این نوشتار تلاش دارد در تحلیل چالشهای توسعهی فضاهای روستایی ایران از شاکلهی نظری تریالکتیک تولید فضای بهره جسته و درنهایت آن را با روش آیندهپژوهی پیوند زند. بهواقع درک فضای روستایی با کاربست شاکله مفهومی تریالکتیک لوفور در سهگانهای از کنشهای فضای مادی، بازنمود فضا و فضاهای بازنمود (بازتابدهندهی فرمهای مکانی، جریانهای بیرونی، کنشهای عقلانی [دانش، قدرت] و تجربیات زیسته) قادر به تجویز و پیشبینی الگوهای نوظهور برای آیندهی روستا خواهد بود. تحلیل مؤلفههای نظریهی تولید فضای لوفور و تأمل بر چگونگی تأثیر و تأثرات آنها در فضای سرزمینی ایران در پس گفتمانهای تاریخی ـ با تأکید بر شهرها ـ بهواقع بیانگر ازیادرفتگی فضاهای روستایی میباشند. اکنون آیندهی فضاهای روستایی ایران بیشتر از پیش با مسائل پیچیده و بغرنج مواجه است. فارغ از گرایشات مسئلهمحور به چالشهای توسعهی روستایی میتوان گفت فضاهای روستایی تحت تأثیر تغییرات عمیق و دگرگونیهای گسترده در بستر زمانی و مکانی سرزمینی ایران، تحولاتی را در ترکیب اجتماعی و فیزیکی ـ فضایی خود تجربه کنند. بیشک دامنه و تأثیر و برد این تحولات منوط به آینده خواهد بود. آیندهای که بهگونهای فزاینده غیرمطمئن، مقاوم در برابر کشف و آشکار شدن و مبهم به نظر میرسد؛ از همین رو روش آیندهپژوهی از میان آیندههای ممکن به جستجوی آیندههای محتمل برمیخیزد تا برای تحقق مطلوب آنها بسترسازی نماید. هرچند در رویکرد آیندهپژوهی روشهای گوناگون میتواند بهکار گرفته شود، اما در این پژوهش از روش سناریونویسی استفاده شده و با بهکار گرفتن آن میتوان سناریوهای واقعگرا و محتملِ آینده توسعهی روستایی را تدوین نمود.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |