[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
بایگانی مقالات زیر چاپ::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
28 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي

مقصود خیام، مصطفی غنمی جابر، رسول صمدزاده،
دوره 1، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده

در این پژوهش با هدف ارزیابی کارآیی مدل‌های EPM , MPSIAC در برآورد رسوب، حوضه آبخیز سقزچی چای با مساحتی بالغ بر 99/7593 هکتار و تنوع شرایط اقلیمی، توپوگرافی، سنگ‌شناسی و پوشش گیاهی به عنوان منطقه مطالعه انتخاب شد. بخشی از داده‌های مورد نیاز مدل‌ها از طریق مطالعات میدانی و بخش دیگر از نتایج مطالعات صورت گرفته در حوضه‌های آبخیز مشابه تهیه گردیده است. دراین تحقیق پس از رقومی‌سازی خطوط‌تراز 100 متری، مدل رقومی ارتفاع (DEM) تهیه و از آن برای تهیه نقشه شیب و انجام برخی محاسبات استفاده شده است. در ادامه با استفاده از نرم افزار Arc‌Gis و براساس ساختار هر مدل، عملیات محاسباتی و پردازشی مورد نیاز جهت رسوب و تهیه نقشه‌های مربوطه انجام پذیرفت. نتیجه تحقیق در مورد مدل MPSIAC نشان می‌‌دهد که این مدل شدّت متوسّط تولید رسوب را 9289/46 و میزان رسوب سالیانه حوضه را با دقّت 31/98 درصد رسوب مشاهده‌ای برآورد نموده است. این در حالی است، که مدل EPM تنها 74 درصد رسوب مشاهده‌ای حوضه را با متوسّط شدّت تولید رسوب 5133/111 محاسبه نموده است.
مجتبی یمانی، فاطمه مرادی‌پور،
دوره 1، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده

حوادثی که به‌طور ناگهانی روی می‌دهد و موجب وارد آمدن خسارت به انسان و محیط می‌شود؛ به عنوان مخاطرات طبیعی شناخته می‌شوند.‌این مخاطرات به دلیل ماهیت غیرمنتظره‌ی خود، در بیش‌تر موارد خسارات مالی و جانی بسیاری بر جای می‌گذارند. در بین مخاطرات طبیعی زلزله، سیل و لغزش جزو ویرانگرترین مخاطرات به شمار می‌آیند. با‌این وجود همیشه تعدادی از مناطق نسبت به مناطق دیگر، بیش‌تر در معرض وقوع‌این حوادث قرار دارند و بیش‌ترین تعداد رویداد‌این‌گونه از حوادث را در خود ثبت می‌کنند. شناسایی مناطقی که دارای توسعه بیش‌تری از‌این‌گونه از مخاطرات طبیعی هستند، می‌تواند در جهت برنامه‌ریزی برای مقابله یا کاهش اثرات‌این حوادث مؤثَر باشد. یکی از مؤثَرترین روش‌ها برای درجه‌‌بندی، طبقه‌‌بندی و مقایسه‌ی شاخص‌های مختلف روش آنالیز تاکسونومی است. نوع خاصَ آن روش عددی است که در‌این مقاله استفاده شده است. تاکسونومی عددی روشی است که موارد مشابه را از موارد غیرمشابه مجزا می‌کند. در‌این مقاله میزان توسعه‌ پتانسیل خطرزلزله، سیل و لغزش در چهار استان که بر روی کمر‌بند کوهزایی زاگرس قرار گرفته‌اند و تقریباً مساحت‌های نزدیک به هم دارند مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده مؤید‌این است که استان لرستان در بین چهار استان مطالعه شده، بیش‌ترین توسعه را از نظر پتانسیل مخاطرات فوق دارد و استان‌های کردستان و کرمانشاه به ترتیب در مراتب بعدی قرار دارند و در نهایت استان مرکزی کم‌ترین میزان توسعه را از نظر پتانسیل مخاطرات بررسی شده در بین چهار استان مورد مطالعه نشان می‌دهد.
محمد علی زنگنه اسدی، محسن رضایی عارفی، مرتضی رضایی عارفی، علی محمد نور محمدی،
دوره 1، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده

مقاله حاضر به بررسی نقش ویژگی‌های جغرافیایی و به ویژه ژئومورفولوژی نواحی مرزی جنوب شرقی ایران در استان سیستان ‌و بلوچستان تا شعاع 100 کیلومتری از خط مرزی در امر تأمین امنیّت پایدار و نیز عملیات پدافندی و آفندی احتمالی می‌پردازد. در این تحقیق‌ به منظور‌ درک‌ قابلیّت‌ها و محدودیّت‌های پدیده‌ها و عوارض‌ ژئو‌مورفولوژی‌ در امور دفاعی و امنیّتی از روش تحلیل سیستم‌های ارضی و افراز آن به واحدهای ارضی و اجزا واحد با الگوی SWOT استفاده شده است. در این تحلیل منطقه جنوب‌شرقی ایران از نظر تنگناها و مقدورات دفاعی و امنیّتی در مقابل جبهه متجاوزین به سه واحد ارضی کوهستان، دشت و رودخانه افراز گردیده که اجزا واحد ارضی کوهستان شامل خواجه، تفتان، بیرگ، آهوران، توده‌های درونی جبهه داخلی، دیواره‌های در هم شکسته میانی، چین‌خوردگی منظم جبهه خارجی و کوه‌های پراکنده شرقی دارای تنگناهایی از قبیل رزم پیاده نظام و صعب العبور بودن آن، محدودیّت‌های آمادی و پشتیبانی، مخابراتی و وجود دهلیز و مقدوراتی هم‌چون دیدبانی، عملیات اختفا و پوشش و پدافند می‌باشد. تنگناهای اجزا واحد ارضی دشت که شامل چاله‌های‌هامون، پادگانه‌های دریاچه‌ای و صحاری ماسه‌ای است دیدبانی، پدافند در جنگ شیمیایی و هسته‌ای و مقدورات آن آفند، حداکثر قدرت توپخانه، امکان حرکت ترکیبی یگان‌های پیاده و مکانیزه و زرهی می‌باشد. تنگناهای اجزا واحد ارضی رودخانه که شامل دره‌های پیچ در پیچ، ناودیس معلق، پادگانه‌های آبرفتی، دامنه‌های عریان و مخروط‌های واریزه ای، مخروط افکنه‌های آبرفتی قدیمی و جدید، تپه‌های منفرد و پیوسته با چهره‌های گوناگون است. موانع آن جهت پیشروی، وجود دهلیز در جنگ‌های شیمیایی و هسته ای، محدودیّت دیدبانی و مقدورات آن عملیات نامنظم، شبکه مخابراتی، اختفا و پوشش، پدافند می‌باشد.
عزت‌ اله قنواتی، فاطمه دلفانی گودرزی،
دوره 1، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده

از تبعات رشد روز افزون جمعیت در ایران و دیگر کشور‌ها، وسعت یافتن سطوح انواع کاربری‌های شهری، مسکونی و صنعتی است که به ضرر اراضی کشاورزی می‌باشد. فرایند تخصیص زمین به کاربری‌‌های مناسب، تلاشی است برای ایجاد چارچوبی که طی آن بتوان برای رسیدن به راه حل بهینه اقدام کرد. با توجه با این‌که برنامه‌ریزی کاربری زمین به استفاده‌ی مطلوب و بهینه از زمین مربوط می‌شود، بدیهی است که اطلاعات مربوط به ژئومورفولوژی و سایر علوم زمین، می‌تواند عنصر مهمی در تنظیم طرح‌‌ها‌ی برنامه‌ریزی باشد.در این پژوهش سعی شده است با شناسایی ویژگی‌های محیطی، خصوصاً ویژگی‌های ژئومورفولوژیکی و ارزیابی آن، مکان‌های بهینه برای توسعه شهری مشخص شود. برای ارزیابی از 13 شاخص استفاده شده که با استفاده از تلفیق دو مدل منطق فازی و AHP ، ابتدا هر کدام از لایه‌‌ها در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی فازی شدند و بعد از ضرب وزن لایه‌‌های حاصل از AHP در هر کدام از لایه‌‌ها، عملگر ضرب، جمع فازی و گامای فازی اجرا شد. در نهایت گامای بهینه در GIS به 5 کلاس تناسب تقسیم‌بندی شد و مشخص شد که 8/46 در صد منطقه مورد مطالعه ( 804) در کلاس تناسب کم قرار دارد و 3/28 درصد از منطقه ( 5/486) در کلاس تناسب زیاد قرار می‌گیرد.مناسب‌ترین پهنه‌‌ها برای توسعه‌ی شهری مناطق مرکزی به سمت شمال می‌باشد، و نامناسب‌ترین پهنه‌‌ها در بخش غربی، شمال غربی، شرق و در بعضی قسمت‌های جنوبی شهرستان می‌باشد.
صیاد اصغری سراسکانرود،
دوره 1، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده

نظارت بر مسیر و الگوی هندسی رودخانه‌ها به منظور کسب شناخت دقیق و بررسی معضلات و مخاطرات احتمالی در جهت حفظ و بهره‌برداری بهینه از منابع طبیعی ضروری می‌باشد و جزو اوّلویّت‌های مطالعات ژئومورفولوژی کاربردی است. رودخانه شهر چای یکی از مهم‌ترین رودخانه‌های آذربایجان غربی است؛ که شکل‌گیری هندسه بستر آن در بازه‌های مختلف با یکدیگر تفاوت فاحشی دارد. هدف‌این تحقیق بررسی و تحلیل الگوهای متفاوت رودخانه با استفاده از روابط کمّی است. جهت رسیدن به‌این هدف ابتدا با توجّه به خصوصیات مورفولوژیک، رودخانه به سه بازه متفاوت طبقه‌بندی گردید. از معیارهای ضریب خمیدگی، زاویه مرکزی پیچان‌ها و داده‌های دبی رودخانه در بازه زمانی بلند مدت برای بررسی شکل هندسی رودخانه استفاده شده است. نتیجه‌این تحقیق نشان داد که برای بررسی دلیل پیچان رودی یک منطقه باید مورفولوژی منطقه و عوامل مؤثّر در تغییر الگو مورد توجّه قرار بگیرد هم‌چنین رودخانه شهر چای یک رودخانه مئاندری بوده و نحوه شکل‌گیری پیچان‌ها در بازه کوهستانی و بازه ساحلی با یکدیگر متفاوت می‌باشد. در بازه ساحلی به خاطر مورفولوژی منطقه آزادی عمل رودخانه بیش‌تر بوده ولی در بازه کوهستانی رودخانه توسّط درّه محاط گشته و آزادی عمل رودخانه محدود می‌باشد.
سیروس فخری، مجتبی هدائی آرانی ، سعید رحیمی‌هرآبادی،
دوره 1، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده

ژئومورفوتوریسم ازحوزه‌های مطالعات علوم‌زمین و مطالعات گردشگری است؛ که بر شناخت ژئومورفوسایت‌ها یا چشم‌اندازهای ویژه‌ی ژئومورفولوژی تاکید دارد. این حوزه با ترکیب نمودن میراث‌های فرهنگی، تاریخی و اکولوژیکی پتانسیل‌های بالایی را در راستای برنامه‌ریزی گردشگری پایدار عرضه می‌کنند. از آن جا که کشور ایران به‌رغم وجود ژئومورفوسایت‌های متنوّع به ویژه در مناطق خشک، در زمینه‌ی ارزیابی قابلیّت این چشم‌اندازها و جنبه‌های برنامه‌ریزی آن روند پایدار و نظام‌مندی وجود ندارد. بنابراین، ارایه‌ی روش‌های ارزیابی جامع در تحقق توسعه‌ی ارزش‌های علمی،‌ فرهنگی، اقتصادی و مانند آن ضروری به نظر می‌رسد. ناحیه‌ی مرنجاب یکی از دسترس‌ترین مناطق بیابانی و کویری ایران به سبب اعتدال نسبی دما، تنوّع جاذبه‌های گردشگری، تنوّع گونه‌های جانوری و پوشش گیاهی و وجود اشکال تیپیک و برجسته‎ی بیابانی و کویری، به علاوه وجود جاذبه‌های فرهنگی و تاریخی از جمله مستعدترین نواحی در توسعه‌ی پایدار گردشگری است. در این مقاله تلاش شده است با به کارگیری سه مدل ژئومورفوتوریستی پرالونگ، پری یرا و رینارد و مطالعه‌ی تطبیقی آن‌ها مناسب‌ترین سایت درتحقق برنامه‌ریزی پایدار تعیین شود. نتایج نشان داد مدل‌های مورد استفاده بر دو موضوع ماهیت علمی و کاربردهای متنوّع ژئومورفوسایت‌ها با ارایه‌ی زیر معیارهای مختلف تأکید دارند. در ادامه با ارزیابی مدل‌ها بر روی سایت‌های منتخب براساس پیمایش‌های میدانی، پادگانه‌های دریاچه‌ای، برخان‌ها و تپه‌های ماسه‌ای بیش‌ترین امتیاز را از میان مدل‌های فوق با امتیازهای متفاوت به دست آوردند؛ که نشان‌‌دهنده‌ی اهمیت بیش‌تر این سایت‌ها نسبت به دیگرجاذبه‌هاست.
عباسعلی افضلی، محمد شریفی‌کیا، سیاوش شایان،
دوره 1، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده

ارزیابی آسیب‌پذیری در ارتباط با رخداد فرونشست به سبب فراگیری فضایی و هم‌چنین حدوث کند و بطئی با وجود اثرات خسارت‌بار؛ به ‌سهولت قابلیّت شناسایی و درک ندارد. ارزیابی اثرات این پدیده نیازمند ابزار دقیق با قابلیّت کاربرد در سطح فضایی گسترده است. از همین‌رو در این تحقیق به منظور یافتن الگوی فضای آسیب‌پذیری منتج از فرونشینی زمین در دشت دامغان، ابتدا نرخ و دامنه فرونشست، طی دوره‌ زمانی 6 ماهه با بهره‌گیری از داده‌های راداری سنجنده ASAR به‌کمک تکنیک تداخل‌سنجی تفاضلی راداری (D-InSAR) استخراج شد که نتایج حاکی از حدوث فرونشستی سالانه 7 سانتی‌متر بوده است. به منظور استخراج آسیب‌پذیری سازه‌ها و مستحدثات مستقر در محدوده مورد مطالعه ناشی از فرونشست، هسته‌های در حال فرونشست با نرخ و دامنه فضایی آن از طریق تداخل‌نگار تولیدی استخراج شد. برای درک بهینه و ارزیابی نظام مند آسیب‌پذیری؛ سازه‌ها و ساختارها به سه دسته سطح، خط و نقطه تقسیم و با روی هم‌گذاری هریک از لایه‌ها و پهنه‌های متشکّل از طبقات سه گانه فرونشست، میزان خطرپذیری و میزان حدوث مقادیر فرونشست مربوط به انواع زیرساخت‌ها در محیط نرم افزاری مورد ارزیابی قرار گرفت. درقدم بعد؛ جهت راستی آزمایی یافته‌ها و بسته به الگوی فضایی تاثیر‌‌گذاری فرونشینی، در هریک از طبقات فرونشست؛ نقاط کنترل زمینی در هریک از این دسته‌ها بر روی تصاویر انتخاب و اقدام به پی‌جویی آن‌ها در سطح محدوده گردید. نتایج حاصل از این پیمایش، مؤید شناسایی و ثبت عوارضی چون گسیختگی‌های طولی (عمدتاً در لبه‌ها و مرز هسته‌های فرونشست)؛ فرونشینی شعاعی و ایجاد فروچاله؛ و دگرگون شدن چاه‌های بهربرداری می‌باشد. توأماً قرار‌گیری تأسیساتی چون راه‌ها و خط آهن و هم‌چنین مساکن در طول این گسیختگی‌ها رؤیت و تغییرات ثبت شد؛ و عقیم شدن اراضی زراعی و کاهش ظرفیت آبخوان دشت نیز به عنوان آسیب‌های محیطی فرونشست معرّفی گردید.
نسرین رنجبرمنش، مژگان انتظاری، محمدحسین رامشت،
دوره 1، شماره 2 - ( 7-1392 )
چکیده

منابع آب زیرزمینی در آسیا و به‌ویژه در منطقه خاورمیانه در وضعیّت بحرانی است. دلیل این امر برداشت بیش از اندازه‌ی آب زیرزمینی( بیشتر از نرخ طبیعی آن است)است؛ که باعث افت پیوسته‌ سطح آب زیرزمینی می‌شود. با توجّه به اهمیّت منابع آب زیرزمینی در دشت ماهیدشت و افت شدید سطح آب زیرزمینی در چند سال اخیر پیش‌بینی می‌شود مسأله تأمین آب این دشت در آینده با بحران جدّی مواجه گردد. ازاین‌رو لزوم مطالعه و برنامه‌ریزی دقیق جهت مقابله با این بحران بالقوه احساس می‌شود. لذا، در این تحقیق، بر اساس داده‌های موجود به بررسی ارتباط بین تکتونیک و نوسانات منابع آب زیرزمینی دشت ماهیدشت پرداخته شده است. به این منظور، جهت ارزیابی میزان فعّالیّت تکتونیکی در منطقه، شاخص‌های مورفوتکتونیک سینوزیته جبهه کوهستان«S»، نسبت پهنای کف دره به عمق یا ارتفاع دره«Vf»، انتگرال منحنی هیپسومتری«IH»، شاخص عدم تقارن آبراهه‌ها در حوضه آبریز«AF»، شاخص تقارن توپوگرافی عرضی«T» و شاخص گرادیان طول رودخانه«SL» را با استفاده از نرم‌افزار Global Mapperمحاسبه کرده‌ایم. نتایج حاصل از این محاسبات نشان‌دهنده نرخ فعّالیّت تکتونیکی متوسّط تا بالا در منطقه(بیشتر در قسمت خروجی حوضه) است. همچنین طبق تجزیه‌وتحلیل آمار موجود در محیط ArcGis، سطح آب زیرزمینی در دشت(بیشتر در قسمت خروجی حوضه) افت داشته است؛ که میزان افت منطبق با فعّالیّت تکتونیکی می‌باشد. بنابراین تکتونیک جنبا می‌تواند از علل اصلی افت سطح آب زیرزمینی در منطقه باشد.
سید داود محمدی، لقمان کتابی،
دوره 1، شماره 2 - ( 7-1392 )
چکیده

یکی از اشکال موجود در سنگ های میگماتیتی جنوب همدان، تافونی‌ها هستند؛ که منظره زیبا و قابل توجّهی را به این گروه از سنگ‌ها داده‌اند. تافونی‌ها حفرات عمیق و توخالی‌ می باشند؛ که بر اثر سازوکارهای متفاوت هوازدگی به وجود می‌آیند. بافت سنگ های میگماتیتی به صورت دانه‌ای می‌باشند. یکی از مهم ترین فرآیندهای تشکیل دهنده اشکال تافونی، تجزیه کانی‌هایی مانند فلدسپات‌ها و میکاها است. ناهمگن بودن سنگ‌های میگماتیتی و اختلاف ترکیب کانی شناسی در دو بخش لوکوسوم و مزوسوم، باعث ایجاد اختلاف مقاومت بخش‌های مختلف این سنگ‌ها در برابر فرآیندهای متعدد هوازدگی شده است. حضور کانی‌های درشت بلور و مقاوم مانند کوارتز، گارنت و آندالوزیت در کنار کانی-های ورقه‌ای و ضعیف‌تر مانند کلریت، ایلیت و مسکوویت، و با مد نظر قرار دادن اختلاف ضریب انبساط این کانی‌ها نسبت به تغییرات دمایی، تشکیل اشکال تافونی و هوازدگی حفره‌ای در سنگ‌های میگماتیتی، به عنوان یک پدیده‌ی بارز در منطقه قابل توجّه می-باشد. به طور کلّی در منطقه مورد مطالعه، آب و هوای نیمه خشک متمایل به سرد مرطوب، ویژگی‌های سنگ شناسی و توپوگرافی، عوامل هوازدگی مکانیکی به ویژه پدیده کریوکلاستیسم (متلاشی شدن سنگ در اثر پدیده یخبندان) از مهم ترین فرآیندهای تشکیل و گسترش تافونی‌ها در میگماتیت‌های منطقه می‌باشند. همچنین، امکان دارد سنگ های حاوی اشکال تافونی بر اثر سدهایی که در منطقه ساخته می شوند به زیر آب فرو رفته و موجب نشت آب گردند. بنابراین، این اشکال را باید از دیدگاه ژئوموفولوژی کاربردی و مهندسی نیز مورد مطالعه قرار داد.
سیاوش شایان، غلامرضا زارع، مجتبی یمانی، محمد شریفی کیا، محسن سلطان پور،
دوره 1، شماره 2 - ( 7-1392 )
چکیده

هدف از این تحقیق تحلیل روند تغییرات دبی و رسوب حوضه آبریز مند با استفاده از روش آماری سری زمانی، مبتنی بر دیدگاه کاربردی در برنامه ریزی محیطی می باشد. جهت انجام تحقیق از آمار دبی و رسوب شش ایستگاه هیدرومتری (دارای پراکنش فضایی مناسب) در سطح حوضه آبریز مند استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بیشترین دبی و رسوب در تمامی ایستگاه ها مربوط به دی تا اسفندماه است. ایستگاه قنطره در جنوب حوضه با متوسّط 5/39 مترمکعب در ثانیه، 909/1703 کیلوگرم بر مترمکعب به ترتیب دارای بیشترین مقدار دبی و رسوب می باشد. همبستگی دبی (متغیّر مستقل) و رسوب (متغیّر وابسته) در ایستگاه‌های هیدرومتری حوضه آبریز مند به صورت قوی و خطی می‌باشد و نشان دهنده معناداری آنها بود. به طوری که، در ایستگاه قنطره ضریب همبستگی 0.934، حکان 0.972، علی آباد خفر 0.894 محاسبه گردید. تحلیل روند دبی بر اساس مدل سری زمانی بیانگر روند کاهشی دبی در حوضه آبریز مند از سال 1384 می باشد. به طوری که روند تغییرات از میانگین 46/6 به 23/1- رسیده است. علّت اصلی کاهش دبی در سطح حوضه آبریز مند مربوط به کاهش میزان بارش ها و همچنین دخالت انسانی با ایجاد سد بر روی رودخانه ها است. به نظر می رسد که نتایج این تحقیق می تواند از دیدگاه ژئومورفولوژی کاربردی نقش قابل توجّهی را در برنامه ریزی های محیطی، آمایش سرزمین ایفا نماید.
امیر کرم، امیر صفاری، رامین حاتمی ‌فرد، عباسعلی نوری،
دوره 1، شماره 2 - ( 7-1392 )
چکیده

یکی از انواع بلایای طبیعی که هر ساله خسارات جانی و مالی فراوانی را بر زندگی انسان‌ها وارد می‌نماید پدیده زمین لغزش است. در واقع دفع و یا کاستن از خسارات این پدیده، مستلزم وقت و هزینه فراوان‌ می‌باشد. از آن جایی که پیش‌بینی زمان دقیق وقوع زمین لغزش از توان علمی انسان خارج می‌باشد؛ لذا، با شناسایی مناطق مستعد زمین لغزش و رتبه‌بندی آنها می‌توان تا حدودی از خطرات ناشی از رخداد این پدیده جلوگیری نمود. هدف از این پژوهش شناسایی عوامل مؤثّر در زمین‌لغزش‌ و پهنه‌بندی شهرستان خرم‌آباد به لحاظ وقوع این رخداد، با استفاده از مدلOWA-AHP و تکنیک GISمی‌باشد. به این منظور، ابتدا با توجّه به موقعیّت زمین‌لغزش‌های به وقوع پیوسته، نتایج سایر محققین و نظرات کارشناسانه، 5 معیار و 13 زیرمعیار جهت این مهم شناسایی شد. سپس با استفاده از مدلOWA-AHP عوامل مربوط مورد ارزیابی قرار گرفته و تعیین وزن گردید. پس از تعیین وزن اهمیّت معیارها، وزن رتبه‌ها به وسیله کمیّت سنج‌های زبانی فازی به دست آمد. در پایان لایه‌های رستری عوامل، در محیط نرم‌افزار Arc GIS تهیه و تلفیق گردید. جهت تایید نتایج، مدل پیش‌بین ارایه شده با رخدادهای مشاهده شده، مورد ارزیابی مقایسه‌ای قرار گرفت. نتایج نشان می‌دهد که در بین عوامل مؤثّر ، معیارهای هیدرولوژی و زمین‌شناسی به عنوان مهم ترین عوامل در ایجاد زمین-لغزش در منطقه مطالعاتی می‌باشند. نتایج حاصل از تلاقی نقشه پهنه‌بندی خطر زمین‌لغزش با نقشه پراکنش زمین‌لغزش‌ها موجود در شهرستان خرم‌آباد نشان می‌دهد که پهنه‌های خطر زیاد 42/24 درصد و خطر خیلی زیاد 52/16 درصد از مساحت کلّ منطقه را به خود اختصاص داده، با این وجود بیش از 65 درصد از سطح لغزش‌های منطقه در این پهنه‌ها رخ داده است. بنابراین، مدل OWA-AHP توانایی بالایی در تعیین پهنه‌های با ریسک زمین‌لغزش را دارد.
مهران مقصودی، فاطمه مرادی‌پور،
دوره 1، شماره 2 - ( 7-1392 )
چکیده

افزایش جمعیّت، مهاجرت و افزایش تقاضا برای مسکن، سبب گسترش و رشد روزافزون شهرها شده است. این رشد و توسعه‌ فیزیکی در بیشتر مواقع خارج از چهارچوب برنامه‌ریزی بوده، به همین خاطر دخالت دادن عوامل محیطی و طبیعی به‌خصوص ژئومورفولوژی در کنار دیگر معیارها می‌تواند در جهت مکان گزینی بهینه گسترش آینده شهرها سودمند باشد. در این پژوهش سعی شده از بین مناطق مختلف شهرستان الیگودرز، مناطقی بهینه جهت توسعه فیزیکی آینده شهر الیگودرز شناسایی شود. با مطالعات میدانی صورت گرفته، این فرضیّه مطرح شد که شمال شرقی شهرستان الیگودرز (چمن سلطان) برای توسعه‌ فیزیکی شهر الیگودرز مناسب است. بنابراین، با استفاده از نرم‌افزار Freehand نقشه‌ ژئومورفولوژی چمن سلطان ترسیم شد. با عددی کردن معیارها و با استفاده از مدل TOPSIS مناطق مختلف شهرستان رتبه‌بندی شد. سپس، با استفاده از مدل AHP و GIS مناطق شهرستان پهنه بندی شد؛ تا نتایج مدل اوّل ارزیابی صحت شود. نتایج حاصل از پهنه بندی و رتبه‌بندی، با فرضیّه مطرح شده مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج حاصل از این مدل‌ها نشان‌دهنده این است که شمال شرق شهرستان جزو مناطق مساعد برای توسعه فیزیکی شهر به حساب می‌آید. با مشاهده نقشه ژئومورفولوژی این نتیجه مورد بررسی قرارگرفته و تأیید شد.
حسین جوان، سید موسی حسینی،
دوره 1، شماره 2 - ( 7-1392 )
چکیده

برآورد دقیق میزان بار رسوبات آبراهه‌ها همواره یکی از مهمترین دغدغه‌های مسئولین و محققین طرح‌های عمرانی در حوضه‌های آبریز است. محققین مختلفی همواره تلاش کرده‌اند که میزان بار جامد آبراهه را به خصوصیات مورفومتریک حوضه بالادست مربوط نموده و آن را با دقت بیشتری برآورد نمایند. یکی از این تلاش‌ها، مدل هیدروگراف واحد لحظه‌ای احتمالاتی رسوب (GIUS) می‌باشد که توسط لی در سال 2010 توسعه داده شده است. در این مقاله، مدل GIUS با تئوری احتمالات مسیر جریان و انتقال آب هنگام بارندگی تلفیق شده و به منظور پیش‌بینی بار رسوبات روزانه دو حوضه طالقان و شاهرود که در بالادست سد سفیدرود قرار دارند، استفاده شده است. به منظور انجام مدل از نقشه‌های توپوگرافی، کاربری اراضی، مدل رقومی زمین و نرم افزارهای مرتبط استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان دهنده دقت بالای این مدل در تخمین بار رسوبات روزانه در حوضه طالقان و دقت پایین آن در حوضه شاهرود می‌باشند. میانگین درستی نتایج GIUS در حوضه طالقان 75.25 و در حوضه شاهرود 46.3 است. با توجه به اینکه مدل GIUS از احتمال مسیرهای انتقال و احتمال مساحت بالادست، در قرارگیری قطرات آب در هنگام بارندگی استفاده می‌کند، بالارفتن خطای اندازه‌گیری‌ها با افزایش مساحت حوضه آبریز را میتوان دلیل این امر دانست.
علیرضا تقیان ، حمیده غلام حیدری،
دوره 1، شماره 2 - ( 7-1392 )
چکیده

پدیده های طبیعی در مکان گزینی، گسترش و توسعه فیزیکی شهر ها تاثیر بسزایی دارد. هدف این پژوهش تعیین پتانسیل ها و موانع گسترش شهر یاسوج است. مواد مورد استفاده شامل نقشه های توپوگرافی، کاربری اراضی، زمین شناسی و مدل رقومی ارتفاعی ایران (DEM ) می باشد. از بررسی های کتابخانه ای نیز برای تکمیل داده ها استفاده شد. تعیین تناسب زمین از طریق نه معیار مشتمل بر ارتفاع، شیب، جهت شیب، لیتولوژی، واحد های اراضی، فاصله از آبراهه (حریم رودخانه ها)، لرزه خیزی، فاصله از مرکز شهر، پوشش/ کاربری زمین با روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) توسط نرم افزار EXPERT CHOICE و تهیه نقشه و پهنه بندی نیز در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی، نرم افزار ARCMAP صورت گرفت تناسب زمین برای توسعه کالبدی به پنج طبقه بسیار مناسب، نسبتا مناسب، متوسط، نسبتا نا مناسب و بسیار نامناسب تقسیم شد و نقشه پهنه بندی آن تهیه گردید. نتایج نشان می دهد که تنها 19.5 درصد از دشت یاسوج که خود 129.2 کیلومتر مربع مساحت دارد در کلاس بسیار مناسب و 46.3 کیلومتر مربع در کلاس نسبتا مناسب قرار گرفته است.
امیر کرم، فریده صفاکیش، طیبه کیانی،
دوره 2، شماره 3 - ( 1-1393 )
چکیده

جهانی که در آن زندگی می کنیم، مرتبا در حال تغییر و تحول می باشد. عوامل مؤثر در تغییر و تحولات پدیده ها و عوارض سطح زمین را می توان به دو دسته طبیعی و انسانی تقسیم کرد. پدیده های طبیعی و انسانی در مکان گزینی و توسعه فیزیکی شهرها نقش بسزایی دارند. با توجه به اینکه در گذشته در مکان گزینی شهرها بیشتر به مطالعات انسانی و اجتماعی اکتفا می شد، لازم است علاوه براین مطالعات، به پژوهشهای ژئومورفولوژیکی و محیط فیزیکی شهرها نیز توجه خاصی شود چون ویژگی های ژئومورفیک و توپوگرافیک یک مکان جغرافیایی نه تنها در پراکندگی ویا تجمع فعالیتهای انسانی موثر است، بلکه در نهایت یکی از عوامل موثر در شکـل و سیمـای فیزیکـی ساختهـای فضـایی نیز به شمار می آید و غفلت از این عوامل خسارات هنگفتی را برای شهرها در پی خواهد داشت و توسعه شهرها و سکونتگاه ها به گونه ای صورت خواهد گرفت که محدودیتهای طبیعی و اکولوژیکی مانع از استمرار فعالیتها شده و عملاً بسیاری از سرمایه گذاری های انجام شده به هدر خواهد رفت، به بیانی دیگر توسعه مناسب شهری هنگامی محقق می شود که از سرزمین به تناسب قابلیتهای آن استفاده گردد. بر این اساس شناسایی پتانسیل های سرزمین پیش از استقرار بر روی آن و بارگذاری کاربریها و فعالیتهای شهری بسیار حائز اهمیت است. بنابراین از آنجایی که حفظ ترکیب فیزیکی متعادل و موزون شهر مستلزم مدیریت و برنامه ریزی صحیح آن است این دلایل ما را بر آن داشت تا برای پتانسیل یابی مناطق مستعد توسعه آتی شهر داریون با استفاده از مدل تاپسیس و فاکتورهای مؤثر مانند کاربری اراضی، فاصله از معابر اصلی، فاصله از رودخانه، فاصله از شهر، فاصله از روستا، زمین شناسی، خاک، ارتفاع، شیب و مناطق خفاظت شده به این پژوهش بپردازیم. و با وزن دهی مناسب به معیارها، اهمیت و جایگاه هر معیار و میزان نقشی که در توسعه دارد را مشخص کنیم، در نهایت پس از همپوشانی لایه ها،5 منطقه به دست آمد و از این میان حدود 62 درصد معادل 93542.5 کیلومتر در کلاسی با تناسب زیاد و بسیار زیاد قرار گرفته است. بنابراین مشخص گردید که به جزء مساحتی کمتر از یک سوم منطقه، سایر نواحی شهر با محدودیت اکولوژیک عمده ای روبرو نیستند. 


نظام اصغری پور دشت بزرگ، محمدرضا ثروتی، سیاوش شایان، پرویز کردوانی،
دوره 2، شماره 3 - ( 1-1393 )
چکیده

چکیده قرار داشتن دو سوم وسعت کشور ایران در نواحی خشک و بیابانی و تنوع عوارض ژئومورفولوژیکی در این نواحی لزوم توجه به این عوارض را نشان می‌دهد. یکی از این عوارض متنوع و با اهمیت مخروط افکنه است که بدلیل تخلخل زیاد از جنبه تشکیل و تغذیه طبیعی سفره های آب زیرزمینی دارای اهمیت فراوان می باشد وگسترش تمدن ها و مناطق مسکونی را در حاشیه خود با بهره برداری از این منابع آبی بوسیله حفر قنات و چاه به دنبال داشته است از سوی دیگر برداشت بی رویه از این سفره های آب زیرزمینی، باعث افت شدید سطح آب زیرزمینی شده است. تغذیه مصنوعی آبخوان ها به روش پخش سیلاب راهکاری است که با آن می توان حجم مخزن آب زیرزمینی را افزایش و روند افت سطح آن را کاهش داد. در این پژوهش با تلفیق سیستم اطلاعات جغرافیایی و روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی ، مناسب ترین عرصه ها برای تغذیه مصنوعی درمنطقه آبید- سربیشه گتوند شناسایی و میزان انطباق این مناطق با لندفرمهای ژئومورفولوژی مورد بررسی قرارگرفت. بدین منظور، ابتدا هفت عامل موثر در تغذیه مصنوعی شامل- شیب، نفوذپذیری، کیفیت سیلاب، ضخامت آبرفت، قابلیت انتقال، تراکم زهکشی و کاربری اراضی- در محیطGIS آماده سازی و با روش تحلیل سلسله مراتبی وزن دهی شد. سپس با استفاده از توابع تحلیلیGIS و وزن های اکتسابی هر لایه، نقشه عوامل موثر با همدیگر تلفیق و نقشه نهایی در چهار طبقه تناسب بالا تا نامناسب تهیه گردید. سپس نقشه لندفرمهای ژئومورفولوژی منطقه تهیه و بر مکان یابی انطباق داده شد. نتایج این تحقیق نشان داد عرصه های دارای تناسب بالا جهت تغذیه مصنوعی آب زیرزمینی با سطح مخروط افکنه به میزان 58 درصد، دشت 22 درصد و با سطوح پدیمنتی 13 درصد همپوشانی دارند.


غلام حسن جعفری، فردین منفرد، خدیجه رضائی،
دوره 2، شماره 3 - ( 1-1393 )
چکیده

شهرستان ماه نشان با مساحت 2786 کیلومترمربع در شمالغرب استان زنجان واقع شده، به لحاظ تقسیم بندی واحدهای زمین شناختی ایران، در زون البرز آذربایجان قرار می گیرد. همچنین از دیدگاه ریخت زمین-ساختی، منطقه ماهنشان با ساختاری از زیر پهنه های موازی شامل رشته کوه هایی با جهت شمال باختری و جنوب خاوری است که بین آنها دشت های پست قرار گرفته است. این منطقه سرشار از پدیده های زمین شناسی و زمین ریخت شناسی است که می توان به دودکش های جن در ابعاد مختلف و در سازندهای گنگلومرایی، قلعه های تاریخی و فرسایشی، هزار دره (بدلند)، چشمه های معدنی، دریاچه طبیعی، رخنمون های سنگی، معادن زمین گردشگری و سایر موارد اشاره کرد. این لندفرم ها بر مکان های ویژه‌‌ی گردشگری تأکید دارند و از ارزش های علمی، اکولوژیکی، فرهنگی، زیبایی و اقتصادی به صورت توام برخوردارند و در صورت توجه جدی و داشتن برنامه علمی، می توان برای رشد و توسعه زمین گردشگری و همچنین رفع مسائل بیکاری و محرومیت های اقتصادی- اجتماعی منطقه مفید واقع گردد. فهرست برداری از این عوارض طی بازدیدهای میدانی با استفاده از دستگاه موقعیت یاب جهانی GPS و تحلیل یافته ها از نقشه های زمین شناسی و توپوگرافی در مقیاس های متفاوت با سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS اساس کار را تشکیل داده است. سپس تلاش شده تا با استفاده از روش رینارد توانمندی های گردشگری برخی ژئومورفوسایت‌های منطقه‌ی ماهنشان، با استفاده از دو معیار علمی و ارزش افزوده مورد ارزیابی قرار گیرند. به نظر می رسد، علاوه بر تعدد جاذبه‌های زمین گردشگری در مقیاس های مختلف، نتایج نشان دهنده این است که از میان ژئوسایت های مورد ارزیابی قلعه بهستان با کسب بالاترین امتیاز، بیشترین پتانسیل گردشگری را در مقایسه با سایر ژئوسایت ها به لحاظ ارزش علمی و ارزش افزوده داراست. این مقاله زمینه ساز برنامه ریزی های دقیق تری از قابلیت های ژئومورفوسایت های منطقه به منظور دست یابی به توسعه‌ی پایدار زمین گردشگری است.


مهران مقصودی، سعید نگهبان، سجاد باقری،
دوره 2، شماره 3 - ( 1-1393 )
چکیده

وسعت زیادی از پهنه ایران را سطوح نسبتا هموار و کم ارتفاعی تشکیل می دهد که بدلیل ارتفاع اندک و سایر عوامل اقلیمی، از شرایط اقلیمی خشک و نیمه خشک برخوردارند. فقر پوشش گیاهی و همواری نسبی، موجب غلبه فرآیندهای کندوکاو و تراکم بادی در این مناطق شده است. میزان فرسایش بادی و حجم نقل و انتقال مواد، وابسته به ویژگیهای باد اعم از سرعت، جهت و فراوانی آن است. قدرت حمل مستقیم باد محدود به ذراتی می گردد که قطر آنها کمتر از 2 میلیمتر باشد. این پژوهش سعی دارد که به بررسی ویژگیهای ژئومورفولوژیکی برخانهای بخش غربی دشت بزرگ لوت در شرق شهداد بپردازد. تحقیق از نوع توصیفی – تحلیلی مبتنی بر روشهای آماری، کتابخانه‌ای و میدانی است. بدین صورت که ابتدا منطقه مورد مطالعه از روی عکسهای ماهواره ای و هوائی شناسایی و سپس با سفر میدانی به منطقه اقدام به اندازه گیری ویژگیهای مورفومتری 16 عدد از بر خانهای منطقه و همچنین نمونه برداری از 10 برخان (از هر برخان 7 نمونه) شد. پس از آن در آزمایشگاه عملیات گرانولومتری بر روی نمونه ها انجام شده و همچنین به تحلیل آماری ویژگیهای موفومتری برخان هاپرداخته شد. همچنین به بررسی تغییرات مساحت و پیشروی (جابجائی) ریگ مورد مطالعه (که برخانها در آن قرار داشتند) در طول دوره زمانی 53 ساله (1956 – 2009) پرداخته شد. نتایج تحلیل همبستگی پارامترهای مورفومتری نشان می دهد که بیشتر پارامترها در سطح 99 درصد معناداری با یکدیگر قرار دارند، بدین معنا که تغییر در یک پارامتر، تغییر در دیگری را سبب می شود. تحلیل های آماری نشان می دهد که بیشترین طول دامنه رو به باد برخان ها حدود 68 متر است که مربوط به برخان شماره 7 بوده و کمترین طول دامنه رو به باد 8.2 متر است که مربوط به برخان شماره 11 می باشد همچنین میانگین طول دامنه رو به باد کلیه برخانهای مورد بررسی 31.19 متر است، علاوه بر این انحراف معیار طول دامنه رو به باد برخانهای مورد بررسی 15.39، واریانس 237.07، چولگی آنها 0.72 و کشیدگی آنها 0.78 می باشد، همچنین میانگین طول بازوهای راست بیشتر از بازوهای چپ می باشد، و این نشان دهنده این موضوع بسیار مهم می باشد که بازوهای راست برخان های مورد مطالعه بیشتر در معرض بادهای غالب منطقه قرار دارند و در نتیجه دارای طول بیشتری نسبت به بازوهای چپ هستند. میانگین پهنای مجموعه برخان ها 40.6 متربوده و میانگین طول آنها 56.01 متر است. انحراف معیار پهنای برخان ها 19.37 و انحراف معیار طول 25.35 می باشد. واریانس پهنا 375.56 و واریانس طول 642.78 است. علاوه بر این میزان چولگی پهنا 0.93 و چولگی طول0.38 بوده و کشیدگی پهنا 1.76 و کشیدیگی طول 0.41 می باشد. نتایج گرانولومتری نشان می دهد که بیشترین فراوانی نمونه ها مربوط ماسه های با اندازه 250 تا 500 میکرون (54.4 درصد) می باشد و نمونه 125 تا 250 در مقام دوم(36.64 درصد) و نمونه 63 تا 125 میکرون در مقام سوم (6.31 درصد) فراوانی قرار دارند.


مریم بینقی، کاظم علی آبادی، ابوالقاسم امیراحمدی،
دوره 2، شماره 3 - ( 1-1393 )
چکیده

امروزه با پیشرفت تکنولوژی و استفاده از داده­های حاصل از سنجنده­های چند طیفی و فراطیفی، روش­های نوین و پیشرفته‌تر آنالیز تصاویر سنجش از دور به منظور استخراج اطّلاعات دقیق‌تر از داده­های چند طیفی و فراطیفی مورد توجّه قرار گرفته است. یکی از آنالیزهایی که بر روی تصاویر فراطیفی انجام می‌شود، "آشکارسازی هدف" است. روش‌های آشکارسازی هدف در تصاویر فراطیفی، به طور معمول بر اساس ویژگی­ها و اطلاعات طیفی صورت می‌گیرد. در این مقاله از تصویر چند طیفیLISSIII  جهت آشکارسازی طیفی هدف با به کارگیری روش تبدیل کسر کم­ترین نویزMNFو روش فیلتر تنظیم پیکسل­های مخلوط همسانMTMFاستفاده شده است. الگوریتمMNF  دو عمل حذف همبستگی و افزونگی بین باندها و دیگری حذف نویز از تصاویر را به صورت هم­زمان انجام می‌دهد، سپس الگوریتم MTMF در مرحله­ی بعد بر روی تصویر با نویز و وابستگی طیفی کاهش یافته، پیاده‌سازی شد. نتایج ارزیابی‌ها نشان داد که، مقادیر مثبت کاذب، نقش مؤثّری در بهبود یا عدم بهبود دقّت طبقه­بندی در آشکارسازی تپه‌های ماسه­ای ایفا می­کند با حذف مقادیر مثبت کاذب در این روش نتایج قابل قبول­تری نسبت به روش طبقه‌بندی تصاویر حاصل شد و مشخص گردید که روش MTMF نسبت به روش طبقه‌بندی تصاویر از دقت بیش­تری برخوردار بوده و روش مناسبی برای شناسایی تپه‌های ماسه‌ای می‌باشد. اختلاط عوارض ماسه­ای با هم و با سایر پدیده­های دیگر نظیر پوشش گیاهی نیز باعث کاهش دقت این الگوریتم می­شود. بنابراین آشنایی با عوارض ژئومورفولوژی، وضعیت پوشش گیاهی و زمین­شناسی منطقه­ی مطالعاتی باعث کاهش میزان خطا در این الگوریتم‌ها و افزایش میزان دقت خواهد شد. پیاده­سازی الگوریتم MTMF و MNF بر روی تصاویر فراطیفی نیز نتایج بهتر و مقبول­تری نسبت به تصاویر چند طیفی به همراه خواهد داشت. نظر به این­که تعداد باندهای تصاویر LISSIII کم می­باشد و متد MNF برای تصاویر فراطیفی طراحی گردیده است؛ در این مطالعه نیز، این متد در آشکارسازی تپه­های ماسه­ای، نقش خوبی را ایفا نموده است.


محمدرضا منصوری دانشور، حمید نژادسلیمانی، سیما پورهاشمی،
دوره 2، شماره 3 - ( 1-1393 )
چکیده

خاک از منابع طبیعی مهمی است و فرسایش آن علاوه بر ایجاد مخاطرات محیطی، آسیب پذیری جدی برای توسعه ی اجتماعی و اقتصادی به همراه دارد. ما در این مقاله، میزان رسوبدهی در حوضه ی آبریز طرق را با مدل PSIAC در برنامه GIS مورد ارزیابی قرار دادیم. در این مطالعه تحلیل GIS به عنوان یک تکنیک برتر در مدیریت حوضه ی آبریز برای توصیف و طبقه بندی کیفی رسوبدهی منطقه به کار گرفته شد. هدف اول پهنه بندی درجه رسوبدهی محدوده ی مورد مطالعه از نظر تولید رسوب بود و دوم محاسبه میزان رسوبدهی (Qs) میزان تولید رسوب کل (S) برای کلاسه بندی آن ها در حوضه بود. نتایج به دست آمده از پهنه بندی حوضه ی آبریز مورد مطالعه را در پنج کلاس فرسایشی خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم و ناچیز طبقه‌بندی  کرد. هم چنین نتایج تهیه ی نقشه ی پهنه بندی درجه ی رسوبدهی در GIS نشان داد که پهنه های با رسوبدهی زیاد در یک پراکنش معنادار در جنوب و شمال حوضه در بخش هایی که نوع لیتولوژی را واحدهای آبرفتی و پوشش زمین را کاربری زراعی تشکیل داده مشاهده می‌شود. محاسبات آماری نیز نشان داد که کلاس درجه رسوبدهی متوسط به بالا در مجموع 60% حوضه آبریز طرق را تشکیل می‌دهد و هم چنین بیش ترین میزان تولید رسوب کل در حوضه ی آبریز طرق مربوط به کلاس های رسوبدهی متوسط و زیاد به ترتیب با 44درصد و 40درصد می‌باشد. بر اساس مطالعات صحرایی انجام شده می‌توان گفت که مدل PSIAC تا حد قابل اطمینانی با واقعیت های زمین شناسی حوضه ی مورد مطالعه در برآورد نرخ رسوب، منطبق می‌باشد.



صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

ژئوموروفولوژی کاربردی ایران Applied Geomorphology of Iran
Persian site map - English site map - Created in 0.07 seconds with 45 queries by YEKTAWEB 4533