانی، سیده عاطفه حسینی،
دوره 10، شماره 37 - ( 7-1398 )
چکیده
امروزه تغییر آبوهوا یکی از دلایل اصلی نگرانیهای مرتبط به آب است. علت این امر آن است که امکان دارد این تغییر سبب خشکسالی یا سیلابهای شدید، کوتاه و طولانیمدت در آینده شود. در این تحقیق سعی شد بهترین مدل GCM از بین مدلهای تغییر اقلیم بهمنظور تعیین دمای کمینه، دمای بیشینه و بارش برای ایستگاه سینوپتیک بیرجند در دورههای آتی مشخص شود. بدین منظور تعداد 35 مدل GCM برای هریک از متغیرهای دمای کمینه، دمای بیشینه و بارش تعیین شد و با نتایج ایستگاه سینوپتیک بیرجند مقایسه گردید. نتایج نشان داد که مدل NorESM1-M به دلیل دارا بودن مقدار RMSE برابر 091/0 و مدل GISS-E2-R نیز با دارا بودن مقدار PBIAS پایین میتواند مدل انتخابی مناسب برای تحقیقات در مورد بارش باشد. در مورد دمای بیشینه و دمای کمینه نیز به ترتیب مدلGISS-E2-R با مقدار RMSE برابر 664/0 و مدل CSIROMKMK3.6با داشتن مقادیر RMSE برابر 778/0 بیشترین شباهت را به دادههای ایستگاه سینوپتیک بیرجند دارد. از مقایسهی دادههای مدل-ها با دادهی ایستگاه سینوپتیک، بیشترین درصد خطای نسبی مقادیر بارش، دمای کمینه و دمای بیشینه به ترتیب برای ماههای اول (ژانویه)، دوم (فوریه) و پنجم (می) مشخص شده است. همچنین در مقایسهی قطعیت مدلهای GCM، متغیرهای بارش، دمای بیشینه و دمای کمینه به ترتیب در ماههای پنجم (می)، سوم (مارس) و اول (ژانویه) نسبت به بقیهی ماهها کمترین قطعیت را دارند.
سیدسعید سجادیان، محمدهادی فتاحی،
دوره 10، شماره 39 - ( 1-1399 )
چکیده
در این پژوهش، به منظور بررسی تأثیر بازههای کوتاهمدت و بلندمدت دادههای مشاهداتی بر کیفیت پیشبینی پارامترهای اقلیمی، با نرمافزار ریزمقیاسنمایی LARS-WG6 برای مدل EC-EARTH و سناریوی خوشبینانه RCP4.5 و سناریوی بدبینانه RCP8.5 و مدل HadGEM2-ES با سناریوی خوشبینانه RCP2.6 و سناریوی متوسط RCP4.5 و سناریوی بدبینانه RCP8.5 برای سه دورهی 20 سالهی آینده (2021-2040، 2041-2060، 2061-2080) پیشبینی صورت گرفت. سه دورهی آماری روزانه ایستگاه سینوپتیک سد درودزن شامل دورهی 30 ساله (2017-1988)، دورهی 20 ساله (2017-1998) و دورهی 18 ساله (2005-1988) استفاده شد که دورهی 18 ساله به وسیلهی بررسی روند دورهی 30 ساله و آنالیز فراکتال دادهها تعیین گردید که شامل الگوی کامل تکرار رویدادهای اقلیمی بارش، دمای حداقل و حداکثر بود. توانمندی مدل در شبیهسازی با توجه به دورهی پایه و مقادیر تولیدشده، سنجیده شد و توسط آزمونهای آماری MAD، MSE، RMSE بررسی گردید. تحلیل نتایج بهدستآمده به روشنی بیانگر تأثیر تغییر مقیاس زمانی بر دقت پیشبینیهای صورت گرفته بود؛ بهطوریکه دورهی زمانی 20 ساله کمترین خطا را بهویژه برای پارامتر بارش از خود نشان داد. به صورت کلی مشخص شد که مدل با دقت بسیار مناسب دمای حداقل و حداکثر را پیشبینی کرده و پیشبینی بارش با دقت کمتری همراه بوده است. پیشبینی مدلها تحت سناریوهای مختلف و بازههای زمانی متفاوت، افزایش دمای حداقل و حداکثر را نشان داد. همچنین طبق پیشبینیها ضمن افزایش میانگین سالیانهی بارش در سالهای آتی، الگوی بارش دستخوش تغییر خواهد شد؛ بهطوریکه در ماه آوریل، ژانویه و دسامبر افزایش بارش را شاهد خواهیم بود و از میزان بارش در ماه فوریه، کاسته خواهد شد.
سعیده حسین آبادی، مصطفی یعقوبزاده، مهدی امیرآبادیزاده، مهدیه فروزانمهر،
دوره 10، شماره 40 - ( 4-1399 )
چکیده
یکی از مهمترین مشکلاتی که بشر در سالهای اخیر با آن مواجه شده است، بحران آب و وقوع خشکسالی است؛ به همین دلیل، بررسی وضعیت خشکسالی در مدیریت بهینهی منابع آب حائز اهمیت خواهد بود. در مطالعه حاضر سعی شده است با استفاده از خروجی پنج مدل گردش عمومی جو (Csiromk3.6، Gfdlcm2، GISS-E2-R، Ipsl و MIROC-ESM) و چهار سناریوی (RCP 2.6، RCP 4.5، RCP 6.0 و RCP 8.5) دادههای بارش برای دو دورهی آتی (2045-2025) و (2085-2065) تولید گردد و سپس با استفاده از مدل LARS-WG ریزمقیاسنمایی شود. با استفاده از دادههای بارش، شدت خشکسالی به کمک شاخص خشکسالی بارش استاندارد (SPI) با مقیاسهای زمانی مختلف (3، 12 و 48 ماهه) برای دو منطقهی زابل و شیراز تعیین گردید. نتایج نشان داد که مقادیر شاخص SPI در مقیاس زمانی 12 و 48 ماهه نسبت به 3 ماهه شدت خشکسالی را بیشتر نشان میدهند. همچنین نتایج نشان داد که مدل MIROC-ESM نسبت به مدلهای دیگر و سناریو RCP 8.5 نسبت به سناریوهای دیگر برای دو شهرستان زابل و شیراز خشکسالی را با شدت بیشتری نشان داده است. مقایسهی سناریوها نیز نشان میدهد که در هر دو منطقهی موردمطالعه، سناریوی RCP 8.5 در هر دو دورهی آتی، خشکسالی را در محدودهی متوسط نسبت به دورهی پایه نشان میدهند.
سید حسن علوینیا، مهدی زارعی،
دوره 11، شماره 41 - ( 7-1399 )
چکیده
تغییر اقلیم پدیدهای است که طی سالهای اخیر اکوسیستمهای طبیعی و نیز تمام جوانب زندگی انسان را تحت تأثیر خود قرار داده است. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی بروز یا عدم وقوع تغییر اقلیم طی سالهای 2015-1961 با استفاده از شاخصهای حدی TXx و TNn است. همچنین برای پیشبینی سناریوهای اقلیمی آینده از 3 سناریوی مدل CanESM2 استفاده و دادههای موردنظر با مدل SDSM کوچکمقیاس شدند. بدین منظور از دادههای دمای حداکثر و حداقل روزانه ایستگاههای سینوپتیک سنندج و سقز استفاده شد. برای تشخیص روند شاخصها از آزمون من-کندال و از روش تخمینگر شیب سن برای بزرگی روند استفاده شد. در ادامه، پیشبینی اقلیمی برای دورهی 2050-2020 صورت گرفت و دو شاخص حدی به دست آمد. نتایج نشان داد که طی دورهی پایه در سنندج هر دو شاخص روند معنیدار دارند، اما در مورد سقز معنیداری تنها برای TNn صادق است. این امر در مورد سناریوهای تولیدشده نیز تنها در RCP2.6 در هر دو شاخص برای سنندج و در RCP8.5 تنها در شاخص TXx برای سقز رخ داد. بر اساس نتایج، روند افزایشی بزرگترین دمای بیشینه و کوچکترین دمای کمینهی منطقهی موردمطالعه همانند دورهی پایه نیز طی 30 سال آینده تحت هر سه سناریو افزایش خواهد یافت که این تغییرات افزایشی به میزان حدود یک درصد نسبت به میانگین دورهی پایه خواهد بود. با توجه به یافتههای حاصل میتوان نتیجه گرفت که یکی از عوامل افزایش دما طی دورهی مشاهداتی میتواند پدیدهی تغییر اقلیم تلقی گردد و این پدیده در سناریوی RCP2.6 ایستگاه سنندج نیز عامل افزایش دما بوده است.
قاسم عزیزی، فرامرز خوش اخلاق، علی اکبر شمسی پور، سمانه نگاه، نیما فریدمجتهدی،
دوره 11، شماره 41 - ( 7-1399 )
چکیده
در این مطالعه با استخراج دادههای بازتحلیلشدهی مرکز اروپایی (Ecmwf)، با دقت مکانی 125/0 درجه (10 کیلومتر) در بازهی زمانی سهساعته طی دورهی آماری 30 ساله (2019-1987) به شناسایی سازوکار الگوهای میدان فشار، دمای 2 متری، باد 10 متری و ارتفاع ژئوپتانسیلی و همچنین کمیتهای دینامیکی مانند تاوایی نسبی، واگرایی، سرعت قائم در وردسپهر زیرین و میانی پرداخته شد. نتایج بهدستآمده نشان از وجود سامانههای کمفشار مستقل گرمایی به صورت سلولهای منفرد و با ابعاد محلی در میان چالهها و دشتهای فلات ایران منطبق بر هستههای گرم دارد. نظریهی موجود که شرایط کمفشاری مناطق مرکزی ایران بهویژه در جنوب شرق و شرق آن، حاصل توسعه و گسترش مکانی سامانهی گنگ (پاکستان) است، مورد تردید قرار گرفت. به عبارت دیگر، در بطن کمربند کمفشار گستردهی جنوب آسیا تفاوت شرایط توپوگرافیکی، جغرافیایی و پوشش سطحی منجر به تفاوت تابشگیری و شکلگیری مراکز کمفشار محلی شده است. این سلولهای کمفشارِ مستقل شامل سامانههای کمفشاری دشت کویر، کویر لوت، بیابان ریگستان (افغانستان)، فلات بلوچستان (پاکستان) و جازموریان است. کمفشار ریگستان و کمفشار کویر لوت از لحاظ میزان فراوانی وقوع، بالاترین رتبه را به خود اختصاص دادهاند. بیشینهی ارتفاع این کمفشارها در لوت و ریگستان تا حدود تراز 500 هکتوپاسکال است. گرمایش فلات ایران در فصل گرم سال موجب تقویت فراوانی، گستره و شدت آنها شده و اوجگیری آنومالی منفی فشار در ساعات میانی روز مبیّن نقش واداشت تابشی امواج طول موج کوتاه خورشیدی در تقویت چرخندی آنهاست. برش قائم کمیتهای دینامیکی تاوایی نسبی و سرعت قائم حاکی از گسترش محدود آنها به عمق وردسپهر و سازوکار حرارتیشان است و تغییرات مثبت و منفی این کمیتها به صورت سلولهای مجزا، ماهیت منطقهای آنها را تأیید میکند. شکلگیری این کمفشارها در مجاورت سامانههای پرفشار حرارتی کوهستانی سبب محدودیت گسترش مکانی و یکپارچگی به شکل یک سامانهی وسیع فشاری روی دشتهای داخلی شده است.
عبدالرضا کاشکی، حسین ایمانیپور، مینا فیروزیزدی،
دوره 11، شماره 41 - ( 7-1399 )
چکیده
تغییر دما در آینده که به لحاظ کشاورزی، عمرانی و سلامت دارای اهمیت زیادی است، میتواند یکی از پیامد-های تغییر اقلیم و پدیدهی گرمایش جهانی باشد و شناخت چگونگی آن میتواند کمک قابلتوجهی به بخش کشاورزی، مباحث عمرانی و تصمیمگیری مدیران داشته باشد. از مهمترین آثار پدیدهی تغییر اقلیم، افزایش دما در برخی مناطق جهان ازجمله ایران است؛ بنابراین بررسی این پدیده ضروری است. هدف از این مطالعه، اطلاع از میزان تغییر دما در دورهی آینده (2015-2073) نسبت به دورهی پایه (1981-2014) در ایستگاههای استان آذربایجان شرقی است. در این بررسی، روند تغییرات دمای ایستگاههای همدید مراغه، میانه، جلفا و تبریز به کمک مدل ریزمقیاسنمایی آماری SDSM تحت سه سناریوی واداشت تابشی خوشبینانه، حد واسط و بدبینانه طی دو دورهی آیندهی نزدیک (2016-2044) و آیندهی میانی (2045-2073) موردبررسی قرار گرفته است. بدین منظور، دادههای مشاهدهای میانگین حداکثر و حداقل دما برای 29 سال (1987-2015) بهعنوان ورودی وارد مدل شده است. نتایج خروجی مدل ریزمقیاسنمایی نشان داد که تغییرات دما در دورههای آینده در تمام ایستگاههای موردمطالعه روند افزایشی دارند که در این میان، برای دورهی آیندهی میانی (2045-2073) در سناریوی بدبینانه این افزایش دما محسوستر است.
رسول ایمانی، رضا قضاوی، اباذر اسماعیلی اوری،
دوره 11، شماره 44 - ( 4-1400 )
چکیده
اطلاع از مقدار آب در دسترس آینده، یک گام بسیار مفید در تصمیمگیریهای مدیریتی است که کمک بالقوهای در بهرهبرداری بهینه و پایدار از منابع آبی موجود خواهد نمود. هدف از انجام این مطالعه، بررسی روند و پیشبینی بارندگی ماهانهی ایستگاه سینوپتیک منتخب استان اردبیل با استفاده از بهترین مدلهای سریهای زمانی است. در این مطالعه، بارندگی ماهانهی 5 سال آینده (2020 تا 2024 میلادی) در منطقهی موردمطالعه با استفاده از مدلهای مختلف سریهای زمانی خانوادهی ARIMA پیشبینی شد. در این پژوهش، از آزمون ناپارامتریک من-کندال به منظور اطمینان از وجود روند و از نمودار خودهمبستگی (ACF) نیز به منظور اطمینان از وجود تغییرات فصلی در سری زمانی استفاده گردید. پس از انتخاب بهترین مدل پیشبینیکننده بر اساس مقادیر پارامترهای مدل، معیار آکائیک و ضریب همبستگی مقادیر بارندگی ماهانهی 5 سال آینده (2020 تا 2024 میلادی) با استفاده از بهترین روش ایستاسازی و بهترین مدل پیشبینیکنندهی مربوط به آن، پیشبینی گردید. نتایج حاصل از آزمون من-کندال نشان داد که دادههای بارندگی ماهانهی ایستگاه سینوپتیک اردبیل در دورهی آماری موردمطالعه دارای روند کاهشی (6119/0-=Z) بوده، اما این روند در سطح اطمینان 95 درصد معنیدار نیست. بررسی دادههای بارندگی ماهانهی موردمطالعه نشان داد که خودهمبستگی معنیداری در تأخیرهای 12، 24، 36 و 48 ماهه وجود دارد. نتایج مربوط به بارندگی ماهانهی پیشبینیشده در 5 سال آینده (2020 تا 2024) با استفاده از بهترین روش ایستاسازی و بهترین مدل سریهای زمانی در ایستگاه سینوپتیک اردبیل نشان داد که مقدار بارندگی سالانه در 4 سال از 5 سال آینده نسبت به میانگین بارندگی 20 سال گذشته، بین 3 تا 17 درصد کاهش خواهد یافت که بیشترین کاهش مربوط به سال 2022 میلادی است. مقدار بارندگی فقط در سال 2023 معادل 3/0 درصد افزایش خواهد یافت.
آرزو نصرتی، جعفر معصومپور سماکوش، حسن دوالفقاری، امینالله قهرمانی،
دوره 12، شماره 45 - ( 7-1400 )
چکیده
رطوبت و تغییرپذیری زمانی و مکانی آن میتواند باعث تغییر در بارش هر ناحیه شود؛ ازاینرو درک انتقال رطوبت برای فهم رفتار بارش بسیار مهم است. با هدف بررسی ارتباط بین بارش روزانهی ایران و مقدار انتقال بخار آب جوّی و محاسبهی انتگرال شار قائم رطوبت (IVT) و مقدار بخار آب جو (IWV)، دادههای مؤلفههای رطوبت ویژه (q)، باد مداری (u) و نصفالنهاری (v) برای یک دورهی ۳۱ ساله (2018-1988) در محدودهی ایران و با دقت مکانی 1*1 درجه از مرکز پیشبینیهای اروپایی میان مدت جو (ECMWF) اخذ شد. از آمارهی ضریب تعیین (R2) نیز برای ارائهی ارتباط بین بارش و مؤلفههای رطوبت جوّی استفاده شد. نتایج نشان داد که از مجموع 944۳ روز بارشی بارش روزانهی ایران ارتباط بیشتری با مقدار بخار آب جوّی را دارا بوده و بیشترین ارتباط در دو قسمت غرب و شرق ایران به شکل پهنهای نسبتاًً وسیع مشاهده میشود. در بین مؤلفهی شار رطوبت مداری و نصفالنهاری و نیز بارش روزانهی ایران، بیشترین ارتباط را با مؤلفهی نصفالنهاری آن دارد که دراینبین، سهم نیمهی غربی ایران بیشتر از سایر نقاط است. مؤلفههای تأثیرگذار شار رطوبت در سطح ۷۰۰ هکتوپاسکال، بیشترین ارتباط را با بارشهای روزانهی ایران دارد. نتایج فصلی نشان داد که از نظر مقدار و گستره، روابط بین بارش و مقدار و انتقال بارش در فصل زمستان قویتر از سایر فصول بوده و مؤلفهی نصفالنهاری نیز بیشترین نقش را در انتقال رطوبت این فصل بازی میکند و در واقع، حدود ۵۵٪ از تغییرات بارش زمستانه در غرب و جنوب غرب ایران (با بیشینهی شهرکرد و یاسوج) توسط این مؤلفه توصیف میشود؛ ازاینرو میتوان استنباط کرد که مؤلفههای شار رطوبت میتوانند بهعنوان یک متغیر پیشبینیکننده در بارش روزانهی غرب ایران به کار روند؛ چراکه حدود ۵۰ درصد تغییرات بارش روزانهی این مناطق به واسطهی این متغیرها توصیف میشود.